محمد نادری؛ بازار: برای چندمین بار در عرض مدتی کوتاه سیلی اتفاق می افتد تلاش های استانی علیرغم همه مشکلات و کمبودها آغاز می شود.
ستاد مدیریت بحران کشور که ماهیت ذاتی اش ورود مستقیم به این موضوعات است در تماس اورژانسی مدیران ارشد استان از غیر ممکن بودن امکان مداخله مستقیم مالی برای حل بحران خبر می دهد و بحران با ناکارآمدی صدروذیل ستاد بحران به اوج می رسد.
رسانه ها و صفحات شخصی افراد تاثیرگذار و دلسوز فعال می شوند و همچنان هیچ حرکتی از سوی مرکز اتفاق نمی افتد. استاندار اردبیل راهی تهران می شود تا حضورا اعلام بحران کند و دولتیان را متوجه عمق فاجعه اتفاق افتاده در اردبیل نماید.
همزمان جمعه روزی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه تیزهوش اردبیل تهدید را تبدیل به فرصت می کند و با صدایی رسا و بدون هیچ تکلفی مرکز نشینان را به کم کاری در زمینه توجه جدی به سیل ویرانگر در شمال استان مورد خطاب و عتاب قرار می دهد.
نتیجه این می شود که وزیر کشور وارد گرمی می شود و مبلغ نسبتا قابل توجهی برای جبران خسارت ها برای اردبیل تخصیص می یابد.
نمایندگان استان اما که در زمان مشابه سال قبل دسته دسته نمایندگان و اعضای کمیسیون های مربوطه و وزرا و معاونین شان را برای ییلاق و قشلاق به اردبیل می آوردند به انتشار پیام تسلیت اکتفا می کنند!
اما بحث فراتر از این موضوع است و چند سوال بنیادین مطرح می شود:
اول اینکه اگر این سیل در اصفهان یا کرمان یا یزد اتفاق می افتاد آیا رفتاری مشابه این از سوی دولت و مجلس متصور بود؟ پاسخ واضح است احتمالا هیات دولت در شهر بحران دیده تشکیل جلسه می داد و مجلس به کمیسیون های مربوطه ماموریت می داد برای رفع سریع مشکلات حضورا به منطقه سفر کنند!
نکته مهم تر اینکه چرا باید توجه و فهم عمق فاجعه اتفاق افتاده متوقف فریاد نماینده ولی فقیه یا پیگیری حضوری استاندار باشد پس ستاد بحران کشور و این همه دستگاه های عریض و طویل مشغول چه کاری هستند؟
نتیجه اینکه به نظر می رسد بحران سیستم معیوب مدیریت کشور از بحران سیل گرمی و اتفاقاتی از این دست، بحرانی تر است چرا که نهایتا با همت جمعی و پیگیری همه جانبه شاید بتوان گرمی را دوباره به مدار زندگی برگرداند اما تا زمانیکه بازبینی اساسی در مورد باگ های اساسی موجود در روند مدیریت کشور و ارتباط منطقی سه قوا اتفاق نیافتد همچنان شاهد آثار سوء مدیریت در حوزه های مختلف خواهیم بود.
نظر شما