تهمینه غمخوار؛ بازار: ایده و طرح ساخت کانال آبی که دریای عمان و خلیج فارس را به دریای خزر در شمال ایران متصل کرده و مسیری برای کشتیرانی و موجبات تغییر اساسی اقلیم نواحی مرکزی ایران و همچنین منبع تامین آب برای صنایع سنگین است، حدود ۲۰ سال پیش مطرح شد. در حالی که این طرح که با نام ایرانرود شناخته میشود، طرحی بلند پروازانه و از بسیاری جهات درخور توجه است، اما هنوز عملیاتی نشده و در حد پیشنهاد باقی مانده است.
در حالی که طرح ساخت این کانال آبی در حال بررسی از سوی گروههای مختلف و دفاتر مطالعاتی است، برخی از کارشناسان معتقدند که در حالی که مزایایی بی شمار اقتصادی این طرح بسیار است، ایران رود آنقدر جذاب خواهد بود که با وجود سختی اجرا نمیتوان از آن گذشت و از طرفی به شکلی باید انجام شود که با حداقل مشکلات زیست محیطی، دغدغه مخالفان را پاسخ دهد؛ چرا که عده ای به ویژه فعالان محیط زیست، با برشمردن معایب، اجرای آنرا فاجعه میدانند.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع ساخت طرح «آبراه شمال و جنوب»، خبرنگار بازار گفتگویی با دکتر «زهرا صابر» دکترای جغرافیای سیاسی گرایش مطالعات جنوب غرب آسیا و کارشناس آسیای مرکزی و قفقاز انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* طرح ساخت کانال اتصال دریای خزر به خلیج فارس اگرچه تاکنون بهطور رسمی و با جدیت مطرح نشده و پیگیری است، اما دارای موافقانی است و برخی کارشناسان طرحهایی برای ساخت این کانال از مسیرهای مختلف ارائه کردهاند. دیدگاه شما در رابطه با راه اندازی این پروژه اتصال دریای خزر به خلیج فارس و مزایایی که می تواند به همراه داشته باشد، چیست؟
طرح اتصال خزر به خلیج فارس که از سال های قبل انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب، در دولت های مختلف مجدد مطرح شده، همواره موافقان و مخالفانی دارد. موافقان و مخالفان از منظر اقتصادی و مالی به این قضیه می پردازند. موافقان درآمدهای حاصل از اتصال گاز و نفت و دیگر کالاهای اقتصادی به مناطق مرکزی را مطرح می کنند و مخالفان نیز بار مالی زیاد حاصل از این اتصال را بیان می کنند. با این وجود، با توجه به نظریات مخالفان این طرح دارای مزایایی است که شامل موارد زیر است:
- قابل استفاده کردن بخش هایی از زمین های کویری ایران و گسترش کشاورزی و حل بحران کم آبی مناطق مرکزی ایران.
- کسب درآمدهای سرشار انتقال انرژی، محصولات شیمیایی و... از آسیای مرکزی به خلیج فارس و دریاهای آزاد
- احداث بندر آزاد در مناطق مرکزی ایران
- گسترش صنعت توریسم، جذب و ماندگاری گردشگر
- اشتغال زایی، رونق و آبادانی در مناطق پیرامونی این پروژه
- دریافت عوارض ترانزیت کالا و ایجاد درآمد ارزی
- بهبود موقعیت استراتژیک کشور
* برخی معتقدند که ایران رود طرحی است که در نگاه اول بسیار جذاب و خارق العاده به نظر می رسد، ولی بررسی جزئیات این طرح، چیزی جز رؤیای دست نیافتنی، زیانبار و با اهداف پشت پرده، چیز دیگری را نشان نمی دهد. از نظر شما دلایل مغفول ماندن و عملیاتی نشدن این پروژه تا کنون چه بوده است؟
کانال موسوم به ایرانرود، بهدلیل ظرفیت شناورهای عبوری، برای ترابری نفتی یا کشتیرانی کانتینری کارایی چندانی نخواهد داشت و ایرادی اساسی، توجیه اقتصادی نهایی طرح را با تردید مواجه ساخته است.
نحوه تامین اعتبار هنگفت، برای اجرای طرح ایران رود، با توجه به وضع فعلی اقتصاد ایران و افق پیش رو، در هالهای از ابهام قرار دارد
از سوی دیگر، نحوه تامین اعتبار هنگفت، برای اجرای این طرح، با توجه به وضع فعلی اقتصاد ایران و افق پیش رو در هالهای از ابهام قرار دارد؛ ضمن اینکه باید توجه داشت پیامدهای زیست محیطی از دیگر موانع مهم بر سر راه اجرای طرح یادشده است.
همچنین، در این طرح باید چالشهای ژئوپلیتیک، ازجمله تقسیم کشور به دو بخش شرقی و غربی، احتمال ایجاد وابستگی اعتباری و فناوری به خارج و همچنین احتمال ایجاد برخی چالشها با همسایگان مورد توجه قرار گیرد. افزون بر این، تأمین آب کانال یادشده از محل آب های سرزمینی و شیرینسازی آب دریا بسیار چالشی و محل تردید است.
ایجاد یک آبراهه با هزینه سرسام آور توجیه ندارد و رویای توسعه گردشگری در مسیر آبراهه با توجه به مسیر منتخب و عبور آن از مناطق فاقد جمعیت محل تردید دست نیافتنی است
هرچند ایجاد یک آبراهه بین شمال و جنوب ایران برای حملونقلهای داخلی قابل بهرهبرداری است، اما نکته مهم این است که هم اکنون برای حملونقلهای داخلی، زیرساختهای متنوع ریلی و جاده ای در کشور وجود دارد و سرمایهگذاریهای کلانی هم انجام شده و ایجاد یک آبراهه با هزینه سرسام آور توجیه ندارد و رویای توسعه گردشگری در مسیر آبراهه با توجه به مسیر منتخب و عبور آن از مناطق فاقد جمعیت محل تردید دست نیافتنی است.
