فاطمه بختیاری؛ بازار: مهمترین دلیلی که حاکمیت را برای اجرای سیاست کنترل قیمتها ترغیب میکند این است که تحت لوای این کارکرد سیاست اقتصادی به مهار تورم و گرانی دست یابد و در این میان اقشار آسیبپذیر جامعه حمایت شوند؛ اما این کارکرد سیاست اقتصادی دولت و آزادسازی قیمتها و اجرای طرح موسوم به حذف ارز ترجیحی نهتنها زخم متورم گرانی و تورم را مداوا نکرد بلکه باعث جولان تورم و گرانی در تمامی مایحتاج حتی مایحتاج اولیه سفرههای مردم شد و مردم هر ساعت از شبانهروز با شوک جدید گرانیها مواجه میشوند.
این روزها مردم در محافل مختلف فقط از گرانیهای بیامان شکایت و گلایهمند هستند و حتی کار برخی افراد از گلایه و شکایت گرانی گذشته و ناامید و مستأصل به آیندهای بیفروغ میاندیشند.
تنها با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که چگونه قیمتهای سرسامآور به اوج رسیدهاند بهگونهای که نیازی به پرسش و پاسخ نیست و شواهد گویای همهچیز است اما نمیتوان کتمان کرد که سایه جولان این تورم تا سالها باعث رکود اقتصادی مردم خواهد شد چراکه در این وضعیت بههمریخته گرانی دیگر خبری از ازدواج و تشکیل خانواده نیست و جوانان بیکار و حتی آنها که مشغول به کار هستند هم تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمیدهند و این موضوع پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گرانباری را در آینده رقم خواهد زد.
گرانیهای این روزها سفره و مایحتاج اولیه مردم را نشانه رفته است و از صفرتا ۱۰۰ مایحتاج مردم در معرض گرانیها قرارگرفته است
این روزها وقتی از گرانیها صحبت به میان میآید این گرانیها دیگر به روال گذشته نیست که مثلاً برای مدتی از خرید کالا یا اقلامی صرفنظر کنیم و بعد آن را تهیه کنیم و یا اصلاً بیخیال خرید شویم چراکه گرانیهای این روزها سفره و مایحتاج اولیه مردم را نشانه رفته است و از صفرتا ۱۰۰ مایحتاج مردم در معرض گرانیها قرارگرفته است؛ مایحتاجی که برآورده کردن آنها مختص به امروز و موکول آن به آینده خندهدار است؛ مگر میشود خانوادهای سفره صبحانه را با نان و پنیر بگذراند ولی بیخیال سفره ناهار و شام خود شود.
گرچه مرور تکراری گرانیها روی اعصاب همه رژه میرود ولی گفتنش بهتر از نگفتن آن است شاید لااقل گوش مسئولی شنوای مشکلات شود و برای حل مشکلات دستی بجنباند.
بنا بر رویدادی که در بازار بهصورت لحظهای و ساعتی رخ میدهد نرخ اجناس و اقلام مختص و مایحتاج سفرههای مردم آنچنان گران است که مردم جایگزینی هم برای اقلام مایحتاج و ضروری خود پیدا نمیکنند؛ بهعنوانمثال گوشت قرمز گوسفندی را دیگر کمتر شهروندی قادر به خرید آن است و مسئله آنجاست که اگر شهروندی بخواهند گوشت گوساله را جایگزین همین ماده پروتئینی کند هم ناتوان خواهد بود چراکه حالوروز قیمت گوشت گوساله هم بهتر از گوشت گوسفندی نیست و قیمت آن تا هر کیلو ۲۶٠ هزار تومان پرواز کرده است.
جالب آنجاست که برخی سوپر گوشتها که عرضهکننده گوشت گوساله هستند هم بااینکه رنگ گوشت مانده در یخچالهایشان سیاه و کدرشده و روبه فاسدشدن میرود، حاضر نیستند قیمتها را کاهش دهند.
معهذا شرایط و وضعیت قیمتها در بازار شدیداً با نوسان قیمت عجیبوغریبی مواجه است حالآنکه بهموازات همین امر و پایین آمدن قدرت خرید مردم و خالی ماندن سفرههای آنها از حداقل مایحتاج زندگی ناامیدی فراگیر و بالا رفتن آمار بیماریهای اعصاب و روان تسهیل میشود.
اقلام و اجناس ضروری مایحتاج سفرههای مردم و بی توجهی به وضعیت گرانی روز افزون آنها چیزی نیست که قابل هضم باشد و مصرفکننده را به تجدیدنظر در مصرف وادارد و باید فکری به حال کنترل قیمتها کرد
باید اذعان داشت که اقلام و اجناس ضروری مایحتاج سفرههای مردم و بی توجهی به وضعیت گرانی روز افزون آنها چیزی نیست که قابل هضم باشد و مصرفکننده را به تجدیدنظر در مصرف وادارد و باید فکری به حال کنترل قیمتها کرد.
فراموش نکنیم که تغییر قیمت کالاهایی که دولت عرضهکننده انحصاری آنهاست مهمترین ابزار سیاستگذار برای اصلاح رفتار مصرفکننده است حالآنکه با توجه به گامهای سیاستی که دولت در رابطه با حذف ارز ترجیحی برداشته این سیاست اتخاذی نهتنها باعث بهبود شرایط زندگی مردم نشده بلکه باعث شده تا انگیزه افزایش تولید کالاها نیز از بین برود.
این روزها حتی شرایط بهگونهای است که تولیدکنندگان تمایلی ندارند تا منابع خود را صرف تولید کالاهایی که موردتقاضا است کنند تا آنجا که متأسفانه در کشور ما و در عرصه سیاستگذاری اقتصادی همواره نگرانی و ترس از پیامدهای کوتاهمدت، مانع از اقداماتی شده که به اصلاح اقتصادی در بلندمدت بیانجامد و سیاستهای اتخاذی حتی بهصورت موقتی هم نتوانسته پاسخگوی برآورده کردن نیازهای ضروری سفرههای مردم باشد.
علیایحال راهحلهای موقت، مسکنی برای مشکلات موجود نیست و نهتنها به حل اساسی مشکلات، کمکی نمیکند، بلکه مشکلات را نیز تشدید کرده است پس تا وضعیت به مرز بحران نزدیک نشده باید چاره اندیشید.
نظر شما