۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۱
انگیزه های پکن از نزدیک شدن به کشورهای عربی منطقه| راهبرد تهران در آسیاگرایی تغییر نمی‌کند
بازار گزارش می‌دهد؛

انگیزه های پکن از نزدیک شدن به کشورهای عربی منطقه| راهبرد تهران در آسیاگرایی تغییر نمی‌کند

ایران خود را در مرکز فرآیندهای ادغام چند جهته اوراسیا با توجه به چین، هند و آسیای مرکزی قرار و در سطح وسیع‌تر، می‌تواند جمهوری اسلامی را در وسط تجارت چین و اتحادیه اروپا قرار دهد.

بازار؛ گروه بین الملل: وزیر خارجه چین در تماس تلفنی با همتای سعودی خود خواستار توسعه همکاری تجاری و اقتصادی بین دو کشور شد. همچنین دو طرف تاکید کردند که دو طرف باید در آینده افزایش همکاری در زمینه‌های مختلف از جمله تجارت، اقتصاد، انرژی، زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری، تکنولوژی و توسعه تماس‌ها و هماهنگی‌ها را بررسی کنند. آنها باید شراکت استراتژیک بین چین و شورای همکاری را تقویت کرده و ایجاد منطقه آزاد تجاری بین چین و این کشورها را تسریع ببخشند. وزیر چینی گفت: پکن آماده همکاری و هماهنگی با عربستان در امور منطقه‌ای و جهانی و تقویت صلح و ثبات منطقه به شکل مشترک و حمایت از منافع مشترک کشورهای درحال توسعه به شکل بهتر است.

در طول سال‌ها، کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در خط مقدم اولویت سیاست خارجی پکن قرار داشته‌اند، زیرا چین قصد دارد امنیت انرژی خود را تقویت، رشد اقتصادی خود را تسریع بخشد و روابط اقتصادی خود را با کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق ایجاد زیرساخت‌ها و توسعه ارتباطات از راه دور تقویت کند که حوزه‌های حیاتی برای طرح بلندپروازانه کمربند و جاده چین (BRI) هستند.

براساس گزارش مجله دیپلمات، در این راستا چین با سرمایه گذاری استراتژیک در بخش‌های حیاتی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به یکی از شرکای اصلی اقتصادی چندین کشور خلیج فارس تبدیل شده است. در آینده نزدیک، پکن امیدوار است حضور موجود خود را با کشورهای منطقه، به ویژه پس از محدود شدن نفوذ آمریکا در منطقه، گسترش دهد.

به لطف رویکرد اقتصاد محور پکن، حجم تجارت بین چین و کشورهای حوزه خلیج فارس در طول سال ها افزایش یافته است. پکن به بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار منطقه و شریک تجاری پیشرو کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تبدیل شده و این رقم در سال ۲۰۲۱ به ۳۳۰ میلیارد دلار رسید. پکن در سال ۲۰۱۰ جایگزین واشنگتن به عنوان بزرگترین شریک تجاری خاورمیانه شد.

هسته اصلی روابط تجاری

تقاضای عظیم انرژی چین به طور طبیعی هسته اصلی روابط تجاری با کشورهای خاورمیانه است. خاورمیانه بزرگترین تامین کننده نفت و گاز چین بوده و به ویژه، این منطقه تقریباً نیمی از واردات نفت چین را به خود اختصاص داده است، که آن را برای امنیت انرژی پکن حیاتی می‌کند. در سال ۲۰۲۰، پکن ۱۷۶ میلیارد دلار نفت خام از این منطقه وارد و چین را به بزرگترین واردکننده نفت خام جهان تبدیل کرد. این مقدار نزدیک به نیمی (۴۷ درصد) از واردات رسمی منطقه را تشکیل می‌دهد که بیشتر آن از عربستان سعودی است. از سوی دیگر، چین دارای یک ویژگی متمایز است که آن را از دیگر شرکای تشنه انرژی متمایز می‌کند.

روابط دیپلماتیک و اقتصادی چین با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز فرصت‌های جدیدی را برای اقتصادهای نفتی منطقه ایجاد کرده است. اکثریت قریب به اتفاق کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بیش از حد به درآمدهای نفتی وابسته هستند اما بلندپروازی دارند که اقتصاد خود را از سوخت‌های فسیلی کنار بگذارند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با مشارکت با پکن می‌توانند اقتصاد خود را متنوع کرده و سرمایه گذاری مستقیم خارجی را جذب کنند. از این رو، کشورهای عربی مایل به گسترش همکاری با چین در زمینه انتقال فناوری، توسعه زیرساخت‌ها و انرژی‌های تجدیدپذیر هستند.

