تهمینه غمخوار؛ گروه بین الملل: در بخش نخست همگرایی های دوران واگرایی گفته شد: در حالی که جهان چند قطبی تر میشود، بسیاری از کشورها احتمالاً همسوییهای انعطافپذیر را به اتحادهای ایستا ترجیح میدهند و شبکهای بسیار پیچیدهتر از روابط را ایجاد خواهند کرد. حال، در این بخش به جانبه گرایی حداقلی و ائتلاف های در حال ظهور خواهیم پرداخت.
از چند جانبه گرایی به جانبه گرایی حداقلی
همانطور که جهان چند قطبی تر شده و جناح بندی ها انعطاف پذیرتر می شوند، شکل تعامل بین المللی بسیاری از کشورها احتمالا تغییر خواهد کرد. در این راستا، مدیریت گروه های چندجانبه بزرگ شامل بسیاری از دولت ها با منافع و اهداف متفاوت دشوارتر خواهد شد، ضمن اینکه گروه های کوچکتر و خاصتر، پیشرفت سریعتری را به سمت اهداف خاص ارائه میکنند.
بر همین اساس، جانبهگرایی حداقلی احتمالاً جایگزین چندجانبه گرایی خواهد شد و بازگشت سرمایه بیشتری را ارائه خواهد داد. در این میان، گروه های کوچک به دلایل مختلف دارای جذابیت هستند: اولاً، سیاست جانبه گرایی های حداقلی تمایل به برخورداری از موضوع یا هدف تعریفشدهتری هستند و بنابراین برای پیشرفت در موضوعات خاص به گونه ای بهتر طراحی خواهند شد.
ثانیاً، از آنجایی که جانبه گرایی حداقلی کشورهای کمتری را شامل میشود، طرحهای آن گرد هم آوردن تنها کشورها یا رهبران با برنامهها و اهداف مشابه را آسانتر خواهد کرد. دلیل سوم این است که از آنجایی که جانبه گرایی حداقلی تمایل به انعطافپذیری بیشتری دارد، میتواند بهجای اینکه منتظر جلسات سالانه از پیش تعیینشده و مؤسساتی با روند حرکتی کند باشند، مطابق با شرایط مقتضی تکامل یابند. همه این عوامل دستیابی به توافقات و اجرای ابتکارات را در این محیط های کوچک چند جانبه آسان تر می کند.
نهادهای چندجانبه موجود مانند اتحادهای رسمی برای انعقاد معاهدات، از بین نخواهند رفت. سازمانهای بینالمللی منحلشده نیز به ندرت به طور کامل کنار گذاشته خواهند شد، اما تمایل دارند به آرامی به سمت بی اثر شدن حرکت کرده و محو شوند. موسسات چندجانبه منسوخ در عوض خود را در حال رقابت بر سر زمان، توجه و منابع با همتایان کوچکتر جدیدتر خود خواهند دید.
افزون بر این، جلسات کمتر و تفویض حضور بیشتر به مقامات پایین تر اولین نشانه مشکل برای بسیاری از گروه های چندجانبه خواهد بود. از طرفی، گروههای چندجانبهای که به فعالیت ادامه خواهند داد، باید ارزش واقعی فراتر از تک فروشگاه های ساده را در تقویم سالانه رهبران ارشد نشان دهند.
در این راستا، برخی کارشناسان، ترکیب حاصل از گروه بندی های کوچک و چند جانبه را به عنوان هاب یا شبکه های شبکه توصیف کرده اند. این نوع مفاهیم شبکه به درستی نشان میدهند که چگونه معماری های جانبه گرایی حداقلی جدید بر روی گروهبندیهای چندجانبه موجود لایهبندی میشوند.
نتیجه امر این است که یک نظم تحت سلطه یک هژمون واحد و دو بلوک رقیب قابل مشاهده نیست، بلکه مجموعه ای بسیار پیچیده تر از ترتیبات در هم تنیده با ائتلاف های مختلف وجود خواهند داشت که برای پیشبرد اهداف در موضوعات مختلف با یکدیگر کار خواهند کرد.
ائتلاف های در حال ظهور
روی هم رفته، حرکت از نظام تک قطبی به چند قطبی، از ائتلاف ها به همسویی ها و چندجانبه گرایی به جانبه گرایی حداقلی منجر به یک تغییر عمده می شود و آن چیزی نیست جز ظهور ائتلاف ها!
اگرچه ماهیت دقیق این گروهبندی ها به شدت به تصمیمات کشورها و رهبران وابسته خواهد بود، ائتلافهای در حال حاضر حول چهار موضوع اساسی تشکیل شدهاند: امنیت، اقتصاد، فناوری و حکومت. از آن جایی که هر کدام با مجموعه ای از کشورها و اهداف متفاوت در حال ظهور هستند، بنابراین، ائتلاف های متنوعی با ویژگی های منحصر به فرد ایجاد می کنند.
