بازار؛ گروه بورس: در هفته های اخیر شوک سیاسی جنگ منجر به سقوط بازار سهام آسیایی شده، اما این موضوع تنها به مسائل سیاسی برنمی گردد، بلکه بخشی از آن ناشی از عملکرد اقتصادی چین است که نشان می دهد سطح تولید و تجارت این کشور افت قابل توجهی داشته است.
گزارش تجاری چین حکایت از کاهش ۶.۲ درصدی صادرات نسبت به سال قبل دارد، هرچند نسبت به کاهش ۸.۸ درصدی ماه قبل بهبود یافته اما کاهش طولانی مدت در انتقال محمولهها به شرکای تجاری اصلی بر چالشهای ادامهدار در بخش خارجی تاکید دارد و این موضوع منجر شده این سیگنال را به تولیدکنندگان کامودیتی ها بدهد که تقاضا در بازار جهانی روندی نزولی دارد و اگر تحت تاثیر قیمت دلار نرخ ها بالا برود بازهم نمی تواند افت تقاضا را جبران کند.
از طرف دیگر شاخص سی پی آی چین با کاهش ۳.۲ درصدی سالانه در قیمت مواد غذایی برخلاف انتظارات بر شرایط رکودی بازار دلالت دارد و این موضوع نشان می دهد که رشد قیمت سال گذشته تحت تاثیر جنگ روسیه و اوکراین به صورت هیجانی اتفاق افتاده است و اگر تنش جدیدی بروز نکند قیمت مواد غذایی تثبیت خواهد شد و البته در سایر بازارها هم رکود جدی است.
با توجه به اینکه طبق آمار وزارت بازرگانی هند، این کشور در ماه گذشته نفت روسیه را با قیمت متوسط حدود ۸۶ دلار بر بشکه دریافت کرده به نظر می رسد که چشم انداز نفت ۱۰۰ دلاری را برای زمستان امسال ترسیم می کند
تازهترین آمارهای رسمی نشان میدهد فروش خودرو در چین در سپتامبر ۲۰۲۳ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۹.۵ درصد افزایش یافت و دومین ماه متوالی رشد را رقم زد و این مسئله تا حدودی هم برای فولاد و هم برای سنگ آهنی ها خوب خواهد بود.
مدیر عامل جی پی مورگان میگوید «اکنون ممکن است خطرناکترین زمانی باشد که جهان در دهههای اخیر دیده است. ما هنوز از پیامدهای بلندمدت انقباض کمی که باعث کاهش نقدینگی در سیستم میشود، نمیدانیم. ریسک این است که از اینجا نرخهای بهره بیشتر افزایش یابند. اوکراین و اسرائیل ممکن است تأثیرات گسترده ای بر بازارها داشته باشند.»
از طرف دیگر پیش بینی شده که سال آینده ۵.۵ تریلیون دلار از اوراق بدهی شرکتها در جهان سررسید میشود در شرایطی که نرخهای بهره در کشورهای پیشرفته نسبت به اواخر سال ۲۰۲۱، چهار درصد و در کشورهای نوظهور ۶.۵ درصد افزایش داشته و خطر جدی وجود دارد که در سراسر جهان کسب و کارهای کوچک و متوسط که مشکل نقدینگی دارند این بدهیها را نکول کنند.
همچنین با توجه به اینکه طبق آمار وزارت بازرگانی هند، این کشور در ماه گذشته نفت روسیه را با قیمت متوسط حدود ۸۶ دلار بر بشکه دریافت کرده به نظر می رسد که چشم انداز نفت ۱۰۰ دلاری را برای زمستان امسال ترسیم می کند.
هرچند میزان تولید نفت کشورهای عضو اوپک در ماه سپتامبر با افزایش ۲۷۳ هزار بشکه به مقدار ۲۷ میلیون و ۷۵۵ هزار بشکه در روز رسیده و تولید نفت ایران نیز با افزایش ۱۵ هزار بشکه به میزان ۳ میلیون و ۵۸ هزار بشکه در روز رسیده است و اگر دوباره به سطح تولید قبل برگردند به طور قطع قیمت نفت در زمستان به مرز صد دلار خواهد رسید.
پشت پرده ها هم حکایت از این دارد که روسیه و عربستان هم به دنبال اعمال شرایطی برای افزایش قیمت نفت هستند و ادامه تنش های سیاسی می تواند به افزایش قیمت سوخت دامن بزند، زیرا میزان تقاضا به صورت کاذب بالا خواهد بود و اثر آن بر قیمت ها نمایان خواهد شد.
