تهمینه غمخوار؛ بازار: با توجه به اینکه منطقه آسیای مرکزی محصور در خشکی و محروم از مسیرهای دریایی است، برای تجارت با شرکای خارج از اوراسیا باید هزینه های ترانزیتی بیشتری بپردازد و همین مسئله یک مانع جدی به ویژه برای کشورهایی مانند ازبکستان با برنامه های منسجم و مدون برای رشد اقتصادی و تجاری است. بر همین اساس، سیاست خارجی جمهوری های آسیای مرکزی بر ایجاد تنوع در مسیرهای ترانزیتی و حداکثر کاهش هزینه های حمل و نقل به خصوص از زمان وقوع جنگ روسیه و اوکراین متمرکز شده و یافتن راهی برای برون رفت از این وضعیت و کاهش هزینههای مرتبط، اولویت اصلی این کشورها بوده است.
در همین راستا، به تازگی نمایندگان ساختارهای حمل و نقل ازبکستان و روسیه در شهر تاشکند راه های شکلگیری کریدورهای لجستیکی جدید و استفاده از کریدور حمل و نقل جایگزین از طریق افغانستان به کشورهای آسیای جنوبی را بررسی کرده اند.
این مذاکرات در حالی صورت گرفته که از زمان وقوع جنگ روسیه و اوکراین و اعمال تحریم های کشورهای غربی، مسکو به دنبال افزایش همکاری با کشورهای منطقه و آسیای جنوبی برای همکاری در زمینه انرژی و ترانزیت است و از طرفی، ازبکستان و افغانستان در رابطه نهایی شدن اتصال ریلی دو کشور در قالب کریدور ترانس_افغان که این کریدور از شهر ترمذ در ازبکستان آغاز شده و سپس به مزار شریف، کابل، جلال آباد و در نهایت به پیشاور در شمال شرقی پاکستان منتهی می شود، به بحث و گفتگو در این زمینه پرداخته اند، زیرا با آشفتگیها و ناآرامی های ژئوپلیتیک آسیای مرکزی به دلیل جنگ اوکراین و بی ثباتی مسیرهای عرضه در منطقه تا حد زیاد، چنین پروژه های زیربنایی می تواند به ایجاد ثبات در منطقه کمک کند.
تلاش ازبکستان در تبدیل شدن به مرکز مهم حمل و نقل آسیای مرکزی
ازبکستان و افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، نیاز فراوانی به ایجاد این کریدور برای دسترسی به آبهای گرم دارند و به همین دلیل از مدتها پیش در تلاشند تا هرچه سریعتر این کریدور راه اندازی شود، در حالیکه از مارس ۲۰۲۲ هم به طور رسمی اعلام شده که ساخت راه آهن ترانس_ افغان آغاز شده، اما در حال حاضر مشاهده می کنیم که کماکان اتفاقی در این زمینه رخ نداده است.
با این وجود، به عنوان یکی از ابتکاراتی که برای اتصال آسیای مرکزی و جنوبی طراحی شده، با این واقعیت روبرو هستیم که در طول جنگ روسیه و اوکراین و دوره تنش روابط بین روسیه و قزاقستان، تاشکند دیپلماسی حمل و نقل خود را برای تقویت موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از طریق تجارت ریلی اوراسیا دنبال کرده است؛ به گونه ای هدف اصلی این کشور این است که خود را از یک کشور محصور در خشکی به یک کشور با ارتباطات گسترده تر تبدیل کند. از طرفی نباید فراموش کرد که نگرانی های فزاینده در خصوص تنش ها میان آستانه و مسکو، فرصتی را پیش روی ازبکستان قرار داده تا به عنوان یک مرکز حمل و نقل جایگزین در آسیای مرکزی ظاهر شود
از این رو، با توجه به اظهارات مقامات ازبکستان، ساخت کریدور ترانس_افغان که زمان تحقق آن پنج سال تخمین زد شده، یک ارتباط مستقیم و کارآمد بین ازبکستان و پاکستان فراهم خواهد کرد؛ یعنی دسترسی افغانستان و ازبکستان به بنادر دریانوردی پاکستان فراهم می شود که مزیت بزرگی از نظر تجارت است. در سال ۲۰۲۱، وزارت سرمایهگذاری و امور خارجه ازبکستان در بیانیهای گفته بود که با تکمیل پروژه این خط آهن، تجارت پاکستان با آسیای مرکزی به شش میلیارد دلار افزایش خواهد یافت و همچنین رشد بالایی در تجارت هند با این منطقه مشاهده خواهد شد. بر همین اساس، اگر کشورهای منطقه تصمیم بگیرند پارادایم سیاست های ملی خود را از ژئوپلیتیک به ژئواکونومیک تغییر دهند، از چنین پیوندها و اتصلاتی به عنوان شاهراه های رفاه و توسعه برای مردم خود استفاده خواهند کرد.
