بازار؛ گروه بین الملل: در اوایل تیرماه امسال، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در پست اینستاگرام خود عنوان کرد: با نگاه به اهمیت همسایگان در سیاست خارجی کشور و در راستای تقویت سیاست همسایگی دولت سیزدهم، کوتاه زمانی پس از میزبانی از وزیر خارجه عربستان سعودی و گفتگوهای مفید انجام شده در تهران، عازم ۴ کشور قطر، عمان، کویت و امارات در حوزه جنوبی خلیج فارس شدم. گفتوگو با مقامات عالیرتبه و همتایانم در این کشورها بسیار مثبت، سازنده و برای همگان در دو سوی شمال و جنوب پهنه آبی راهبردی خلیج فارس امیدآفرین بود و نویدبخش "فردایی بهتر، امنتر و شکوفاتر" برای مردمانی که پیوندهای مودّت و محبّت و خویشاوندی میان آنان ریشهدار و عمیق است.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که ایجاد سازوکاری مشترک برای گفتگو و همکاری با حضور همه کشورهای حوزه راهبردی خلیج فارس، بیش از هر زمان دیگری لازم و ثمربخش است. بدین منظور با استقبال از ابتکار دبیرکل سازمان ملل مبنی بر نشست وزرای خارجه منطقه در نیویورک ، ایده تشکیل "مجمع گفتگو و همکاری" با مشارکت همه کشورهای دو سوی شمال و جنوب خلیج فارس را مطرح و جزئیات مدون و مکتوب آن را نیز در آینده نزدیک به همه همسایگان جنوبی خود ارائه خواهیم کرد. فردایی بهتر، امنتر و شکوفاتر حق مشترک همه مردمان ماست و جمهوری اسلامی ایران مصمم است که به این منظور تلاش خود را مضاعف نماید.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، اخیراً در تلاش برای ایجاد روابط قویتر و ارتقای همکاریهای منطقهای، سفر دیپلماتیک سه روزه خود را از کشورهای کلیدی عرب در خلیج فارس آغاز کرد. با تمرکز بر همکاریهای اقتصادی، سفر وی به قطر، امارات متحده عربی، کویت و عمان گام مهمی در جهت تقویت روابط با همسایگان عرب جنوبی ایران بود. وی در این سفر با سران کلیدی از جمله امیر قطر، نخست وزیر امارات متحده عربی، نخست وزیر کویت و وزیر امور خارجه عمان گفتگو و تبادل نظر کرد. علاوه بر این، وی با مذاکرهکننده ارشد دولت نجات ملی یمن دیدار و با همتایان خود در این کشورها دیدار و گفتگو کرد.
امیرعبداللهیان در پایان سفر منطقهای خود در بیانیهای با ابراز خوشبینی نسبت به آینده این همکاریها، اظهار داشت: در چارچوب همکاریهای اقتصادی و تجاری، تحولات بسیار مثبتی برای ملت خود و مردم این چهار کشور منطقه خواهیم داشت.» وی اهمیت قائل شدن ایران برای موضوعات دوجانبه را مورد تاکید قرار داد و بر بحث و تبادل نظر با محوریت رفع موانع و تقویت همکاریها در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، تجارت، گردشگری، علم، فناوری و سایر حوزههای مورد علاقه دوجانبه تاکید کرد.
در خصوص این موضوع خبرنگار بازار گفتگویی با پروفسور شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی آمریکا انجام داده است که در ادامه می آید.
هانتر متخصص مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه و اسلام سیاسی است. تا پیش از انقلاب ۵۷ ایران، هانتر عضو وزارت امور خارجه ایران بودهاست و پس از آن به ایالات متحده مهاجرت نمود. وی به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی مسلط است. وی همچنین عضو شورای روابط خارجی امریکاست.کتاب «روابط ایرانی-عربی، فرایندهای تنش و سازگاری» از جمله کتابهای متأخر هانتر است. این کتاب تلاشی برای فهم و درک بهتر تاثیرات رقابتهای فرهنگی، مدرنیزاسیون (نوگرایی)، اختلافات قومی و مذهبی، دولتسازی، نقش قدرتهای بزرگ و سیستم سیاسی بینالمللی بر روابط ایرانیان و اعراب طی هفت دهۀ گذشته است.
*قرار است در شهریورماه جاری به ابتکار دبیرکل سازمان ملل متحد با حضور وزرای خارجه هشت کشور ایران و عراق و اعضای شورای همکاری خلیج فارس، نشستی برگزار شود. ابتکار دبیرکل برای گفت و گوی منطقه ای در قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد که منجر به پایان جنگ ایران و عراق شد، گنجانده شده است. ارزیابی شما از این دیدار چیست؟
تشکیل نشست منطقهای درباره امنیت خلیج فارس توسط دبیرکل سازمان ملل متحد، احتمالاً میتواند گام مثبتی باشد. با این حال، تلاش های سازمان ملل تنها در صورت وجود شرایط دیگر می تواند موفقیت آمیز باشد. مهمترین آنها وجود اعتماد خوبی در میان کشورهای منطقه به علاوه تمایل بازیگران بزرگ بین المللی برای اجازه دادن به چنین ترتیباتی است. در حال حاضر، علیرغم برخی بهبودهای جزئی، رقابت و بی اعتمادی وضعیت روابط بین کشورهای منطقه را مشخص می کند. رقابت بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر، به علاوه تداوم بی اعتمادی عمیق به ایران در میان کشورهای عربی، موفقیت چنین تلاش هایی را به خوبی پیش نمی برد.
