بازار؛ گروه بین الملل: ایالات متحده آمریکا به دنبال این است که موقعیت پیشرو خود در سیاست بینالملل، چیزی که برخی آن را هژمونی نامیده اند، را خفط کند تا در برابر انواع بحرانهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی مقاومت کند.
با این حال آنچه در مورد استقامت هژمونیک ایالات متحده آمریکا متمایز است این است که اساساً بر قدرت اجباری، رژیم های بین المللی، ایدئولوژی سرمایه داری یا ثروت محض استوار نیست.
همانطور که داده ها نشان می دهد، قدرت نسبی ایالات متحده در تمام ابعاد فوق الذکر در حال کاهش است. با این حال، وقتی صحبت از مرکزیت پولی جهانی ایالات متحده به میان می آید، این مورد صادق نیست. حتی در دوران بحران شدید اقتصادی و پولی، مانند فروپاشی سیستم برتون وودز در سال ۱۹۷۱، یا بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸، شاهد چنین کاهشی نبودیم. در واقع، کاملا برعکس است.
دلار آمریکا بعد از هر بحرانی مرکزیت جهانی خود را تقویت کرد. این وضعیت در حال حاضر نیز در طول همه گیری جهانی ۲۰۲۰-۲۲ و پس لرزه های اقتصادی مرتبط با آن ادامه دارد. به رسمیت شناختن پیوند بین مرکزیت پولی و نفوذ کلی بین المللی برای سیاست ایالات متحده برای حفظ قدرت ایالات متحده در سطح جهانی بسیار مهم است.
یورو و رنمینبی نسبت به دلار آمریکا در معرض عدم قطعیت و در نتیجه قابلیت اطمینان کمتری هستند
پیشبینیهایی که حاکی از آن است که شاید یورو، رنمینبی، یا حق برداشت ویژه صندوق بینالمللی پول (SDR) جایگزین دلار شود، تاکنون به نتیجه نرسیده است، در درجه اول به این دلیل که سیستم احاطه کننده دلار آمریکا مرکزیت آن را تقویت می کند. دو مورد از جایگزینهای رایج برای دلار آمریکا، یورو و رنمینبی هستند. با این حال، هر دو فاقد مبانی بازار، نهادی و ژئوپلیتیکی برای چنین تلاشی هستند. به این ترتیب، آنها اعتمادی را که معیار اساسی برای مرکزیت یک ارز در فعالیت های اقتصادی جهانی است، ایجاد نمی کنند. هر دو گزینه در حال حاضر نسبت به دلار آمریکا در معرض عدم قطعیت و در نتیجه قابلیت اطمینان کمتری هستند.
در مورد یورو باید گفت سیستم مالی اروپا هنوز به ایالات متحده آمریکا و دلار آمریکا وابسته است. بازارهای مالی ایالات متحده ۳۰ درصد از حرکت در بازارهای مالی یورو را تشکیل می دهند، در حالی که این رقم برای یورو در بازارهای امریکا فقط ۶ درصد است. منطقه یورو فاقد اقتدار مشخص است.
در مقابل، پشت دلار آمریکا یک نهاد سیاسی است که تصمیمگیری میکند و آن تصمیمها را تضمین میکند. رئیس سیاسی یورو کیست، ضامن یورو کیست؟ اوراق قرضه یورو وجود ندارد. در نهایت، یورو فراتر از منطقه خود کارایی چندانی ندارد. تقریباً دو سوم کل صادرات اسکناسهای یورو در قاره اروپا باقی میماند و تنها ۵۰ درصد تجارت اتحادیه اروپا به یورو صورت میگیرد.
در مورد رنمینبی نیز باید گفت شاخص جهانی شدن رنمینبی توسط بانک استاندارد چارترد، رکود جهانی را از سال ۲۰۱۵ نشان می دهد. هیچ تقاضای جهانی واقعی برای رنمینبی وجود ندارد. این این موضوع تعجب آور نیست زیرا پایه های اقتصاد چین با کاهش نرخ جمعیت، کاهش بهره وری نیروی کار، مسائل مربوط به شفافیت و حقوق مالکیت، مسکن و حباب های مالی و افزایش بدهی برجسته شده است.