برخی از استدلال ها نشان می دهد، با توجه به اینکه اتصال آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه با آسیای مرکزی و قفقاز به افغانستان و پاکستان وابسته است، خط راه آهن ترانس_افغان در صورت تکمیل، به عنوان یک راه نجات برای یک اوراسیای یکپارچه عمل خواهد کرد. در واقع، هدف اصلی ازبکستان در خصوص این پروژه، دسترسی به بندر کراچی، بندر محمد بن قاسم و گوادر پاکستان در جهت گسترش تجارت خود به آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه و شمال آفریقا است؛ در حالی که ازبکها معتقدند که پاکستان و افغانستان برای برنامههای احیای اقتصادی و تحقق رویاهای آنها سازگارتر به نظر می رسند.
چالشهای پیش روی ترانس_افغان؛ ناامنی، موانع طبیعی و عدم بودجه کافی
البته، برآورد اقتصادی و مطالعات امکان سنجی در افغانستان در خصوص این کریدور هنوز صورت نگرفته و تنها مقامات طالبان تمایل خود را نسبت به این پروژه نشان داده اند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، امریکاییها پس از خروج نظامیان امریکایی از افغانستان، ایالات متحده کماکان به دنبال آن است که در افغانستان ناامنی و بی ثباتی ایجاد کند تا فرصتی برای کشورهایی مانند ایران، چین و روسیه برای تعامل با افغانها وجود نداشته باشد.
از جمله اقداماتی که از سوی امریکاییها در افغانستان صورت گرفته و همچنان انجام می شود، کمک به تقویت تروریسم از جمله داعش، داعش خراسان و احداث پایگاههای نظامی و همچنین در حوزه شرق، ایجاد درگیری علیه روسیه و چین است. در همین راستا، ما در ترکیب داعش خراسان، شاهد جریانات افراط گرایانه ای هستیم که متعلق به ازبکستان، تاجیکستان و چین است که این موضوع خود چالشی در کریدور ترانس_افغان است.
بر همین اساس، یکی از نکات مهم این است که موفقیت این کریدور به امنیت افغانستان بستگی دارد، زیرا در فضایی ناامن کار مطالعاتی به راحتی انجام نمی شود. بنابراین، امنیت افغان ها، همین موضوع دلیلی است که ازبکستان فعالانه با طالبان در ارتباط، تماس بوده و بر روند صلح تمرکز کرده است.
بیثباتی سیاسی از سالهای گذشته منجر به اختلال در گفت وگو میان ازبکستان و افغانستان شده، اما از زمان وقوع تحولات در افغانستان، یک طرف گفتگو از دولت قبلی افغانستان، به طالبان تغییر کرده است. طالبان هم علاقه زیادی به این گونه پروژه ها که مشروعیت بین المللی را به افغانستان می بخشند، نشان داده اند.