قدرت های بزرگ، به ویژه ایالات متحده، چین، روسیه و برخی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و بریتانیا، به علاوه ترکیه نیز برای نفوذ در آنجا رقابت می کنند. با این حال، تلاش دبیرکل می تواند شروع خوبی برای حداقل صحبت در مورد موضوعات مختلف باشد.
*پس از بهبود روابط ایران و عربستان، چشم انداز بهبود روابط ایران و سایر کشورهای عربی دیده می شود. ایجاد سازوکار گفتگوی منطقه ای در چنین فضایی تا چه اندازه می تواند موفق باشد؟
برقراری روابط دیپلماتیک بین ریاض و تهران، بسیاری از منابع اختلاف بین دو کشور را از بین نبرده است. آشتی هنوز شکننده است. همچنین بسیاری از نقاط اصطکاک بین ایران و کشورهایی مانند امارات، بحرین و کویت وجود دارد.
هیچ یک از منابع تاریخی تنش های ایران و اعراب از قبیل اختلافات قومیتی و فرقه ای حل نشده است. بنابراین از ابتکار دبیرکل نباید انتظار زیادی داشت
در غرب، روابط ایران با مصر همچنان پرتنش است. همچنین هیچ یک از منابع تاریخی تنش های ایران و اعراب از قبیل اختلافات قومیتی و فرقه ای حل نشده است. بنابراین از ابتکار دبیرکل نباید انتظار زیادی داشت. با این حال، باید به عنوان اولین قدم از آن استقبال کرد.
* به دنبال کاهش حضور آمریکا در منطقه، دیپلماسی در منطقه در خصوص مسائل مهم امنیتی برای کشورهای منطقه افزایش یافته است. آیا این روند را تاکتیکی ارزیابی می کنید یا استراتژیک؟
بر خلاف انتظارات قبلی، ایالات متحده در ماه های اخیر حضور نظامی خود را در خلیج فارس افزایش داده است.
با افزایش نفوذ چین در منطقه و همچنین تلاش های روسیه برای جذب اعراب خلیج فارس، به علاوه ملاحظات ناشی از اختلاف اعراب و اسرائیل، کاهش شدید حضور ایالات متحده بعید است
به طور کلی، با افزایش نفوذ چین در منطقه و همچنین تلاش های روسیه برای جذب اعراب خلیج فارس، به علاوه ملاحظات ناشی از اختلاف اعراب و اسرائیل، کاهش شدید حضور ایالات متحده بعید است. ایالات متحده مصمم است تا عادی سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی را تسهیل کند. برای انجام این کار، مایل است به ریاض مزایای زیادی از جمله تضمین های امنیتی بدهد. این بدان معناست که واشنگتن قصد دارد در آینده قابل پیش بینی در منطقه بماند.
* مشارکت چین در منطقه - اگرچه در حال حاضر جنبه نظامی و امنیتی گسترده ای ندارد - چه تاثیری بر روندهای منطقه ای خواهد داشت؟
چین رویکرد مرکانتیلیستی نسبت به منطقه دارد. می خواهد تجارت کند و سرمایه گذاری کند. هیچ اشتیاقی برای بر عهده گرفتن مسئولیت های امنیتی برای منطقه ندارد. این کشور همچنین دارای چالش های امنیتی فوری تری مانند مسئله تایوان است. بنابراین علاقه این کشور به تقویت یا جلوگیری از همکاری امنیتی منطقه ای احتمالاً محدود باقی خواهد ماند.
* تا چه حد می توان از روابط تجاری و وابستگی متقابل اقتصادی برای گفتگوهای منطقه ای استفاده کرد؟
مکتب کارکردگرای روابط بینالملل معتقد است که روابط اقتصادی میتواند به مرور زمان همکاری امنیتی را تقویت کند. این تا حدی درست است. همکاری اروپا پس از جنگ با سازمان ذغال سنگ و فولاد آغاز شد.
با این حال، همکاری اروپا عمدتاً ناشی از ترس مشترک آنها از اتحاد جماهیر شوروی، به علاوه تضمین های امنیتی ناتو بود. چنین شرایطی در خلیج فارس وجود ندارد. تصورات تهدید امنیتی کشورهای منطقه به طور گسترده ای متفاوت است و آنها هنوز در یک روحیه رقابتی هستند. با این حال، وابستگی متقابل اقتصادی بیشتر می تواند به تمایل به جستجوی مکانیسم های صلح آمیز برای حل اختلافات کمک کند. مشکل این است که اقتصاد کشورهای منطقه رقابتی است تا مکمل.
نظر شما