بازار؛ گروه بین الملل: به تازگی نشریه چاینامد آبزرور به تحلیل مناظره رسانه ای ایران در خصوص جنگ اسرائیل و حماس و واکنش چین و نقش احتمالی آن در این مناقشه منطقه ای پرداخته که ترجمه این مقاله در ادامه آمده است.
در هفتههای ابتدایی سپتامبر، پنجرهای از فرصت برای تغییر احتمالی در سیاست خارجی ایران پدیدار شد. آیتالله خامنهای تمایل خود را برای بررسی ایده توافق هستهای جدید با ایالات متحده نشان داد، در حالی که شایعاتی در مورد دیدار احتمالی هیئتهای ایرانی و آمریکایی در عمان منتشر شد.
با این حال، این پنجره به طور ناگهانی در ۷ اکتبر با حمله حماس به اسرائیل بسته شد. کارشناسان چینی نظرات متفاوتی در مورد دخالت احتمالی و واقعی ایران در درگیری داشتند. آنها همچنین ابراز نگرانی کرده اند که امیدواری آنها برای ثبات منطقه ای ممکن است از مسیر خارج شده باشد. اکنون، در حالی که ایران با یک تقاطع دیپلماتیک دیگر مواجه است، ما توجه خود را به اظهارات اخیر مطبوعات ایران، به ویژه در مورد موضع و نقش بالقوه چین در درگیری معطوف می کنیم.
دیدگاه رسانه های ایران در مورد تعارض
آغاز جنگ اسرائیل و حماس موج تازه ای از خصومت را با اسرائیل و متحدان غربی آن در اکوسیستم رسانه ای ایران برانگیخت و بسیاری از مفسران را بر آن داشت تا به این فکر کنند که آیا این جنگ به عصر جدیدی در منطقه می انجامد یا خیر. به عنوان مثال، سعید لیلاز، اقتصاددان، روزنامهنگار و مشاور سابق رئیس جمهور محمد خاتمی، در مقالهای درباره پیامدهای احتمالی درگیری بر اتحادهای منطقهای، تاکید کرد که «مسأله غزه نشاندهنده و نوید تولد جهانی جدید است».
باید توجه داشت که رویدادها و بحرانهای بینالمللی اخیر حاکی از ظهور عصر جدیدی در نظم جهانی است و بازیگران بینالمللی و منطقهای برای به حداکثر رساندن مزیتهای خود در نظام جدید و به حداقل رساندن منافع طرفهای مقابل با یکدیگر رقابت میکنند
تحلیلی که اخیراً توسط پایگاه خبری آخرین خبر منتشر شده، دیدگاه مشابهی را به اشتراک گذاشته است و میگوید: باید توجه داشت که رویدادها و بحرانهای بینالمللی اخیر حاکی از ظهور عصر جدیدی در نظم جهانی است و بازیگران بینالمللی و منطقهای برای به حداکثر رساندن مزیتهای خود در نظام جدید و به حداقل رساندن منافع طرفهای مقابل با یکدیگر رقابت میکنند.
با این وجود، نظرات متفاوتی در مورد روند اقدام ایران وجود دارد. برخی از حمایت قوی و آشکار از حماس، علیرغم تنش های گذشته، حمایت می کنند. نمونه این چشم انداز مصاحبه طولانی و پرشور خبرگزاری عصر ایران با خالد قدومی، سخنگوی حماس در ایران است که موکدا تاکید کرد: ما در محور مقاومت متحد هستیم. دوستان و برادران عزیز، شما شاهد بودید که حزب الله لبنان چگونه به آغاز درگیری پاسخ داد. برای ما زود است که نقش عناصر مقاومت را مشخص کنیم که در صورت گسترش این جنگ، هر کدام چه باید بکنند. اما به شما دوستان عزیز می گویم که محورهای مقاومت لازم است و باید در هماهنگی آنها دقیق باشد.
سخنان نماینده حماس توسط علی مطهری فرزند یکی از مهمترین ایدئولوگهای انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری و صدایی قدرتمند در مناظره عمومی ایران تکرار شد. مطهری پیشنهاد کرد که حمله زمینی اسرائیل به غزه باید با واکنش فوری ایران مواجه شود. با این حال، سایر مفسران با احتیاط بیشتری به این وضعیت برخورد کردند و مدعی شدند که ایران باید دخالت خود را به حمایت از حماس و حزب الله محدود کند و در عین حال از تعامل مستقیم و عواقب چنین اقدامی اجتناب کند. به عبارت دیگر، تهران باید به سیاست «جنگهای کوچک» خود ادامه دهد.