گروه پالایش که بازار سرمایه در انتظار گزارشهای آن است فعلا سیگنال مثبتی ندارد گرچه تعامل با این شرکتها در جهت ارائه گزارشهای منطقی یکی از اتفاقاتی است که میتواند در کمک به بازار موثر باشد.
اقتصاد ایران بازتابی از بازار خارجی است؟
همچنین با توجه به اینکه در اقتصاد ایران نرخ تورم نقطه به نقطه در شهریور ماه با اندکی کاهش به ۳۹.۵ درصد رسیده حکایت از ادامه رکود و کنترل بر بازارهاست و بورس هم متاثر از وضعیت اقتصادی کشور در شرایط اصلاح زمانی قرار گرفته و خرید نوسان گیرها هم در شرایط فعلی به درد بازار نمیخورد. بازار دچار تنش منفی بعد از چندین ماه فرسایش بد شده است.
بعید به نظر میرسد قیمت دلار به این راحتی به نرخ های قبل از بحران یعنی بین ۴۸ و ۴۹ برگردد. از این رو حتی اگر این بحران بوجود نمی آمد قیمت دلار در شش ماهه دوم یک روند صعودی ملایم در پیش میگرفت
اگر قرار باشد ارزش معاملات پایین باشد، قاعدتا نمادهای پر تراکنش نمیتوانند بازده مطلوب بدهد. بررسی نمادهای با بازده بالا در یک ماه گذشته نیز نشان میدهد، عمدتا نمادهای دارایی محور و با سهام شناور پایین بازده بالاتری نسبت به بقیه نمادها داشته اند.
بعید به نظر میرسد قیمت دلار به این راحتی به نرخ های قبل از بحران یعنی بین ۴۸ و ۴۹ برگردد. از این رو حتی اگر این بحران بوجود نمی آمد قیمت دلار در شش ماهه دوم یک روند صعودی ملایم در پیش میگرفت.
همچنین مصارف ارزی در شش ماهه دوم بیشتر از شش ماهه اول است و این موضوع می تواند تولید چو صادرات شرکت های فولادی، پتروشیمی و... را تحت تاثیر قرار دهد.
نرخ بهره در بازار بدهی تا اوایل تابستان کاهشی بود و تا ۲۳.۷ درصد کاهش پیدا کرده بود که در ادامه با توجه به شرایط بازار بدهی وارد روند رشدی شد و تا اوایل شهریور به ۲۶.۳ درصد رسید. به نظر می رسد رقابت سیستم بانکی در جذب سپرده و پیشنهاد نرخ های بالاتر از نرخ اوراق در بازار بدهی باعث شکل گیری این روند صعودی در نرخ بهره ی اوراق شد. اما بعد از آن با افزایش تقاضا برای اوراق، نرخ سود اوراق تا ۲۴.۸ درصد در اوایل مهر ماه کاهش پیدا کرد. در چند روز اخیر کمی نرخ سود افزایش پیدا کرده است و به ۲۵.۵ درصد رسیده اما نمی توان گفت مجددا روند صعودی شروع شده است.
زمانی که منحنی نرخ بهره را نگاه می کنیم، به خوبی مشخص است که نرخ های کوتاه مدت از نرخ های بلندمدت کمتر است. شرایط بازار بدهی نشان می دهد، علی رغم فشار از سمت بازار پول و رقابت بانک ها در جذب سپرده، شرایط به گونه ای نیست که نرخ سود اوراق روند صعودی سنگینی در پیش داشته باشند. فعلا نرخ بهره نیز جهت گیری مثبت یا منفی خاصی ندارد و در یک محدوده کوچک در حال نوسان است.
در یک ماه گذشته نمادهای قابل توجهی از نظر تعداد بودهاند که بازده ۲۰ درصد و بالاتر دادهاند. برخی از این نمادها به واسطه تحولات بنیادی این بازده را ساختهاند و در واقع پشتوانه ی بنیادی محکم برای این رشد وجود داشته و برخی نیز صرفا به واسطه ی قدرت پول بوده است. طبیعتا نمادهایی که به واسطه ی تحولات بنیادی بازده داده اند، سطح قیمتهای جدید را حفظ میکنند و خواهند کرد. اما نمادهایی که صرفا با قدرت پول رشد کرده اند از یه جایی خریداران را متضرر خواهند کرد. فارغ از اینکه اصلا این رشد پشتوانه بنیادی داشته یا نه، هدف از این بند بیان این واقعیت است که کسانی که از هیاهوی عمومی بازار دوری می کنند و با یک یا چند تکنیک نمادها را پیگیری می کنند، احتمالا توانسته بخشی از این بازده ها را کسب کنند.
نظر شما