وحید بلالی؛ بازار: در کنار توجه به عوامل بنیادی، تحلیل تکنیکال و تحلیل پول هوشمند فعالیت در بورس یک عامل اساسی دیگر نیز نیاز دارد و آن هم تسلط معامله گر و فعال بورس به روان خویش و پرهیز از احساسی عمل کردن در معاملات است، بازار در سلسه گزارش هایی به این موضوع خواهد پرداخت، قسمت دوم این گزارش را بخوانید:
فعالیت بورسی تمام عیار چیست؟
فاکتور اساسی برای موفقیت افراد در بورس این است که بتوانند هر دوی این سکه در معامله گری( تحلیل به صورت تکنیکال و طرز فکر صحیح) را بیاموزند، معامله صحیح در بورس از همان ابتدای کار به طرز فکر صحیح منجر خواهد شد، مهمترین پیش نیاز برای کسب موفقیت مستمر برای بورس بازان بخش روانی معاملات است، در بورس و تمام بازارهای مالی همه چیز حول محور اعتماد و احساس می چرخد، بنابراین منطقی است که فکر کنیم که بخش اعظم موفقیت در بازار نیز از همین دو جزء تشکیل می شوند.
بنیه و ساختار روانی معامله گر به طور کامل تعیین کننده نحوه معاملات اوست، این ساختار همچنین تعیین کننده ریسک پذیری روش کنار آمدن او با احساساتی چون ترس، طمع و خشم است. به علاوه این ساختار روانی فرد را در محیط شخصی اش شکل می دهد، جالب اینجاست که این موفقیت ها هستند که بیشترین مشکلات را ایجاد می کنند چرا که یاد نگرفته ایم که به تناسب با آن ها برخورد کنیم، یک فعال بورس باید یاد بگیرد با سودها و زیان ها به طرز مناسبی کنار بیاید. تصور بر این است که سودها مشکلی ایجاد نمی کنند، بله درست است البته به شرطی که محقق شده باشند، اما مادامی که یک معامله سودآور هنوز در جریان است قضیه بر عکس می شود.
در معاملاتی که وارد زیان می شوید همیشه این امکان وجود دارد که ورق برگردد این امید هیچ گاه از بین نمی رود و بنابراین شخص منتظر می ماند تا قیمت حداقل به سطح اولیهاش برگردد تا بتواند بدون زیان از معامله خارج شود بنابراین در این مورد نیازی به تصمیم گیری وجود ندارد یک امکان دیگر این است که معامله گر یک حد توقف ضرر برای خود تعیین کند تا از ضررهای بسیار زیاد در امان باشد.
ممکن است گاهی برخی از معامله گران حتی با زیان موقت سهام نیز مشکل پیدا کند و طاقت یک شکست احتمالی را نداشته باشند، چیزی که بیشتر در بورس بازان دیده شده این است که آنها بیشتر با سود به درد سر می افتند نه با ضرر
ممکن است گاهی برخی از معامله گران حتی با زیان موقت سهام نیز مشکل پیدا کند و طاقت یک شکست احتمالی را نداشته باشند، چیزی که بیشتر در بورس بازان دیده شده این است که آنها بیشتر با سود به درد سر می افتند نه با ضرر.
بیشترین مشکلات در معاملات سودده پیش می آید شخصی از خود می پرسد حال چه کنم؟، سود را بگیرم؟ یا اجازه رشد بیشتر بدهم، این جا باید یک تصمیم قاطع بگیرد تا با بیشترین سود از یک نماد خارج شود. برخی از حرفه ای های بازار برای این حالت استراتژی خاصی دارند اا وقتی سودهای از دست رفته آنها را حسابی چزانده باشدبه یک باره تمام استراتژی ها را کنار می گذارند و احساسی رفتار می کنند.
تصمیمات صحیح زمانی اتخاذ می شوند که شما از لحاظ درونی و بیرونی بر موضوع تمرکز داشته باشید، موارد بیرونی مزاحم که تمرکز شما را به هم می زنند به راحتی قابل برطرف کردن هستند، مثلا با رفتن به جایی ساکت و آرام اما ناآرامی، اضطراب ترس و استرس مزاحم های درونی هستند که به راحتی قابل رفع کردن نیستند چرا که تمام این عوامل از ضمیر نیمه خودآگاه یا غیر هوشیار می آیند اگر شما صحاب گنجی به نام تجربه باشید این عامل همیشه با شما بوده و نباید توسط خرابکارانی به نام ترس و استرس تحت تاثیر قرار بگیرد.
ممکن است گاهی برخی از معامله گران حتی با زیان موقت سهام نیز مشکل پیدا کند و طاقت یک شکست احتمالی را نداشته باشند، چیزی که بیشتر در بورس بازان دیده شده این است که آنها بیشتر با سود به درد سر می افتند نه با ضرر!
تجربه و تمرکز در معامله گری
انسان هایی که قادر به تمرکز هستند بهتر می توانند به گنجینه تجارب ذخیره شده در ضمیر غیر هوشیار خود دسترسی پیدا کنند و با استفاده از آن ها تصمیم گیری صحیح بگیرند، این تمرکز زمانی ظاهر می شود که از کاری که می کنیم دقیقا آگاه باشیم، بدانیم به کاری که می کنیم مسلط هستیم و مراقب هستیم که خیری سری نمی کنیم، درست شبیه به خلبان هلی کوپتر در یک پرواز نمایشی.
پژوهشگر مغز و اعصاب آمریکایی پرفسور مایکل گازانیگا طی سالیان زیاد اثر نیمه خودآگاه بر تصمیمات افراد را بررسی کرده تحقیقات وی نشان داده که تصمیمات انسان حدود ۳۰۰ میلی ثانیه یا ۰.۳ ثانیه قبل از ظهور در خودآگاه مغز شکل می گیرند، یعنی بخش بزرگی از کاری که مغز انجام می دهد به طور کامل ناخودآگاه صورت می گیرد و سپس در ضمیر هوشیار ظاهر می شود.
زمانی که یک بورس بازار با تجربه جلو مانیتور می نشیند و مطلبی را می خواند مغز او در حال دریافت اطلاعات ورودی است و در کسری از ثانیه این اطلاعات را تعبیر می کند، تمام اطلاعات و تجارب تازه ای که کسب می کنیم به مرور زمان به داده های قبلی افزوده می شود. نکته شگفت انگیز این است که در تصمیم گیری همه چیز به صورت خودکار اتفاق می افتد و ما بر نتیجه کار هیچ تاثیری نداریم.
نظر شما