بازار؛ گروه استان ها: موضوع قطعی گاز در زمستان و قطعی برق صنایع در تابستان تبدیل به تراژدی برای تولیدکنندگان شده است. موضوعی که به اذعان فعالان اقتصادی، تداوم آن در دراز مدت باعث کاهش انگیزه تولید در صنعت می شود زیرا در کنار سایر مشکلات اقتصادی و موانع تولید این موضوع برای آنها مزید برعلت شده است.
مشکلاتی مثل رفع تعهد ارزی برای صادرکنندگان، گرانی مواد اولیه تولید با افزایش نرخ ارز، عدم همراهی بانک ها در پرداخت تسهیلات در کنار مشکلات زیرساختی مثل کمبود انرژی باعث نارضایتی تولیدکنندگان استانی شده است. به باور «حامد مهرزادی» مدیرعامل شرکت سروین مهر گلستان راهکار رهایی از بخشی مشکلات واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی است.
به گفته این فعال اقتصادی، اگر دولت سرمایهگذاری در صنعت برق به بخش خصوصی واگذار کنند، سرمایه گذار به خوبی میداند که چگونه برق تولید کند و به چه قیمت بفروشد و به کدام کشورها صادر کند. مشروح گفتگو با این تولیدکننده گلستانی را در زیر می خوانید.
*چند سالی است که صنایع با مشکل قطعی برق و گاز در فصول مختلف مواجه هستند، به نظرتان این فرایند چه آسیب هایی دارد؟
مشکلی که امروز صنایع ما به آن مبتلا هستند صنعت در دنیا از آن گذر کرده است و با عبور از این چالش ها امروز جذابیت هایی برای سرمایه گذاری ایجاد کرده اند؛ به عبارتی مشوقهای سرمایه گذاری همان فرش قرمزی است که دولت ها برای سرمایهگذاران پهن میکنند اما متاسفانه در ایران، ما هنوز در مرحله رفع موانع گیر افتادهایم در حالی که حتی کشورهای همسایه ما هم از این مرحله عبور کردند.
به نظر می رسد در دهه ۹۰ یکی از مواردی که مغفول ماند ایجاد زیرساختهای انرژی برای صنایع بود موضوعی که باعث شده تا امروز کارکرد صنایع با مشکل مواجه شود این مساله گره کوری است که نه دولت قادر به گشایش آن نیست و نه صنعتگر مقصر پیشامد چنین مسئلهای است.
اما راهکار برای عبور آن مثل تمام نسخه هایی است که بخش خصوصی برای دولت می پیچد آن هم عدم دخالت دولت در امور اقتصادی کشور است. دولت باید این قوانینی که در حال حاضر پیش روی صنایع گذاشته را حذف کند تا علاقمندان به سرمایهگذاری در صنعت برق به این حوزه ورود کنند زیرا بخش خصوصی به خوبی میداند که چگونه برق تولید کند و به چه قیمت بفروشد و به کدام کشورها صادر کند.
در حال حاضر کمبود گاز در زمستان و برق در تابستان به عنوان موانع نیست بلکه چالشی پیش روی صنعت در دراز مدت تبدیل به مانع خواهد شد
در حال حاضر کمبود گاز در زمستان و برق در تابستان به عنوان موانع نیست بلکه چالشی پیش روی صنعت در دراز مدت تبدیل به مانع خواهد شد اینکه صنایع ناگزیر هستند برای تامین برق یا گاز مشترکان خانگی یک روز کاری خود را از دست بدهند بسیار آزار دهنده شده است.
در این مدت به واسطه کمبود زیرساختها بسیاری از صنایع استان متضرر شدند که تاکنون دولت اقدامی برای جبران خسارت آنها نکرده است که این با آنچه در ماده ۲۵ قانون بهبود کسب و کار مده منافات دارد زیرا بر اساس این قانون اگر برق یا گاز صنایع قطع شود دولت موظف است نحوه جبران خسارت های وارده به صنایع اعلام کند.
بر اساس آمارهای موجود خسارت صنعت در سال ۱۴۰۰در صنعت فولاد سه میلیارد دلار و برای کل صنایع کشورهفت میلیارد دلار بابت قطعی مکرر برق و عدم دسترسی به انرژی تخمین زده شد به طور قطع این رقم در سالهای آینده هم بیشتر ده است. بنابراین دولت باید از همین امروز سیاست و استراتژیهای جدیدی تعریف کند.
* تداوم قطعی گاز در زمستان و برق در تابستان چه تاثیری بر اقتصاد صنایع خواهد گذاشت؟
به نظر می رسد با توجه به اینکه در استان تنها صنایع کوچک و متوسط فعال هستند باید تجدید نظری در اعمال سیاست های کلان مبنی بر قطعی برق صنایع استان با هدف مدیریت مصرف انرژی اتخاد شود زیرا تنها پنج درصد از برق گلستان در صنعت مصرف میشود با این حال با صنایع این منطقه مانند صنایع استان های صنعتی برخورد می شود. باید مسئولان استان یک تحلیل کارشناسانهتری داشته باشند تا چنین شرایطی شامل صنایع کوچک و متوسط استان گلستان نشود. زیرا این فرایند باعث آزردگی خاطر بخش خصوصی و از بین رفتن انگیزه تولیدکنندگان برای ادامه کار در این حوزه خواهد شد.