شایان ذکر است، در حالی که افرادی مانند رضا صادقی، تحلیلگر استراتژیک، معتقدند که مداخله ایران همچنان یک احتمال متمایز است، مطبوعات ایران اظهارات مقامات دولتی کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه را برجسته کرده اند که از ایران و حزب الله از ورود مستقیم به درگیری خودداری کند.
جای تعجب نیست که بسیاری از صداهای ایرانی نسبت به دولت های عربی انتقاد کرده اند. به عنوان مثال، روحانی بانفوذ شیعه رسول فلاحتی در مصاحبه ای درباره اوضاع منطقه اظهار داشت: متأسفانه برخی از رهبران کشورهای مسلمان برای عادی سازی روابط با اسرائیل با یکدیگر رقابت می کنند. در همین راستا، پورتال دولت ایران تحلیلی طولانی با عنوان «چرا حماس جایگزینی جز جنگ با اسرائیل ندارد» منتشر کرد که بر نقش کشورهای عربی به عنوان عاملی کلیدی در افزایش خشم فلسطینیان تاکید نمود.
همانطور که نویسندگان بیان کردند: با آغاز روند عادی سازی برخی کشورهای عربی با اسرائیل، این تصور ایجاد شد که فشار بر فلسطینی ها تشدید شده است.
مشاهده اقدامات پکن
در مقابل این پسزمینه، نقش پکن بهعنوان یک صلحساز مورد تحسین بیشتر رسانههای طرفدار دولت قرار گرفت. به عنوان مثال، ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، بارها اظهارات رسمی چین را که اقدامات اسرائیل در غزه را سوء استفاده میدانست، به اشتراک گذاشته و بیانیه پکن مبنی بر تعهد این کشور به راه حل مسالمت آمیز در قبال غزه نیز را نقل کرده است.
مخالفت چین با حمایت ایالات متحده از اسرائیل نیز توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است
مخالفت چین با حمایت ایالات متحده از اسرائیل نیز توجه قابل توجهی را به خود جلب کرد. شایان ذکر است، خبرگزاری خبرآنلاین با انتشار مطلبی تاکید کرد: ما شاهد بودیم که هفته گذشته، هنگامی که گروهی از سناتورهای بلندپایه آمریکایی برای دیدار با شی جین پینگ به پکن سفر کردند، اختلافات اساسی بین دو طرف بر سر محکوم کردن حماس توسط پکن ظاهر شد.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در گفتگوی طولانی درباره موضوع فلسطین با حضور خبرنگاران و مفسران، همکاری با چین در مخالفت با واشنگتن را ستود. وی اظهار داشت: ما در حال رایزنی با چین در این زمینه هستیم و همه تلاش ها ادامه دارد تا هیچ قطعنامه ای علیه منافع فلسطین تصویب نشود و آمریکایی ها از رفتار یکجانبه خودداری کنند.
با این حال، بسیار مطابق با پویایی گستردهتر بحث ایران در مورد چین، مفسران ایرانی با جهتگیریهای مختلف سیاسی میدانند که منافع ایران و چین تنها تا حدی همپوشانی دارند و منجر به ناامیدی نسبت به پکن میشود. به عنوان مثال، علی مطهری با گلایه از اینکه چین و روسیه باید نگرش مستقیم و ناسازگارتری نسبت به مسئله فلسطین داشته باشند، اظهار داشت: روسیه و چین نقش مهمی در این ماجرا دارند. البته مواضع این دو کشور چندان بد نیست و تا حدودی از مردم فلسطین حمایت کردهاند، اما با توجه به قدرت نظامی روسیه و چین، باید نفوذ بیشتری داشته باشند.
با این حال، همانطور که توسط صداهای دیگر در مطبوعات ایران اشاره شده است، تعامل بیشتر چین و روسیه بعید است. در همین راستا، خبرگزاری کار ایران با عبدالرضا فرجی راد سفیر سابق ایران در نروژ و استاد سیاست بینالملل گفت وگو کرده است. در مورد فلسطین و غزه، مانند گذشته در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس [ابوموسی و تنب بزرگ و صغیر]، شاهد بوده ایم که مواضع چین و روسیه به نفع کشورهای عربی در منطقه است. اعتقاد پکن و مسکو به کشورهای عربی بیشتر از ایران است.