طبق گفته نماینده ویژه ازبکستان، اکثریت مردم افغانستان در معرض خطر ناامنی غذایی، سرما و مشکلات آب و هوایی به خصوص در فصل زمستان قرار دارند. لذا، با توجه موانع طبیعی، چالش هایی در اجرای این پروژه وجود دارد؛ در حالی که ۱۲۰ کیلومتر از این پروژه هم در افغانستان است. یکی از مشکلات در این راستا، گذرگاه سالنگ است که به دلیل بارش شدید برف و ریزش بهمن در فصل زمستان، بیشتر بسته بوده است. بر همین اساس، کابینه طالبان طرحی را تصویب کردند که به جای سالنگ، راه آهن را از ولایت های بغلان و بامیان عبور دهند تا با وجود طولانی تر شدن مسیر اما ایمنی آن تضمین شود.
علاوه بر آن، سازندگان باید با شرایط خاص منطقه از نظر سازگاری آب و هوا در حین ساخت، تطبیق زنجیره تامین مواد و آزمایش دوام آنها را در نظر گیرند که در نهایت، تفاوت سنج هایی سه کشور یعنی ازبکستان، افغانستان و پاکستان چیزی نیست که نادیده گرفته شود، زیرا می تواند بر کارایی زمان ترانزیت تأثیر بگذارد. از طرفی، کارشناسان ازبکستان، سوالاتی را در مورد نبود زیرساخت های لجستیکی کافی از پیشاور تا گوادر مطرح کرده اند.
در کنار این دو چالش امنیتی و موانع طبیعی، یک چالش بزرگ در اجرای پروژه، بحث هزینه ها و تامین بودجه مورد نظر بوده است. از سال گذشته، ازبکستان در تلاش است تا سازمانهای بین المللی حمایتهای مالی را جلب کند زیرا نه ازبکستان و نه افغانستان و پاکستان فاقد تامین چنین پروژه ای هستند. سازمانها و نهادهای بین المللی هم به دلیل چالشهای سیاسی، امنیتی و دغدغه های ایجاد ثبات، به راحتی بودجه خود را در اختیار این سه کشور قرار نمی دهند و به نوعی این پروژه بر باد می رود.
توجه به مسیر ایران؛ امکان ارتباط ازبکستان با شمال_جنوب از طریق چابهار
پس از عملیاتی شدن کریدور ترانس_افغان، کشورهای آسیای مرکزی سه مسیر برای دستیابی به منطقه اقیانوس هند یا جنوب آسیا یا بازارهای جنوب شرق آسیا خواهند داشت: یکی از افغانستان و پاکستان، دومی از ایران و سومی از افغانستان و ایران خواهد گذشت.
بنابراین، همانطور که پیش تر گفته شد، بندرعباس و بندر چابهار ایران یکی از مسیرهای پیش رو است که در صورت استفاده از مسیر ایران توسط ازبکستان، امکان ارتباط با کریدور شمال_جنوب با توجه به مشارکت ازبکستان در این کریدور و کشورهای غرب آسیا برای منطقه آسیای مرکزی من جمله ازبکستان فراهم خواهد شد. پروژه کریدور شمال_جنوب یک پروژه بسیار بزرگ است و نه تنها در آسیای مرکزی، بلکه در اوراسیا و اروپا نیز حوزه وسیعی را تحت تأثیر قرار می دهد. اگرچه پیشرفت این پروژه کند است، اما هند در تلاش است تا این کریدور را با ازبکستان و افغانستان پیوند دهد تا بیشترین تاثیرگذاری را در قلب منطقه ایجاد کند.
از آن جایی که امنیت و تحریم ها از جمله عوامل اصلی موثر بر مسیرهای تجاری ریلی و جاده ای در نظر گرفته می شوند، تحریمهای بینالمللی علیه تهران، تاشکند را تشویق نکرد که مسیر ایران_افغانستان_ازبکستان را انتخاب کند؛ ضمن اینکه روابط ایران با جهان عرب نیز یکی از چالشها برای استفاده از مسیر ایران در این زمینه بوده و همین موضوع موجب شده تا مقامات ازبکستانی، پاکستان را شریکی با ثبات تر از ایران در نظر گیرند.
