بازار؛ گروه بین الملل: پاکستان به عنوان یکی از کشورهای خط مقدم در چین و ایالات متحده شناخته می شود. در رقابت برای نفوذ در آسیا در حالی که واشنگتن شراکت استراتژیک خود با دهلی را تقویت کرده است، تمایل فزاینده اسلام آباد به سوی پکن موجب افزایش نگرانی در پایتخت های غربی شده است.
البته در ماه گذشته، ایالات متحده سیاست خود را در جنوب آسیا به سمت اولویت دادن به پاکستان تغییر آشکاری داد. در حالی که روابط هند و ایالات متحده وارد یک لحظه دگرگونی شده است، واکنش پاکستان به رقابت قدرت های بزرگ آشکارتر می شود؛ در حالی که با وجود محکوم کردن مکرر ایده پیوستن به «سیاست بلوک»، به نظر می رسد اسلام آباد به سمت پکن حرکت می کند.
با توجه به اینکه پاکستان به انتخاب دوتایی بین چین و ایالات متحده فکر می کند، چنین مبادله ژئوپلیتیکی خطرات قابل توجهی را به همراه دارد؛ به ویژه در مقایسه با منافع اقتصادی و استراتژیک که از رویکرد ظریف به رقابت قدرت های بزرگ ناشی می شود.
افشای اختلاف؛ پاکستان به سمت چین متمایل است
در ماه آوریل، اسناد فاش شده ایالات متحده نشان داد که حنا ربانی وزیر امور خارجه پاکستان به شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان توصیه کرده است که از مماشات با غرب به قیمت مشارکت استراتژیک واقعی با چین خودداری کند. این یادداشت با عنوان «انتخابهای دشوار پاکستان»، استدلال میکند که پاکستان دیگر نمیتواند برای حفظ «میانه» بین چین و ایالات متحده تلاش کند.
نفوذ چین در پاکستان در دهه گذشته به طور پیوسته افزایش یافته است، به طوری که اسلام آباد در صدر فهرست کشورهایی است که در معرض بیشترین نفوذ چین هستند. اسلام آباد بارها انتقاد ایالات متحده در مورد کریدور اقتصادی چین و پاکستان (سی پک) و روابط پاکستان با چین را رد کرده است. قابل توجه است که پاکستان دو دعوت متوالی برای شرکت در اجلاس سران برای دموکراسی ایالات متحده را رد کرد؛ آن هم ظاهراً به این دلیل که این رویدادها شامل تایوان و حذف چین بود، در حالی که در رویدادهای مشابه در خصوص دموکراسی و ارزش های انسانی مشترک در پکن شرکت کرد.
در همین حال، عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان به چین سفر کرده است، در حالی که سفر به ایالات متحده حتی مورد بحث نیست. بر همین اساس، به نظر می رسد که سناتور پاکستانی، مشاهد حسین سید، زمانی که از نقش ایالات متحده در پاکستان ابراز نگرانی کرده و در عین حال تعمیق روابط با چین را تایید می کند، به جای بسیاری از افراد در داخل پاکستان صحبت می کند. او پیشنهاد کرد که به جای اینکه از پاکستان بخواهد روابط بین چین و ایالات متحده را متعادل کند، واشنگتن باید تعادلی بین هند و پاکستان ایجاد کند.
رهبران سیاسی پاکستان، جامعه روشنفکر و مردم، در مواجهه با عدم علاقه ایالات متحده و مشارکت رو به رشد آن با هند، به طور فزاینده ای نسبت به نیاز به اولویت دادن به روابط با چین متقاعد شده اند. چرخش اسلام آباد به سمت دیپلماسی اقتصاد محور چین که از رویکرد پرهزینه امنیت محور واشنگتن خسته شده است، امید بیشتری برای پاکستان ایجاد می کند.
انتخاب پاکستان چیست؟
با وجود آن، تردیدی در کنار گذاشتن کامل روابط پاکستان با ایالات متحده وجود دارد. حنا ربانی کهر در مصاحبه اخیر خود نگرانی پاکستان را در مورد احتمال گسست کامل بین چین و ایالات متحده ابراز کرده در حالی که ممکن است پاکستان را مجبور به انتخاب استراتژیک دوتایی نامطلوب کند. خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان نیز احساسات مشابهی را تکرار و استدلال کرده که پاکستان نباید برای انتخاب های دشوار تحت فشار قرار گیرد.
علیرغم اصرار چین و ایالات متحده مبنی بر اینکه کشورها نیازی به انتخاب بین دو قدرت ندارند، پاکستان برای انتخاب خود و در درجه اول از سوی واشنگتن به جای پکن، با فشار مواجه است
در حالی که این اظهارات بر عدم تمایل پاکستان به جانبداری تأکید می کند، موضع قاطعانه کهر در مورد ناامنی «غیرضروری» واشنگتن در خصوص رهبری جهانی دو برداشت کلیدی را ایجاد می کند:
اولا، علیرغم اصرار چین و ایالات متحده مبنی بر اینکه کشورها نیازی به انتخاب بین دو قدرت ندارند، پاکستان برای انتخاب خود و در درجه اول از سوی واشنگتن به جای پکن، با فشار مواجه است. دوم، زمانی که اسلام آباد با این تصمیم مواجه شد، به نظر می رسد که پکن را به عنوان شریک بلندمدت خود، حتی به قیمت تیرگی روابطش با ایالات متحده، ترجیح می دهد.