در مقابل این پس‌زمینه، انتظار می‌رود سرمایه‌گذاری چینی موجود در منطقه حتی بیشتر از این رشد کند. اگرچه سرمایه‌گذاری چین در خاورمیانه طی چند سال گذشته کاهش یافته است، کل سرمایه‌گذاری در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (خاورمیانه و شمال آفریقا) بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ به ۲۱۳.۹ میلیارد دلار رسیده است. رشد سرمایه‌گذاری چین در خاورمیانه از نظر تنوع اقتصادی به‌طور قابل ملاحظه‌ای متفاوت است. به عنوان مثال، در ۱۵ سال گذشته، سرمایه گذاری‌های چین در عربستان سعودی به طور گسترده در زمینه فناوری، انرژی‌های تجدیدپذیر و هسته‌ای، مالی، لجستیک، تولید تسلیحات و ارتباطات توزیع شده است. چنین تنوع اقتصادی به رهبران چین اهرم بیشتری برای تقویت روابط با خاورمیانه می‌دهد.

نشست چین و اعراب

انتظار می‌رود روابط اقتصادی چین و کشورهای حوزه خلیج فارس پس از اولین اجلاس سران چین و اعراب که در ۹ دسامبر ۲۰۲۲ در ریاض برگزار شد، وارد مرحله جدیدی شود. در این اجلاس، روابط دوجانبه در دو حوزه سیاسی و اقتصادی به سطح بالاتری رسید. تمرکز این نشست بر ظرفیت سازی و اقدام جمعی بود و امنیت انرژی، هسته‌ای و انرژی‌های نو مهمترین موضوعات این نشست بود. در این نشست همچنین بر بحران غذایی و تغییرات آب و هوایی تاکید شد.

با این حال، این اجلاس به شبهات زیادی در رسانه‌ها دامن زد، زیرا برخی از کارشناسان در غرب، پکن را به تلاش برای غصب نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه متهم کردند. وزارت امور خارجه چین این اتهام را رد و اعلام کرد که پکن هیچ تمایلی برای به چالش کشیدن هژمونی واشنگتن در خاورمیانه ندارد. در عوض، توسعه مشترک و مشارکت برد-برد برای چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تاکید کرد و جزئیات همکاری چین با خاورمیانه در دهه آینده را در زمینه‌های کلیدی مانند کشاورزی، سرمایه‌گذاری، مالی و صنایع با فناوری پیشرفته برجسته می‌کند. چه پکن انگیزه ‌ای پنهانی در خاورمیانه داشته باشد و چه نداشته باشد، روند جدیدی که پس از نشست چین و اعراب آغاز خواهد شد، روابط بین پکن و کشورهای حوزه خلیج فارس را متحول خواهد کرد و روابط اقتصادی آنها را به سطح بالاتری ارتقا خواهد داد.

بی‌اعتبار کردن آمریکا

در مجموع، تحولات اخیر بین چین و کشورهای حوزه خلیج فارس نشان داده که پکن به شدت مصمم به ایجاد مشارکت استراتژیک جامع با جهان عرب و گسترش روابط اقتصادی با قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه است. البته چین هنوز راه درازی برای از بین بردن نفوذ بی‌رقیب واشنگتن در منطقه دارد.

با این حال، اختلاف نظر اخیر بین رهبران سعودی و جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا بر سر تصمیم اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را بیشتر به دنبال روابط نزدیکتر با چین برای مقابله با هژمونی واشنگتن در منطقه کرده است. نشست سران در عربستان سعودی پتانسیل ایجاد یک نتیجه برد-برد را برای پکن و کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، به گونه‌ای که همه شرکا منافع خود را تضمین و در عین حال قدرت‌های بیش از حد کشورهای رقیب را متعادل کنند.

