مرجان شرف؛ بازار: تولید در استان تهران مانند دیگر نقاط کشور از یک سو درگیر تحریم و گرانی ها و از طرف دیگر جوانانی که با دانش روز و امید بسیار در این وادی قدم نهاده اند روبرو است. چالش های پیش روی این مدیران جوان و باانگیزه چیست؟ باید برای پیشرفت کشور چه کرد و اگر تازه واردی بخواهد به این جمع بیاید نیازمند چه تحصیلات و سرمایه ای است؟
با ثمین میری مدیرعامل شرکت یوشیتا هوروش پاسارگاد که در زمینه جت پرینترهای صنعتی که روی خطوط تولید سوار و تاریخ تولید انقضا و سایر اطلاعات را بر روی محصولات درج می کند فعالیت دارد در این مورد گفتگو کردیم.
* مواد اولیه خود را از چه طریقی تامین می کنید؟
مواد اولیه مورد نیاز در ساخت دستگاه فلزات، الکترونیک و هیدرولیک است برخی داخل ایران وجود ندارند و ما باید از خارج خریداری کنیم و مابقی از داخل تهیه می کنیم.
از نگاه منِ تولید کننده، وضع قوانین دست و پا گیر مشکلات را بیشتر کرده است
برای تامین قطعاتی که داخل ایران نیست تامین و تخصیص ارز بانک مرکزی، سخت بودن حواله های ارزی بزرگترین چالش است. بدین منظور باید ثبت سفارش صورت گیرد پس از ثبت سفارش هم تا ارزی تخصیص نیابد عملا کاری نمی توان انجام داد و تخصیص ارز کاری بسیار زمان بر است یکی از دغدغه های وحشتناک برای تولید است.
از نگاه منِ تولید کننده،وضع قوانین دست و پا گیر مشکلات را بیشتر کرده و راه حل ها را کمتر. ما تحریم هستیم و کار سخت تر می شود اما هنگامی که یک بازرگان، یک تولید کننده تمام تلاشش را می کند تا چرخ تولید بچرخد بهترین کار حمایت از او است نه اینکه چرخ اندازی کنیم چه در مسائل ارزی چه داخلی.
* در مورد ارز نیمایی توضیح دهید
سه نرخ ارز را شاهد هستیم یعنی نرخ تالار اول و دوم و تالار آزاد. نرخ ارز باید انگیزه ای برای تولید کننده باشد که هنگامی که ارز را باید برگرداند این ارز آوری برایش بصرفد چون می خواهد کاری را برای اقتصاد کشور انجام دهد از نگاه دیگر باید ارز نیمایی با قیمت درستی باشد که تضمین کند که بهای تمام شده کالا پایین تر نباشد طبیعتا با نرخ آزاد باعث به وجود آمدن تورم خواهد شد از آنطرف صادرکننده باید مواد اولیه خود را تامین کند و مجبور می شود با نرخ آزاد مواد اولیه مورد نیاز خود را خریداری کند.
ترکیه در یک بخش هایی خیلی خوب فعالیت می کند هنگام افت ارزش پول و بالارفتن ارز روی صادرات مانور می دهد تا بتواند ارز آوری را زیاد کند اما برای ما این اتفاق نمی افتد
پس این توازنی که مورد نیاز است فراهم نمی شود بالانس اتفاق نمی افتد این چند نرخی بودن باعث ایجاد رانت، جو بسیار بد و بازار سیاه و داغ شدن آن می شود فرض کنید صرافی حتا برای نیما با شما یک نرخی را توافق می کند اما بالاتر از آن را از شما می گیرد تقریبا برابر آزاد برای شما در می آید، چرا باید همچین اتفاقی بیفتد ؟ چرا باید عرضه ارز در داخل کشور کم باشد که صراف اینکار را کند ؟ صراف هم می گوید برای او نمی صرفد و دولت مجبور می کند تا به این قیمت بدهم اما معاملات آزاد است. این موضوع باعث بدتر شدن مشکلات می شود.