اینکه برای خیلی از مدیران استانی حفظ سرمایه گذار در استان مهم نیست هم فرهنگی ضد تولید به حساب می آید
چنین شرایطی سرمایه را به سمت سرمایهگذاری غیر مولد مانند بازار طلا و دلار خواهد برد یا اینکه احتمال مهاجرت سرمایهگذاران به استانهای همجوار یا خارج از کشور هم وجود دارد چراکه گذشته از مشکل کمبود انرژی، نگاه ادارات دولتی در مواجه با سرمایهگذاران ارباب و رعیتی است موضوعی که باعث خروج سرمایه از استان شده است. شاید خیلی از دوستان دولتی با شنیدن این سخنان بگویند که بخش خصوصی که مایل به سرمایه گذاری در استان نیست، برود اما اینکه برای خیلی از مدیران استانی حفظ سرمایه گذار در استان مهم نیست هم فرهنگی ضد تولید به حساب می آید.
* مسئولان به صنایع در روزهای تعطیلی به واسطه قطعی برق، استفاده از سوخت دوم را پیشنهاد می دهند. به نظرتان اجرای این مساله چقدر عملیاتی است؟
صنعت عمدتاً در دنیا بر مبنای اشتغال به چهار دسته صنایع خُرد، کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم میشوند که در صنایع بزرگ بیش از ۱۵۰ نفر، صنایع متوسط ۵۰ تا ۱۵۰ تا و صنایع خرد و کوچک بین ۱۰ تا ۵۰ نفر مشغول به کار هستند بنابراین نمی توان بریا این شرکت ها با ظرفیت های سرمایه گذاری مختلف یک نسخه واحد را پیچید.
به عنوان مثال در استان بین ۷۰ تا ۸۰ مگاوات مصرف برق صنایع است که در این بین مصرف برخی از واحدهای تولیدی حدود دو مگاوات است بنابراین برای چنین صنعتی استفاده از سوخت جایگزین اصلاً توجیه اقتصادی ندارد.
بانکها به واسطه بنگاهداری از پرداخت تسهیلات به صنایع کوچک و متوسط تا حدامکان خودداری می کنند زیرا ریسک باز پرداخت این صنایع را کم میبینند
از سویی بسیاری از صنایع استان فصلی هستند و برای آنها صرفه ندارد تا در همین مدت کم فعالیت از دیزل ژنراتور برای کار استفاده کنند ؛ اینکه زیر ساختی مثل برق یا گاز که امروز وظیفه حاکمیت بود تا ایجاد کند و واسطه عدم سرمایهگذاری ابتر مانده را دولت یا مسئولان نباید بر دوش سرمایهگذار بگذارند.
* در یک سال گذشته با افزایش نرخ ارز بسیاری از اقلام چندین برابر شد بنابراین صنایع برای تهیه مواد اولیه نیاز به تسهیلات دارند اما بانکها از سیاست انقباضی استفاده میکنند، تحلیل شما در این باره چیست؟
از قدیم معتقد بودم که تزریق نقدینگی به تولید کننده از طریق تسهیلات بانکی ظلم بزرگی در حق صنایع است اما امروز به واسطه شرایط خاصی که ایجاد شده نیاز بسیاری از صنایع برای افزایش سرمایه در گردش به نقدینگی است که از طریق بانک ها، فروش دارایی و یا از محل سرمایه گذاری صنایع باید تامین شود که خوب با توجه به شرایط نامناسب صنایع در سالهای اخیر تامین پس انداز چنین نقدینگی برای آنها میسر نبوده بنابراین دو گزینه فروش دارای و دریافت تسهیلات پیش روی آنهاست. که بسیاری از افراد دارایی که پاسخگوی نیاز نقدینگی آنها باشد، ندارند بنابراین باید از طریق بانکها و دریافت تسهیلات بتوانند به تولید ادامه دهند که بانک ها هم به واسطه بنگاه داری که دارند از پرداخت تسهیلات به صنایع کوچک و متوسط تا حدامکان خودداری می کنند. زیرا ریسک باز پرداخت این صنایع را کم میبینند.
ما به بانکهایی نیاز داریم که خیلی سهلتر و راحتتر به صنایع توجیه پذیر تسهیلات دهند. به نظر میرسد که حوزه بانکی کاملاً از استراتژیهای حمایتی دولت جدا شده است به نوعی بانکها به عنوان جزیرهای مستقل عمل میکنند. تاجاییکه حمایت بانکها از صنایع کوچک مخصوصاً در ماههای گذشته به یک شوخی تبدیل شده است به این خاطر که همواره شعار حمایت از تولید داده میشود اما در عمل برای پرداخت تسهیلات که نیاز نقدینگی صنایع هست، همکاری نمیشود.
نظر شما