از نظر نهادی، چین فاقد اراده سیاسی برای تغییر سیاست های داخلی است – اراده سیاسی ای که رنمینبی را قادر می سازد نقش جهانی بیشتری داشته باشد. علاوه بر این، وام های خارجی چین به طور کلی به دلار آمریکا است، نه به رنمینبی. بنابراین چین یک اقتصاد بانک محور است و رنمینبی نمی تواند جایگزین دلار شود.
تهدید حیاتی: ارزهای دیجیتال بانک مرکزی
سومین مورد که ما معتقدیم یک تهدید محتمل تر برای مرکزیت دلار آمریکا محسوب می شود، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCs) هستند. ارزهای رمزنگاری شده نشان دهنده ماهیت در حال تغییر اقتصاد هستند - شبیه به معرفی پول فیات یا اقتصاد مالی. به طور کلی، سه نوع ارز دیجیتال وجود دارد: ارزهای دیجیتال خصوصی، استیبل کوین و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی. اگرچه همگی نشانههایی از یک دوره جدید هستند، اما ارز دیجیتال بانک مرکزی فقط می تواند برتری دلار را تهدید کند.
رمزارزهای خصوصی مانند بیت کوین از کاستی های متعددی رنج می برند که به نوسانات آنها کمک می کند و به قول «کریستین لاگارد»، رئیس سابق صندوق بین المللی پول و رئیس فعلی بانک مرکزی اروپا، آنها به عنوان یک ارز (یعنی به عنوان ذخیره ارزش، واحد حساب و وسیله مبادله) عمل نمی کنند بلکه باید به عنوان دارایی های مالی درک شوند. استیبل کوین ها نیز دارایی های دیجیتالی هستند که به یک ارز سنتی متصل می شوند. بنابراین، وقتی دومی حرکت میکند، این امر بر صادرکننده استیبل کوین ها فشار میآورد تا از میخ اطمینان حاصل کند.
سیاست های مربوط به معرفی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در سطح جهانی هماهنگ نشده است
به طور خاص، ارز دیجیتال بانک مرکزی ها به طور بالقوه می توانند نقش واسطه بانک های خصوصی را که پایه اصلی فعالیت های اقتصادی سنتی بوده است، افزایش دهند. تحت ترتیبات ارز دیجیتال بانک مرکزی به طور کامل اجرا شده، کارایی و فعالیت اقتصادی سودآور ممکن است حکم کند که شهروندان و کسب و کارها کیف پول الکترونیکی خود را مستقیماً نزد بانک مرکزی نگه دارند.
باید گفت سیاست های مربوط به معرفی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در سطح جهانی هماهنگ نشده است. این امر می تواند نیروهای بازار را تشدید کند که باعث تغییر در این ترتیب نهادی اساسی می شود.
بانک های مرکزی از نزدیک فعالیت های ارز دیجیتال یکدیگر را رصد می کنند. برخی حتی در پروژه های آزمایشی و تحقیقاتی همکاری می کنند. با این حال، حتی تحقیقات مشترک در مورد یک سیستم با قابلیت همکاری برای ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، یک رویکرد هماهنگ در طراحی معماری بین المللی ارز دیجیتال بانک مرکزی را تشکیل نمی دهد و تضمین نمی کند.
یکی از دلایلی که هیچ ارزی دلار را به چالش نمی کشد این است که جایگزینی برای آن وجود ندارد. مزایای دلار واقعی آمریکا به طور خودکار از دلار الکترونیکی فراتر نمی رود. چین در موقعیت خوبی برای تعیین قوانین، استانداردها و روندهای اقتصادی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در سطح جهانی خواهد بود. یا به عبارت دیگر، چین اقتصاد دیجیتال جهانی را حول خود متمرکز می کند - که در واقع برای هژمونی ضروری است.
نظر شما