سمیه شوریابی؛ بازار: حسین تقی نژاد کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص ارزیابی و مدیریت ریسک، اظهار داشت: ریسک و بازده در کنار هم معنی پیدا می کنند و نمی توان بازده را به تنهایی بررسی کرد و از آن برای سرمایهگذاری خود کمک گرفت چرا که بازده هیچ وقت به تنهایی نمیتواند ما را داخل یک سرمایهگذاری صحیح و اصولی راهنمایی کند و باید دید این بازده را در قبال چه ریسکی می توان به دست اورد.
مهندسی مالی و نقش آن در مدیریت ریسک
تقی نژاد با توجه به تاریخچه مدیریت ریسک، افزود: طی سال ۱۹۶۰ آمریکا نوآوریهایی در خصوص طراحی قراردادهای خاص برای مدیریت ریسک صورت گرفت که انواعی از اوراق بهادار منتشر و روش های تأمین مالی جدیدی ابداع شد که شرکت ها میتوانستند به وسیله آن تأمین مالی کنند، همه اینها در کنار هم باعث ظهور علمی به نام مهندسی مالی شد که کار آن مدیریت ریسک و نوآوری داخل ابزارهای مالی برای مدیریت ریسک می باشد.
سرمایهگذاران اکثراً سهم هایی انتخاب می کنند که هیچ گونه همخوانی با ریسک پروفایل شخصی ندارند و بعد از زیانی که متحمل می شوند دچار فشارهای روانی بالایی نیز می گردند و به این خاطر است که افراد به بازده صرفاً توجه می کنند و مفهوم ریسک را در نظر نمی گیرند
این کارشناس بازار سرمایه با بیان یکی از اصلیترین عملکردهای مهندسی مالی، تشریح کرد: ابتکار عمل داخل فرآیندهای مالی یکی از مهمترین عملکردهای مهندسی مالی می باشد تا بتواند ریسک را مدیریت کند، اگر بخواهیم مفهوم ریسک و بازده را در یک مثال توضیح دهیم از دو سهم A و B کمک می گیریم؛ احتمال اینکه سهم A از ۱۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان برسد وجود دارد اما در این مسیر بارها افت و خیز و حتی احتمال اینکه به زیر ۸۰ تومان نیز برسد هست، ویژگی سهم A نوسان پذیری بالای آن و حتی احتمال افت بالاتر می باشد، حال اینکه سهم B از ۱۰۰ تومان احتمالاً به ۱۵۰ تومان برسد یعنی پنجاه درصد بازده اما تقریباً به صورت خطی رشد می کند و نوسانات کمتری دارد، سرمایهگذاران معمولاً به نتایج مطمئن فکر میکنند و دوست دارند بازده ای که به دست می آورند از اطمینان بالایی برخوردار باشد که یکی از نظریه های مالی رفتاری است، پس سرمایه گذاری A بازده بیشتری دارد اما عدم اطمینان و یا ریسک بیشتری نسبت به سرمایهگذاری B دارد، دقیقاً داخل همین مرحله است که سرمایهگذاران دچار تنگنایی در تصمیمگیری می شوند و نمیدانند کدام گزینه را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند، در بازار بورس به این مفهموم ریسک توجه خاصی نمیشود و صرفاً توجه بر روی بحث بازده می باشد.
لزوم همخوانی سهام با پروفایل شخصی
تقی نژاد همچنین با تأکید بر همخوانی سهام با پروفایل شخصی در ادامه اضافه کرد: سرمایهگذاران اکثراً سهم هایی انتخاب می کنند که هیچ گونه همخوانی با ریسک پروفایل شخصی ندارند و بعد از زیانی که متحمل می شوند دچار فشارهای روانی بالایی نیز می گردند و به این خاطر است که افراد به بازده صرفاً توجه می کنند و مفهوم ریسک را در نظر نمی گیرند.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه با عنوان مثالی بیان کرد: بسیاری از سرمایه گذاران فکر میکنند مثلاً سهمی مانند زاگرس از گروه غذایی ریسک کمتری دارد در صورتی که سهم زاگرس با توجه به وابستگی که به نرخ های جهانی دارد و از سمت دیگر چون با نرخ دلار نیما به ریال تبدیل می شود که شاهد مداخله دولت نیز در این بین هستیم، ریسک بالاتری نسبت به سهام گروه غذایی دارد که تقریباً فروش به صورت خطی است، این یکی از مواردی است که در بورس تهران دیده شده و سرمایهگذاران اشتباها این گونه برداشت می کنند.
ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک حاکم بر بازار سرمایه
تقی نژاد با عنوان کردن دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک، ابراز داشت: اکثر فعالین بازار با این دو مفهوم بیشتر آشنا هستند منتهی در عمل به کار نمی گیرند، ریسک سیستماتیک به آن دسته از ریسک هایی گفته میشود که کل بازار را تحت تأثیر قرار می دهد و در مفهوم مدیریت ریسک این ریسک قابل هضم نیست و نمیتوان آن را از پرتفوی خود حذف کرد و شامل ریسک های اقتصاد کلان، سیاست، بحث جنگ ها، قوانین و مقررات و غیره می باشد، ریسک غیر سیستماتیک مربوط به ریسک های خاص یک شرکت یا صنعت می باشد، مثلاً کاهش نرخ اوره در زمان فعلی در هفته های اخیر یک ریسک غیر سیستماتیک بوده که با تنوع بخشی به پرتفوی و اینکه صرفاً همه پرتفوی را روی سهام اوره ساز نبریم، می توانستیم این ریسک را مدیریت کنیم.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه داخل فرایند مدیریت ریسک به دنبال حذف ریسک های غیر سیستماتیک هستیم، تأکید کرد: حذف ریسک های غیر سیستماتیک با تنوع بخشی بهینه اتفاق می افتد، تنوع بخشی لزوماً به این معنی نیست که باید تعداد زیادی سهام داشته باشیم، صرفاً باید روابط بین سهام و حرکاتشان را بررسی کنیم که تحت عنوان ضریب همبستگی شناخته می شود و سعی کنیم این ریسک را کاهش دهیم.
تقی نژاد یکی از شرایطی که باعث شده بازار بورس تهران جدای از بحث ارزندگی رشد نکند را بحث ریسک های سیستماتیک خواند و گفت: این ریسک ها بر بازار سایه افکنده و باعث شده اند که شرایط بازار رو به بهبود نرود و بعد از هر رشدی، مجدد اصلاح را شاهد باشیم، یکی از این ریسک ها مداخله بانک مرکزی در تعیین نرخ دلار نیمایی است که برای سال ۱۴۰۲ ابهامات زیادی را به همراه داشته است، این ریسک باعث شده که درآمد شرکتهای صادرات محور کاهش پیدا کند و با نرخ های پایینتری بفروشند و p/e های بالاتری بگیرند، ریسک دیگر دخالت شورای رقابت در عرضه خودرو در بورس کالا بود که با اخبار ضدونقیضی که در چند وقت اخیر به بازار مخابره کرد باعث شد سرمایه گذار اعتمادش را به سیاست گذار و بازار بورس از دست بدهد و بازاری منفی به دنبال داشته باشد.
این مدرس بازار سرمایه با بیان ریسک های سیستماتیک دیگر افزود: ریسک های سیاسی و اجتماعی یکی دیگر از این ریسک ها هستند که گاها به آن وضع می دهند، موضوع دیگر بحث ریسک تحریم های اقتصادی آمریکا است که یکسری هزینه های زیادتری به شرکتهای بورسی اضافه کرده که می تواند راجب به تخفیفات کالاهای صادراتی باشد و یا بحث سقف شدن واردات ارز صادراتی و غیره، ریسک دیگر ریسک بودجه و تعیین نرخ گاز خوراک است و نیز ضرایب نرخ گاز سوخت که یکی از ریسک های اصلی بازار می باشد.
تقی نژاد در نهایت با عنوان پنج ریسک سیستماتیک؛ خاطر نشان کرد: این پنج ریسک سیستماتیک بر بازار حاکم می باشند و تقریباً اکثر سهم ها را درگیر و باعث تأثیر بر روی کل بازار می شوند مثلاً چنانچه بحث بودجه تعیین و تکلیف شود، میتواند با لیدری پتروپالایشی ها و سیمانی ها و همچنین فولادی ها بازار رو به بالا رود و همه بازار را تحت تأثیر قرار دهد پس جزء عوامل ریسک سیستماتیک قرار میگیرد.
نظر شما