ائتلافهای امنیتی معمولا کوچکترین و عمیقترین نوع ائتلافها هستند. از این گذشته، کشورها نمی توانند به سادگی یک شبه در کنار یکدیگر وارد جنگ شوند، آنها باید نقش ها و مأموریت های روشن و همچنین درجاتی از برنامه ریزی، آموزش و قابلیت همکاری مشترک داشته باشند تا موثر عمل کنند.
بنابراین، امنیت موضوعی است که اتحادهای ثابت در آن به عنوان سودمندترین مسئله در نظر گرفته می شوند. ناتو و اکثر اتحادهای ایالات متحده در آسیا بعید است به این زودی ها از بین بروند. اما در جایی که یک تهدید امنیتی مشترک وجود دارد، همانطور که استرالیا، ژاپن، هند و ایالات متحده (گروه کواد)، چین را تصور می کنند، ائتلاف های جدیدی در حال شکل گیری هستند. همچنین، اگرچه کواد اغلب خود را به عنوان یک گروه غیر امنیتی توصیف می کند، اما واقعیت این است که مهمترین ائتلاف امنیتی در حال ظهور آسیا را نمایندگی می کند.
ائتلافهای اقتصادی در حال ظهور، بزرگتر و کمتر رسمیتر از ائتلافهای حوزه امنیتی هستند
در حوزه اقتصادی نیز، ائتلاف های متعددی در حال ظهور هستند. «گروه هفت» به طور فزاینده ای به عنوان ائتلاف سازمان دهنده برای برخی از اقتصادهای صنعتی پیشرفته جهان عمل می کند. این گروه در مورد حداقل مالیات جهانی و همچنین مجموعه ای از مجازات های اقتصادی علیه روسیه در پی جنگ روسیه و اوکراین، مذاکره و هماهنگی کرده است.
در آسیا نیز ائتلافهایی مانند مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای، توافقنامه جامع و پیشرو برای مشارکت ترانس پاسیفیک و چارچوب اقتصادی هند و اقیانوسیه همگی در حال ایفای نقش و بازیگری هستند. از آنجایی که همکاری اقتصادی به سطح همسویی سیاسی و استراتژیک مانند همکاری نظامی نیاز ندارد، ائتلافهای اقتصادی در حال ظهور، بزرگتر و کمتر رسمیتر از ائتلافهای حوزه امنیتی هستند.
در فضای فناوری، چند، جانبه گرایی حداقلی و کوچک وجود دارد، اما هیچ ائتلاف فراگیر هنوز شکل نگرفته است
در فضای فناوری، چند، جانبه گرایی حداقلی و کوچک وجود دارد، اما هیچ ائتلاف فراگیر هنوز شکل نگرفته است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا دارای شورای تجارت و فناوری هستند. دولت بایدن از طریق اتحاد ۴ تراشه با ژاپن، کره جنوبی و تایوان برای هماهنگی بیشتر در زنجیره تامین نیمه هادی ها فشار می آورد. کواد هم یک گروه چهارگانه کاری، زنجیره تامین خود را دارد که بر مسائل فناوری نیز متمرکز است.
بر همین اساس، این امکان وجود دارد که همه این گروه ها یا مفاهیم جدیدی مانند گروهی به نام تکنو دموکراسی های پیشرو در سال های آینده شکوفا شوند. اما به نظر می رسد احتمال بیشتری وجود دارد که سیاست گذاران به دنبال ترکیب برخی از این ائتلاف های مرتبط باشند تا کار پیچیده و فزاینده هماهنگی سیاست فناوری با تعداد زیادی از کشورها با منافع و اهداف متفاوت را تسهیل نمایند.
از سوی دیگر، پراکنده ترین ائتلاف ها تمایل دارند بر مسائل حکومتی چه در حوزه های داخلی و چه بین المللی تمرکز کنند. به عنوان مثال، دولت بایدن برای ایجاد یک ائتلاف دموکراتیک تلاش کرده است، اما تلاش های اولیه آن از طریق اجلاس سران برای دموکراسی تا حد زیادی متوقف شده است. مسائل بینالمللی مانند تغییرات آب و هوایی توانسته است ائتلافهای بزرگتر و باثباتتری ایجاد کند، اما در این مورد نیز پیشرفت کندتر از آن چیزی بوده است که انتظار می رود.
بر همین اساس، هر چه ائتلاف بزرگتر شود، ناکارآمدتر است، بنابراین، گروه های متمرکز بر حکومت که شامل بسیاری از کشورها می شوند، طبیعتاً سازماندهی و هدایت به سوی اجماع دشوارتری دارند.
نظر شما