* اتفاقات سیاسی مانند مذاکرات برجام و هسته ای چه تاثیری بر آینده دارد ؟
راجع به آینده اصلا نمی توانم پیش بینی داشته باشم مسائل سیاسی همیشه تاثیرگذار بوده و دارد و خواهد داشت بحث برجام اگر اتفاق بیفتد طبیعتاً باعث بهتر شدن اوضاع خواهد شد. گرچه با اقتصاد ما که بیمارگونه است شاید در کوتاه مدت نتوانیم نتایج را ببینیم اما در بلند مدت حتما طبعات بسیار مثبتی دارد. اینکه بتوانیم مراوداتی در سطح بین المللی و تعامل داشته باشیم برای هر شخصی و هر کشوری خوب است اما ما هنوز این مراودات را فعلا نداریم و همین باعث می شود تا تجارت ما با دیگر کشور ها در سطح کمتری اتفاق بیفتد و به همان نسبت نیز کیفیت کمتر می شود چرا که رقابت کمتر است.
نرخ عرضه همواره تاثیرگذار است اما نه آنقدر که بتوانیم مراوده داشته باشیم من به عنوان کارآفرین علاقه به صادرات دارم اما چطور می توانم ارز را داخل کشور برگردانم ؟ خارجی ها با ما تعاملات تجاری ندارند می ترسند که با ما کار کنند زیرا تحریم می شوند پول هایشان بلوکه می شود مشکل از این نظر داریم. چالش بعدی هم سیاست های دولت خودمان برای برگرداندن ارز است نمی دانم چه راه حلی می شود برایش پیدا کرد.
به عنوان مثال ترکیه در یک بخش هایی خیلی خوب فعالیت می کند هنگام افت ارزش پول و بالارفتن ارز روی صادرات مانور می دهد تا بتواند ارز آوری را زیاد کند اما برای ما این اتفاق نمی افتد. ترکیه با خارج تعاملات دارد اما ما نداریم ما چطور می توانیم پول را به کشور برگردانیم؟ از چه طریقی باید این موضوع صورت گیرد؟ کار برای صادرکنندگان ایرانی سخت است و ما نمی توانیم مقایسه درستی داشته باشیم باید با کشوری که مانند خودمان که با انواع و اقسام تحریم ها درگیر است مقایسه شویم .
* به عنوان یک کار آفرین برای کسی که بخواهد تازه این کار را شروع کند چه توصیه ای دارید؟
امیدواریم نیروهای جدید با دید کارآفرینی و آگاهانه وارد این قضیه شوند توصیه من به عنوان یک کارآفرین این است که طاقت و تحمل بسیار زیادی را برای حل کردن و تحمل کردن چالش های عظیم داشته باشد.من توصیه نمی کنم که کسی به سمت تولید بیاید.
کارگر و کارمندی که حداقل دستمزد را دریافت می کند نمی تواند با آن حقوق حداقل هزینه های زندگی اش را تامین کند
این را صادقانه می گویم زیرا انباشت بازار داریم، بازار اشباع شده برای کسی که الان بخواهد وارد این شغل شود گزینه های بهتری وجود دارد. کمترین سرمایه برای تولید انبوه بین ۱۵تا ۳۰ میلیارد است تا بتواند محصول را بصورت بسیار گسترده وارد بازار کند. تحصیلات نیز هم مکانیک و هم الکترونیک در کنار هم مورد نیاز است.
* شما به عنوان کارفرما چه نظری در مورد میزان حقوق کارمند و کارگر دارید ؟
اگر درآمد به سمت و سویی برود که مخارج و هزینه ها با درآمد ها نه کاملا متناسب و همسان که هماهنگ تر بشود هم حقیقتا کارمند تمایل بیشتری و هم کارفرما می تواند به موقع حقوق را پرداخت و کارمندان خود را راضی به کار در این واحد کنند. اگر بخواهم از نگاه کارفرما بگویم کم است و اگر از نگاه کارگر هم ببینم کم است یک تعادلی باید در نظر گرفته شود و به آن هدف برسیم.
* پایه حقوق تعیین شده توسط وزارت کار آیا جوابگوی زندگی یک کارگر حرفه ای است؟
حقوقی که تصویب می شود بر پایه تورم نیست کارگر و کارمندی که حداقل دستمزد را دریافت می کند نمی تواند با آن حقوق حداقل هزینه های زندگی اش را تامین کند از طرفی کارفرما هم بسته به تورم درآمد کمی دارد او هم نمی تواند حقوق کارمندان و کارگرش را پشتیبانی کند این موضوع هم موجب نارضایتی کارگر می شود و هم کارفرما.
نظر شما