حامد شایگان؛ گروه بورس: در حال حاضر با کاهش ارزش پول ملی ارزش دلاری بازار سرمایه کشور به ابتدای سال ۱۳۹۹ رسیده با این تفاوت که در آن زمان تعداد شرکت های حاضر بازار ۴۵۷ شرکت بود و قیمت دلار هم حدود ۱۷ هزار تومان بود و اما حالا تعداد شرکت های بورسی کشور به ۵۴۵ مورد رسیده و قیمت دلار هم به بالای ۴۷ هزار تومان رسیده است. از طرف دیگر ارزش دلاری ۴۵۷ شرکت حاضر در بازار سرمایه در ابتدای سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۱۵۲.۱۶۱ میلیون دلار بوده و در شرایط کنونی ارزش همان شرکت ها امروز حدود ۱۳۱.۵۱۰ میلیون دلار است که نشان می دهد افتی ۱۴ درصدی داشته اند آنهم در شرایطی که تورم عمومی در این مدت بیش از ۱۵۰ درصد بود و دلار، طلا و مسکن هم همین حدود رشد را تجربه کرده اند.
حالا در شرایطی که بسیاری از سهامداران خرد از سه سال پیش در زیان هستند و تاکنون به دلیل ادامه تورم سرسام آور امیدوار به بازگشت سرمایه خود بودند گرفتار در تحلیل ها و اظهار نظرهایی شده اند که هیچ نقشه راهی به آنها نمی دهد.
برخی از کارشناسان اقتصادی در ارزیابی دلیل این ناهمگونی در رشد بازار سرمایه با سایر بازارها دو دلیل عنوان می کنند؛ نخست اینکه بازار سرمایه به دلیل اینکه بازاری آتی هست تورم سال های اخیر را در سال ۹۸ و در ابتدای ۹۹ پیشخور کرده بود، به همین دلیل شاخص کل بورس اصلاح کرد تا بازدهی بازارهای دیگر به آن نزدیک تر شوند و آمار رشد یک دهه اخیر بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها هم حکایت از این دارد که بازدهی بالاتری را نسبت به آنها کسب کرده است، همین کارشناس دومین دلیل عدم هماهنگی رشد بازار سرمایه را اینگونه عنوان می کنند که واکنش بورس به تورم با تاخیر اتفاق می افتاد، به همین دلیل بعد از اینکه قیمت دلار، طلا و... تثبیت شد رشد شاخص کل بورس آغاز می شود.
بررسی این دو دلیل نشان می دهد که هرچند در ظاهر با استدلال های اقتصادی انطباق دارند اما در عین حال در تضاد کامل هستند و این مسأله می تواند خطر جدی برای سهامداران خرد به وجود بیاورد. زیرا هرکدام از این استدلال ها در زمان خود برای مافیای بازار کارکرد پیدا می کند. در واقع بعد از اینکه قیمت دلار بالا می رود با یک نوسان شاخص کل بورس سهامداران خرد تصور می کنند که واکنش بورس به رشد قیمت ها اتفاق افتاده و الان وقت اصلاح شده است. بسیاری از مافیای بورس با ارائه استدلال هایی تاکید می کنند که بازار قبلا رشد دلار را پیش بینی و در معاملات اعمال کرده از این رو سهامداران خرد در دام مفت خری نوسان گیرها و حقوقی ها می افتند. در مقابل زمانی که رشد بورس جلوتر از سایر بازارها اتفاق می افتاد و سهامداران خرد می توانند سود خود را حفظ کنند در آن زمان بسیاری از همین دلال های بورس با ارائه تحلیل هایی اعلام می کنند که رشد بورس با تاخیر اتفاق می افتد، به همین دلیل هرگونه اصلاحی را پولبک به مقاومت شکسته شده قلمداد می کنند و عملا فرصت فروش را از سهامداران می گیرند و باعث می شوند همیشه سهامداران خرد در تله آنها بیفتند. در این حالت تنها آنهایی موفق می شوند که سهامداری میان مدت یا بلندمدت را انتخاب کنند.
نظر شما