در همان زمان، ایالات متحده به سمت دشمن سرسخت پاکستان، هند، متمایل شده و ائتلافهای منطقهای مانند گفتگوی چهارجانبه امنیتی را برای مقابله با چین ایجاد کرده است. متحد کردن متحدان علیه چین که دوست همه فصول پاکستان است، به عنوان یک بار باقیمانده در روابط قابل مشاهده است. این مسئله بیشتر تسلیح هند توسط واشنگتن و برهم زدن توازن استراتژیک منطقه ای در جنوب آسیا است که پاکستان را ناراحت می کند.
همه بازیگران سیاسی اصلی و فرعی مجبور هستند تا روابط پاکستان با چین را بر روابط با ایالات متحده اولویت دهند
در نتیجه، همه بازیگران سیاسی اصلی و فرعی مجبور هستند تا روابط پاکستان با چین را بر روابط با ایالات متحده اولویت دهند. در همین راستا، استدلال حنا ربانی که از دیدگاه پاکستان، در بلندمدت منطقی است؛ در حالی که آینده تجارت تاریخی پاکستان و ایالات متحده روابطی نامشخص است.
در مقابل، مسیر روابط چین و پاکستان، علیرغم برخی دست اندازهای اخیر، به دلیل نگرانی های مشترک در مورد هند و دیگر همگرایی های اقتصادی و امنیتی، همچنان مثبت است. با این حال، علیرغم مشکلات ژئوپلیتیکی که پاکستان با آن مواجه است، این تصور که پاکستان با چین در پشت خود نیازی به اهمیت دادن به روابط دیگر، به ویژه با ایالات متحده ندارد، گمراه کننده است.
روابط با چین؛ ضروری اما ناکافی
روابط پاکستان با چین بهطور بیسابقهای سازگار است و هر دو کشور روابط خود را بهعنوان یک «مشارکت همکاری استراتژیک در همه حال» توصیف میکنند. چین به طور فعال به نیازهای امنیتی و اقتصادی پاکستان پاسخ می دهد و پاکستان را دوستی «غیر قابل جایگزینی» می داند. سامیر لالوانی، کارشناس ارشد آسیای جنوبی در مؤسسه صلح ایالات متحده، مشارکت چین و پاکستان را ائتلافی می نامد که امکان تقسیم بار و قابلیت همکاری در طول بحران ها را فراهم می کند.
در سالهای اخیر، با عقب نشینی واشنگتن از ارائه کمکهای نظامی و اقتصادی به اسلام آباد و تعمیق همکاری استراتژیک با دهلی، چین متعهد شده است که همکاریهای نظامی و اقتصادی با پاکستان را افزایش دهد
در سالهای اخیر، با عقب نشینی واشنگتن از ارائه کمکهای نظامی و اقتصادی به اسلام آباد و تعمیق همکاری استراتژیک با دهلی، چین متعهد شده است که همکاریهای نظامی و اقتصادی با پاکستان را افزایش دهد. شایان ذکر است، چین چهار ناوچه پیشرفته را به پاکستان تحویل داده است و چهار زیردریایی تهاجمی رادارگریز قرار است تا پایان سال ۲۰۲۳ تحویل داده شود.
افزون بر این، چین برای هشت سال متوالی بزرگترین شریک تجاری پاکستان باقی مانده و همچنین با وجود بی ثباتی سیاسی و وخامت اوضاع امنیتی در این کشور، بزرگترین سرمایه گذار این کشور است. مهمتر از همه، در میان نکول قریب الوقوع پاکستان و پیشرفت کند با صندوق بین المللی پول، چین با وام یک میلیارد دلاری وارد عمل شده است. در همین راستا، به دلیل حمایت فعال چینی ها، نخبگان سیاسی و امنیتی پاکستان که به طور سنتی غرب گرا هستند، چین را به عنوان شریک مورد علاقه خود پذیرفته اند.
با این حال، زمانی که صحبت از کسری تجاری رو به رشد ناشی از توافقنامههای تجارت آزاد نابرابر میشود، حمایتهای چین «در همه حال» کمتر بوده است، که به طور قابل توجهی به نفع صادرات چین نسبت به پاکستان است. اگرچه سی پک پروژه شاخص ابتکار کمربند و جاده؛ به عنوان یک تغییر دهنده بازی اقتصادی برای پاکستان مطرح شده است، این کشور هنوز با بحران اقتصادی فلج کننده حتی یک دهه پس از راه اندازی این پروژه در سال ۲۰۱۳ دست و پنجه نرم می کند.
علاوه بر این، با افزایش بدهی های معوقه تولیدکنندگان برق چین، پکن خواستار بازپرداخت آن شده و حتی طبق گزارش ها، داوری علیه پاکستان را در نظر گرفته است. از این رو، مقامات پاکستانی، از جمله نظامیان، باید بدانند که این دوستی محدودیت هایی دارد. چین به سادگی بدهی های پاکستان را رد نمی کند. در عوض، این رابطه توسط سیاست واقعی چین دیکته می شود.
با توجه به این سابقه، چین شریک ضروری، اما در قبول مسئولیت انحصاری پاکستان بسیار محتاط بوده است. در گذشته، چین تقسیم بار با غرب را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی ترجیح میداد، بر همین اساس، بعید به نظر میرسد که مسیر اقدام آینده پکن به طور قابل توجهی منحرف شود.
نظر شما