وی در بخشی دیگر از این گفت و گو افزود: روسیه و چین مستقیماً در این جنگ دخالت ندارند، اما روابط مسکو با تل آویو به دلیل وضعیت اوکراین بدتر شده است. در این میان کشورهای خلیج فارس برای چین مهم هستند. این موضوع به دلیل وجود منابع طبیعی در این کشورها است. این عوامل در کنار هم توضیح می دهند که چرا پکن تلاش کرد موضع کشورهای عربی را اتخاذ کند و چرا روسیه نیز همین کار را کرد.
جنگ حماس و اسرائیل تأثیر مخربی بر ساخت کریدور هند_خاورمیانه_اروپا خواهد گذاشت که در نشست ماه گذشته گروه ۲۰ اعلام شد زیرا این کریدور برای اتصال هند به اروپا از طریق خاورمیانه از اسرائیل می گذرد و برخی از ناظران حتی معتقدند که می تواند رقیبی برای طرح کمربند و جاده چین باشد
تحلیل مشابهی توسط خبرآنلاین ارائه شد و اشاره کرد که چگونه چین ممکن است به نحوی از مناقشه جاری سود ببرد: «(جنگ) تأثیر مخربی بر ساخت کریدور هند_خاورمیانه_اروپا خواهد گذاشت که در نشست ماه گذشته گروه ۲۰ اعلام شد. این کریدور برای اتصال هند به اروپا از طریق خاورمیانه از اسرائیل می گذرد. برخی از ناظران حتی معتقدند که می تواند رقیبی برای طرح کمربند و جاده چین باشد. با توجه به رویدادهای اخیر، طرح این کریدور [هند-خاورمیانه-اروپا] به سختی اجرا خواهد شد.
با این اوصاف، این تنها هند، ایالات متحده و کشورهای منطقه نیستند که از جنگ اخیر آسیب خواهند دید. بلکه چین به عنوان یک بازیگر مهم و فعال در منطقه خاورمیانه نیز دچار آسیب خواهد شد. چین یکی از مهم ترین مشتریان نفت در خاورمیانه است، اگر دامنه جنگ در منطقه گسترده شود، بازار جهانی نفت نیز مختل می شود و این مسئله برای اقتصاد چین بسیار پرهزینه خواهد بود و با چالش های مهمی مواجه خواهد شد.
از این رو، مانند اظهارات گذشته توسط اعضای مختلف نخبگان ایرانی، کسانی نیز هستند که خواستار توقف یا حداقل کاهش وابستگی ظاهری تهران به چین هستند. اظهارات محمود خاقانی، یکی از اعضای مهم سابق وزارت نفت، نمونه ای از این موضوع است. وی با ذکر شعار «نه شرقی، نه غربی» تأکید کرد: ما باید بدانیم که در بسیاری از موارد، در چارچوب منافع چین و روسیه عمل می کنیم، بدون اینکه چیزی برای خودمان به دست آوریم. ما باید با بازگشت به شعار «نه شرقی، نه غربی»، سیاست خارجی خود را متعادل کنیم.
نتیجه
پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، به نظر می رسد تهران امروز بین دو اردوگاه مختلف تقسیم شده است: یکی طرفدار رویکردی عمل گرایانه نسبت به موضوعی که بر تداوم سیاست تاکید دارد، و دیگری به طور قطعی ایدئولوژیک و جنگجویانه.
در این زمینه، چین نقش مهمی ایفا می کند. بیانیه های این کشور علیه ایالات متحده مورد قدردانی مقامات بلند پایه ایرانی است. برای آنها، چین محرک فرآیندی است که منجر به نظم جهانی چندقطبی جدید می شود که در آن «شیطان بزرگ» آمریکایی دیگر تنها هژمون نیست.
علاوه بر این، اظهارات دیپلماتهای پکن برای رهبری ایران به منظور مشروعیت بخشیدن به انتخابهای سیاست خارجی خود در این لحظه حساس برای سیاست منطقهای و ایران مفید است.
با این حال، کاملاً مطابق با تحلیلهای قبلی ما در مورد بحث رسانههای ایران در مورد چین، متوجه شدیم که بسیاری نیز نسبت به ترجیحات چین برای چگونگی تحول نظم منطقهای خاورمیانه، که نشان نمیدهد پکن از تهران حمایت میکند، چشمپوشی دارند؛ در صورتی که دومی تصمیم به تشدید دخالت خود در درگیری بگیرد.
نظر شما