با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که این مسئله بدان معنا نیست که ازبکستان علاقه خود را به چابهار از دست می دهد، زیرا مقامات تاشکند در دو سال اخیر رایزنی های فشرده و البته عملیاتی تری را با همکاری تهران برای استفاده از مسیرهای ایران انجام داده اند. در سال ۲۰۲۱، کریدور جاده ای ایران_افغانستان_ازبکستان برای اولین بار با چندین کامیون در این مسیر افتتاح شد.
با این حال، نکته مهم، موضوع رقابت بین کریدور ریلی ترانس_افغان و کریدور احتمالی ایران، افغانستان و ازبکستان است. رئیس جمهور ایران در سال ۲۰۲۱، پروژه راه آهن خواف_هرات را رسماً افتتاح کرد و بر همین اساس، مقامات تهران و تاشکند، مذاکرات فشرده ای را برای اتصال مزار شریف به هرات و در نتیجه اتصال ایران و ازبکستان از طریق افغانستان انجام دادند.
در آخرین مرحله از این مذاکرات، در نشست سه جانبه ایران، ازبکستان و هند در بندر راهبردی چابهار در آذر ماه همان سال، توافقاتی درباره این کریدور ریلی حاصل شد. اما، به در نظر گرفتن مسیر ایران، اندیشیده نشده است، زیرا ایالات متحده برای تکمیل شبکه ریلی افغانستان اعلام کرده که سال ۲۰۳۰، حمایت و راهنمایی های ویژه ای را ارائه خواهد کرد؛ در حالی که هدفی جز فریب ازبکستان به بهانه امنیتی و حمایتهای اقتصادی برای قوی تر کردن حضور خود ندارد.
اگر ایران در خصوص مباحث ریلی مشارکتی فعال داشته و راه آهن چابهار_زاهدان_سرخس سریعا راه اندازی شود، افغانستان از این طریق به بندر چابهار و در عین حال نیاز ترانزیتی افغانستان و ازبکستان از طریق ایران تامین خواهد شد
از طرفی، به نظر می رسد که با خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از افغانستان، شرایط برای تقویت نفوذ پاکستان در این کشور فراهم شده و بر همین اساس می توان گفت که مسیر پاکستان گویی اولویت بیشتری دارد.
لزوم تسریع راه آهن چابهار_زاهدان_سرخس و ضرورت امتداد به منطقه میلک
بنابراین، اگر ایران در خصوص مباحث ریلی مشارکتی فعال داشته و راه آهن چابهار_زاهدان_سرخس سریعا راه اندازی شود، افغانستان از این طریق به بندر چابهار و در عین حال نیاز ترانزیتی افغانستان و ازبکستان از طریق ایران تامین خواهد شد و مسیر ایران مد نظر قرار خواهد گرفت.
در خصوص راه آهن چابهار_زاهدان_سرخس این نکته مطرح است که در حالی که از آن به عنوان اصلیترین اولویت زیرساختی شرق کشور با توجیه اقتصادی بالا یاد می شود و تکمیل و راه اندازی آن تحولات چشمگیری در ارتباطات تجاری کشورهای مختلف و توسعه و پیشرفت استان های جنوب شرق ایران ایجاد می کند، اما هنوز تکمیل نشده و بر اساس اعلام استانداری سیستان و بلوچستان، تاکنون به میزان ۶۴ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و در صورت تامین اعتبار مورد نیاز به میزان هفت هزار میلیارد تومان، تا اواخر سال ۱۴۰۲، به بهرهبرداری کامل خواهد رسید.
این ضرورت وجود دارد که جمهوری اسلامی به اتصال زودهنگام این خط آهن بپردازد تا یا چابهار به زاهدان و از آن جا به میلک و قندهار و سپس ازبکستان متصل شود و یا از سرخس به خواف و بعد از آن هرات و سپس ترکمنستان و تاجیکستان امتداد یابد که در این صورت البته ازبکستان دور زده می شود
از این رو، این ضرورت وجود دارد که جمهوری اسلامی به اتصال زودهنگام این خط آهن بپردازد تا یا چابهار به زاهدان و از آن جا به میلک و قندهار و سپس ازبکستان متصل شود و یا از سرخس به خواف و بعد از آن هرات و سپس ترکمنستان و تاجیکستان امتداد یابد که در این صورت البته ازبکستان دور زده می شود. بنابراین، با انتقال خط آهن از سرخس به منطقه میلک، تجار افغانستانی برای انتقال کالاهای تجاری خود از این مسیر ریلی استفاده خواهند کرد و در این صورت، حجم ترانزیت شرق ایران افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.
بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران باید فوراً برای شروع فرآیندهای اجرایی و فنی برای این موضوع و به ویژه توسعه مکانیزم تامین مالی چندجانبه اقدام کند. در همین راستا، نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان، راهبرد توجه به امور اقتصادی و زیر ساختی در افغانستان را مدنظر قرار داده و اینگونه اعلام کرده که احداث کریدورها و تقویت مسیر ترانزیتی ایران و افغانستان توجیه اقتصادی همکاریها را افزایش خواهد داد زیرا موقعیت کشورهایی مثل ایران و افغانستان در مسیر کریدور قرار دارد و افغانستان میتواند به عنوان بخشی از این کریدورها خارج از تعاملات فرهنگی و سیاسی نقش بسزایی ایفا کند.
بازسازی و راه اندازی خط سنگان_روزنک؛ الویت نماینده ویژه رئیس جمهور
افزون بر این، در برنامه این نمایندگی، توجه به مسیر ایران به سمت میلک و قندهار و همچنین ایجاد مسیر سنگان به روزنک و داخل افغانستان که در حوادث اخیر دچار آسیب هایی شده بود، لحاظ شده، به طوری که با راه اندازی کنسرسیوم ریلی توسعه افغانستان به دستور حسن کاظمی قمی، در گام اول بازسازی و راه اندازی خط آهن سنگان به روزنک و سپس دستیابی به توافق با طرف افغان جهت احداث خط ریلی روزنک به هرات در حدود ۶۰ کیلومتر، مد نظر قرار گرفته است. در خصوص خط ریلی چابهار به زاهدان هم کار بر روی زیرساختها در حال انجام است، در حالی که در حال حاضر، طالبان هم افرادی متخصص که از اطلاعات علمی مناسبی در خصوص مباحث ریلی برخوردار هستند، بر سر کار گذاشته است.
این امر در صورت تحقق می تواند توجه دولت ازبکستان را به خود جلب کرده و مکمل افزایش همکاری امنیتی ایران و ازبکستان با دولت افغانستان در مناطق شمالی منتهی به مرزهای مشترک ایران، ازبکستان و ترکمنستان باشد.
در این راستا، همچنین جمهوری اسلامی میتواند مسیر هرات_قندهار_کویته را به عنوان یک سکوی مشترک بین ایران، پاکستان و ازبکستان با تعریف مکانیزم همکاری با پاکستان از طریق فعالسازی و احیای پروژه های جایگزین مانند خط لوله صلح فراهم کند تا چارچوب روابط سه کشور، به ابعاد همکاری در جهت منافع مشترک نزدیک شود.
افزون بر این، در مقایسه با مسیر ترانس_افغان، مسیر ترانزیتی از ایران به افغانستان و سپس چین، نیز دارای اهمیت و مزیت بالایی است که در چارچوب سیاست جمهوری اسلامی ایران و توجه به مسیر شرق به غرب، کریدور شمال_جنوب و طرح یک کمربند_یک جاده دنبال می شود در حالی که هم ایران و هم چین از قوام سرمایه گذاری برخوردار هستند.
بر همین اساس، ما شاهد این رقابتهای ژئوپلیتیکی از مسیر افغانستان هستیم؛ در حالی که رفتار حکمرانان طالب هم نشانگر استقبال از هر دو مسیر یعنی هم مسیر ازبکستان_افغانستان_پاکستان و همچنین مسیر ایران، افغانستان و ازبکستان است.
نظر شما