همچنین، از دیگر دلایل عملیاتی نشدن طرح، تحریم های غرب علیه ایران است. در مجموع، بار مالی این پروژه و عدم توجیه اقتصادی اجرای آن از مهمترین علل مغفول ماندن این طرح می باشد.
* موقعیت جغرافیایی ممتاز جمهوری اسلامی که در شاهراه اتصال بین قاره ای قرار گرفته، سبب شده که عموما ایران به مسائل کلان کشور نه از نگاه ملی بلکه از دیدگاه منطقه ای وحتی جهانی می نگرد. نظر شما در این باره چیست؟
موقعیت جغرافیایی و مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز، داشتن منابع طبیعی نظیر نفت و گاز، تنوع اقلیمی موجود در ایران، جمعیت و نقش آن در دفاع و... از عوامل جغرافیایی افزایش قدرت ملی است. ایران با قرار گرفتن در جنوب غربی آسیا، دارای یک موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک برای تأمین انرژی دیگر کشورها، به طور شاخصی در کانون توجه جهانی قرار گرفته و نقش ویژهای به ظرفیت موجود ایران جهت تأمین انرژی کشورهای مختلف بخشیده و به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی از قبیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان گاز و نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، دارای یک جایگاه انحصاری در تأمین نفت و گاز کشورهای آسیایی در مقایسه با دیگر کشورهای رقیب یعنی ترکمنستان، قطر و روسیه است و با استفاده از این متغیرها میتواند به قدرت برتر منطقه ای تبدیل شود.
از سوی دیگر، ایران با توجه به موقعیت ترانزیتی خود که ناشی از برتریهای ژئوپلیتیکی، یعنی قرارگیری در چهار راه بینالمللی، حائز اهمیت است. این چهار راه، آفریقا را به آسیا و آسیا را به اروپا متصل می کند. افزون بر این ایران با آبهای آزاد مرتبط است و دارای موقعیتی است که دسترسی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به آبهای آزاد میسر می کند و قادر است در مقوله هایی مانند سوآپ یا انتقال نفت و گاز، سوخت تولیدکنندگان آسیای مرکزی برای کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان نقش مهمی را به عهده بگیرد.
ایده کانال «ایران رود» این قابلیت را دارد تا بخشی بزرگی از نفوذ جهانی غرب در رابطه با کنترل راه ها و تنگههای استراتژیک را خنثی سازد
ایده کانال «ایران رود» این قابلیت را دارد تا بخشی بزرگی از نفوذ جهانی غرب در رابطه با کنترل راه ها و تنگههای استراتژیک را خنثی سازد. این ایده، زمینه پیوند مناسبات کشورهای حوضه دریای بالتیک و دریای سیاه با ایران را فزونی میبخشد؛ چرا که سرزمین ایران کوتاه ترین راه ترانزیت برای مناطق یاد شده است در حالی که از منظر سیاست خارجی بهره مندی از ظرفیت های این شاهراه حیاتی در راستای ارتقای جایگاه منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه توسعه پایدار سرزمینی را فراهم آورد.
* علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست درباره کاهش آب در دریای خزر، به تازگی اظهار کرده که ورودیهای دریای خزر از سوی کشورهای همسایه مخصوصا ورودی رود ولگا بسته شده است. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته است. علت این امر چیست؟ آیا روسیه حقابه دریای خزر را قطع کرده است؟
کاهش حوزه آبخیز دریای خزر حاصل عوامل مختلفی مثل تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، تغییر و کاهش دبی رودخانه ولگا، وضعیت بارش ها و تبخیر زیاد آب و تنش های بادی، تغییر ریخت شناسی بستر دریا، و یخ نبستن سطح آب خزر در بخش های شمالی و هم چنین فعالیت های بشری مثل ساخت سدها بر روی رودخانه های اصلی، است.
اگر روند کاهش حجم و تراز آب دریا ادامه پیدا کند، علاوه بر چالش های محیط زیستی، مسائل و مشکلات حوزه حمل و نقل دریایی نیز کشورهای حاشیه خزر را به چالش خواهد کشید
از سوی دیگر، بسته شدن ورودیهای دریاچه خزر از رودخانه ولگا که سهمی بیش از ۸۰ درصدی در ورودی آب به دریای خزر و بیشترین نقش را در حیات آن را ایفا می کند از سوی کشورهای همسایه نیز عامل کاهش تراز این دریاچه بوده است. اگر روند کاهش حجم و تراز آب دریا ادامه پیدا کند، علاوه بر چالش های محیط زیستی، مسائل و مشکلات حوزه حمل و نقل دریایی نیز کشورهای حاشیه خزر را به چالش خواهد کشید.
بستن حقابه دریای خزر که موجب کاهش تراز آب و کم شدن آب و خشکسالی خزر می شود، بر کلیه ذی نفعان دریا و خط ساحلی اثرگذار می گذارد و کشورهای حاشیه خزر و به خصوص کشورهای شمال دریای خزر بیشترین آسیب را از کاهش تراز آب خواهند دید. لذا قطع حق آبه دریای خزر از سوی روسیه و تداوم آن بیشترین آسیب را به خود کشور روسیه وارد خواهد کرد.
نظر شما