البته در سال‌های اخیر، سیاست خارجی دو کشور خلیج فارس - عربستان سعودی و امارات - شاهد تغییرات قابل توجهی بوده است. یکی از تغییرات مهم، تقویت روابط اقتصادی و امنیتی این دو کشور با چین بوده است. به طور همزمان، سال ۲۰۲۲ در تحولات سیاسی و اقتصادی برای بخش انرژی خاورمیانه مهم بود و نفت و گاز همچنان نقش مهمی در قدرت اقتصادی و سیاسی منطقه ایفا می‌کرد. همزمان، کشورها به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر حرکت کردند.

گرایش استراتژیک بزرگ ایران در حال تغییر جهت خود به سمت شرق و همسو با سایر نقاط جهان است، زیرا تمام بازیگران کلیدی در گذار سیستمی جهانی به چندقطبی شروع به تمرکز بیشتر روی آسیا کرده‌اند. بنابراین ایران خود را در مرکز فرآیندهای ادغام چند جهته اوراسیا با توجه به چین، هند و آسیای مرکزی قرار و در سطح وسیع‌تر، می‌تواند جمهوری اسلامی را در وسط تجارت چین و اتحادیه اروپا قرار دهد

بی‌تاثیر در راهبرد ایران

شکوه و تشریفات سفر اخیر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان سعودی، با فضای سرد پیرامون سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به ریاض در ماه ژوئیه ۲۰۲۲، مقایسه شده است. با این حال، تفاوت اصلی این است که سعودی‌ها سه اجلاس منطقه‌ای جداگانه- جدای از نشست دوجانبه، اجلاس دوم با ۲۱ رهبر عرب و سومین اجلاس با هفت حاکم کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC)- را برای شی سازماندهی کردند. در واقع، این دیدار سیگنال بزرگی را منتقل کرد که عربستان سعودی در قلب دیپلماسی چین در جهان عرب قرار دارد.

در این میان، جای تعجب نیست که سفر شی جین‌پینگ از عربستان و تعمیق روابط دوجانبه باعث ناراحتی تهران شد چون این مشارکت منحصراً متعلق به کشورهای عربی است و ائتلاف عربی حیاتی‌ترین الگوی استراتژی‌های منطقه‌ای چین در منطقه غرب آسیا و آفریقا خواهند بود در حالیکه ایران و چین سند همکاری ۲۵ را سال گذشته امضاء کرده‌اند. البته ایران شراکت امیدوارکننده‌ای با روسیه دارد، اما این اساساً یک ماتریس ژئوپلیتیکی با متغیرهایی است که شامل چرخش‌های مسکو در شرایط تحریم است.

به باور کارشناسان، یکی از دلایلی که چین منافع ایران را نادیده گرفت، معرفی پترویوان و استفاده از قدرت انرژی کشورهای عربی در این راستاست. البته هنوز پیشرفت ملموسی در این زمینه که به آن آخرین اشاره شد اتفاق نیفتاده است. با این وجود، چین به قدری درگیر تمام تلاش خود برای پیشبرد این سناریو بود که سیاستگذاران این کشور متأسفانه نادیده گرفتند که بیانیه مشترک چگونه برخلاف منافع مشروع ایران بوده است.

با این وجود گرایش استراتژیک بزرگ ایران در حال تغییر جهت خود به سمت شرق و همسو با سایر نقاط جهان است، زیرا تمام بازیگران کلیدی در گذار سیستمی جهانی به چندقطبی شروع به تمرکز بیشتر روی آسیا کرده‌اند.

بنابراین ایران خود را در مرکز فرآیندهای ادغام چند جهته اوراسیا با توجه به چین، هند و آسیای مرکزی قرار و در سطح وسیع‌تر، می‌تواند جمهوری اسلامی را در وسط تجارت چین و اتحادیه اروپا قرار دهد و رابطه چین و کشورهای عربی نمی‌تواند این روند را تغییر دهد. این مسیر حاکی از درک درست تهران است که به درستی این جنبه از سیاست اوراسیا خود را در این مقطع حساس در روابط بین‌الملل بر سایر جنبه‌های سیاست‌های اوراسیا ترجیح می‌دهد.

مطمئناً تحقق آن به زمان نیاز دارد و احتمالا در این مسیر پیچش‌ها و چرخش‌های غیرمنتظره‌ای رخ دهد، اما در مجموع، کارشناسان نسبت به چشم‌انداز بلندمدت جهت‌گیری استراتژیک جدید ایران خوش‌بین هستند.

کد خبر: ۲۰۳٬۷۳۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha