بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با عنوان «درک نقش فزاینده هوش مصنوعی درعرصه ژئوپلیتیک» باقلم «کیگان مک براید» مدرس حوزه هوش مصنوعی، دولت و سیاست در موسسه اینترنت آکسفورد، دانشگاه آکسفورد منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
در حالی که جهان نگران چگونگی تنظیم حوزه هوش مصنوعی (AI) است - درخواست نخست وزیر بریتانیا برای رهبری مقررات هوش مصنوعی توسط بریتانیا یا قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - تنش های ژئوپلیتیکی مهمی در حال شکل گیری است. فناوری در مرکز هوش مصنوعی در حال حاضر تأثیری دگرگون کننده بر جهان دارد، رشد اقتصادی را پیش می برد و نقش فزاینده ای در درگیری های دولتی ایفا می کند. درک این تنشهای نوظهور ضروری اما به همان اندازه مهم است که بدانیم از بسیاری جهات مسائلی که پیرامون هوش مصنوعی پدیدار میشوند، جدید نیستند.
در طی قرن ها، دولت ها در کار جمع آوری، ذخیره و بهره برداری از اطلاعات برای به دست آوردن مزیت های رقابتی نسبت به رقبا بوده اند. دولتی که بتواند از اطلاعات به نحو احسن استفاده کند نسبت به رقبای خود برتری خواهد داشت. توانایی یک دولت برای کسب و بهره برداری از داده ها برای پایداری بلندمدت آن کلیدی است. هوش مصنوعی مرحله بعدی این رقابت مستمر است که بر اساس تقاضای جهان برای اطلاعات و دانش انجام می شود.
مهمترین تنشهای ژئوپلیتیکی حلنشده مرتبط با هوش مصنوعی در حال ظهور هستند: آینده هوش مصنوعی چگونه است - اقتدارگرا، دموکراتیک یا هر دو؟ بازیگران اقتدارگرا میخواهند آیندهای اقتدارگرا برای هوش مصنوعی بسازند و آن را ابزاری استراتژیک میدانند که توانایی آنها را برای اعمال کنترل داخلی و بینالمللی افزایش میدهد.
چنین جاهطلبیهایی برای سالها مشهود بوده است که با تلاشهای مشترک روسیه و چین در ترویج اینترنت مستبدتر و متمرکزتر نشان داده شده است. بازیگران دموکرات نیز به نوبه خود برای توسعه ابتکارات جهانی هوش مصنوعی بسیج می شوند که استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی را ترویج می کند.
موفقیت در درگیری ژئوپلیتیکی هوش مصنوعی نه توسط یک رژیم نظارتی جهانی جدید بلکه توسط این سه عامل تعیین می شود: ۱) تسلط فناوری و نوآوری دیجیتال؛ ۲) مالکیت زیرساخت هوش مصنوعی؛ ۳) ادغام استراتژیک صنعت بخش خصوصی.
تسلط فناوری و نوآوری دیجیتال
هوش مصنوعی یک فناوری است و کسانی که بهترین سیستمهای هوش مصنوعی را میسازند و استفاده میکنند، مزیت ژئوپلیتیکی خود را حفظ خواهند کرد. برای رقابتی ماندن، نوآوری ضروری است. بیشتر نوآوریهای مرتبط با هوش مصنوعی توسط بخش خصوصی هدایت میشوند و با رقبای اقتصادی خود برای تسلط بر موقعیتهای بازارهای جهان رقابت میکنند.
هوش مصنوعی به سرعت بر جهان ما تأثیر می گذارد، اغلب به روش های نامطلوب. برای شهروندان، هوش مصنوعی خطر تعصب و تبعیض را به همراه دارد، اما هوش مصنوعی چندین تهدید مهم امنیت ملی از سلاحهای زیستی گرفته تا تهدیدات سایبری را نیز تقویت کرده است
هوش مصنوعی به سرعت بر جهان ما تأثیر می گذارد، اغلب به روش های نامطلوب. برای شهروندان، هوش مصنوعی خطر تعصب و تبعیض را به همراه دارد، اما هوش مصنوعی چندین تهدید مهم امنیت ملی از سلاحهای زیستی گرفته تا تهدیدات سایبری را نیز تقویت کرده است. در بسیاری از کشورها این خطرات همراه با مسائل اخلاقی مرتبط با آنها جدی گرفته می شود.
با این حال توسعه هوش مصنوعی که توسط رژیمهای اقتدارگرا پشتیبانی میشود، نگرانیهای فوق را کمتر به همراه دارد بازیگران اقتدارگرا از مزیت رقابتی برخوردارند. این مزیت ناشی از توانایی آنها در جمع آوری داده ها و استقرار سیستم های هوش مصنوعی به روشی است که اکثر دولت ها هرگز قادر به انجام آن نیستند، به ویژه هنگامی که صحبت از به دست آوردن و استفاده از داده های حساس شخصی یا بیومتریک باشد. این مزیت، هنگامی که با ابتکارات استراتژیک و بودجه برای ایجاد سیستمهای هوش مصنوعی مستبدتر ترکیب میشود، میتواند تسلط کنونی غرب در صنعت هوش مصنوعی را به چالش بکشد.
مالکیت زیرساخت هوش مصنوعی
متأسفانه، سیستمهای هوش مصنوعی اغلب در چارچوب مدلها، الگوریتمها یا دادهها مورد بحث قرار میگیرند و قابل لمس نیستند. سیستم های هوش مصنوعی بخشی از یک شبکه اقتصادی جهانی هستند که به طور فزاینده ای جهانی می شود. سیستمهای هوش مصنوعی بر روی دادههایی کار می کنند که توسط انسانهایی که اغلب در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند، با دقت حاشیهنویسی شدهاند.
این داده ها به سراسر جهان ارسال می شود و در پیچ و مهره های به هم پیوسته و پیچیده کابل های زیر دریا سفر می کند. الگوریتمها یا سیستمهایی که از این دادهها استفاده میکنند توسط سرورها و پردازندههای گرافیکی، مبتنی بر مراکز داده فوقالعاده بزرگ ساختهشده از فولاد و بتن، تغذیه میشوند. هر یک از موارد فوق دارایی فیزیکی و ملموس است - کنترلی که برای پیشرفت در هوش مصنوعی ضروری است.
در حال حاضر، ایالات متحده آمریکا از یک مزیت آشکار در زمینه زیرساخت های هوش مصنوعی برخوردار است. کابلهای اعماق دریا که نشاندهنده کنترل اینترنت و جریانهای داده در جهان است، عمدتاً متعلق به شرکتهای بخش خصوصی آمریکایی است
در حال حاضر، ایالات متحده آمریکا از یک مزیت آشکار در زمینه زیرساخت های هوش مصنوعی برخوردار است. کابلهای اعماق دریا که نشاندهنده کنترل اینترنت و جریانهای داده در جهان است، عمدتاً متعلق به شرکتهای بخش خصوصی آمریکایی است. اکثریت مراکز داده و محاسبات ابری جهان به طور مشابه در اختیار صنعت بخش خصوصی آمریکا هستند.
با این حال چین در حال تشدید کنترل بر زیرساختهای کابلی زیردریایی اینترنت است، زیرا ایالات متحده و متحدان غربی آن به طور فعال در برابر آن مقاومت میکنند. به عنوان بخشی از پروژه جاده ابریشم دیجیتال چین، ارائه دهندگان مخابراتی چینی به سرعت در حال سرمایه گذاری در توسعه مراکز داده جدید هستند، به ویژه در مناطقی که ارائه دهندگان غربی حضور نسبتاً محدودی دارند. چین در حال تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در تولید و ساخت تراشههای کامپیوتری بود که باعث شد ایالات متحده قوانین و مقررات جدیدی را برای عقب راندن و به تاخیر انداختن این مزیت وضع کند.
ادغام استراتژیک صنعت بخش خصوصی
شرکتهای بزرگ بخش خصوصی بخش مهمی از مسئله ژئوپلیتیک هوش مصنوعی هستند و خواهند بود. این شرکت ها مالک زیرساخت هستند و تا حد زیادی مسئول توسعه و نوآوری هوش مصنوعی هستند.
با توجه به مرکزیت این شرکت ها در شبکه های نوظهور تامین هوش مصنوعی در جهان، آنها در موقعیت خوبی قرار دارند تا قوانین بازی را تعیین کنند: کنترل اینکه کدام ایالت ها، دولت ها یا شرکت ها می توانند از زیرساخت های خود برای توسعه، آموزش یا استقرار هوش مصنوعی استفاده کنند. جهت رهبری در عرصه هوش مصنوعی، حمایت دولت ها از بخش خصوصی و گنجاندن آنها به عنوان جزء حیاتی استراتژی ژئوپلیتیکی گسترده تر، ضروری است.
نظر شما