حامد شایگان؛ گروه بورس: شاخص بورس بعد از برخورد با مقاومت یک میلیون و ششصد و هفتاد هزار واحد وارد فاز اصلاحی شد و برخی سهامداران خرد نگران، سهام خود را بدون ارزیابی وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم عرضه کردند، در حالی که حجم بالای معاملات و اختلاف کم قیمت آخرین معامله و قیمت پایانی حکایت از این دارند که افت چندانی در قیمت ها فعلا اتفاق نمی افتاد.
در واقع با توجه به اینکه دلار کف چهل هزار تومان را حفظ کرده و در سطح کلان اتفاقی خاصی برای مهار تورم و ... نیفتاده و همچنین سیگنال های برجامی هم منفی هستند پس اصلاح عمیق در کار نیست و شاخص می تواند از کف حمایتی یک میلیون و ششصد هزار واحدی به سمت تارگت بالاتر حرکت کند و تا محدوده یک میلیون و هشتصد هزار واحدی هم رشد کند اما در مدت دو هفته سهام دست به دست می شوند و بازار منتظر تعیین تکلیف بودجه و عرضه محصولات در بورس کالا می شود، چراکه در شرایط کنونی نرخ خوراک پتروشیمی ها در لایحه بودجه سال آینده ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده و همین مسأله روی نسبت قیمت گاز مصرفی صنایع هم تاثیر می گذارد و از طرف دیگر عرضه خودرو در بورس کالا وارد چالش شده، به همین دلیل احتمالا در یک روند آرام شاخص یک بالای دیگر داشت باشد و دو تارگت ۱۷۳۰۰۰۰ یا ۱۷۸۷۰۰۰ را تصاحب کند، در واقع می تواند به عنوان تارگت های خطی و محدوده بین این ها به عنوان تارگت PRZ عمل کند.
اصلاح مد نظر یک اصلاح ترکیبی با زیگزاگ دوگانه بوده و دلایل عدم افت عمیق از نظر تکنیکالی این است که اصلاح صورت گرفته در سهام وابسته به شاخص نبوده و خط روند در حرکت rsi و واگرایی مثبت شکل گرفته در اندیکاتور نمایان است. به همین دلیل از دیدگاه تحلیل گر نمودار سهام اولویت بر نمودار شاخص دارند و سهام شرکت ها هر کدام استقلال کافی برای آغاز حرکتی مجزا را دارند، پس نمودار شاخص کل معیار خرید و فروش معاملات قرار نمی گیرد و این مسأله حکایت از این دارد که بازار فعلا پایین تر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد را به هیچ وجه نمی بیند.
همچنین در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲مقرر شده ۱۵ هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی برای حمایت از سهامداران خرد در برابر مخاطرات بازار سرمایه به صندوق تثبیت بازار سرمایه واگذار شود، به همین دلیل تعهدات دولت در قبال بیمه سهام اجازه نمی دهد که شاخص تا سال دیگر زیر یک میلیون و ششصد هزار واحد را ببیند و اگر این اتفاق بیفتد باید خسارت سهامداران با پرتفوی زیر ۱۰۰ میلیون تومان را جبران کند و این عملا به نفع دولت نیست.
هرچند موضوع کنترل انتظارات تورمی و حفظ ارزش پول ملی باعث شده دولت بورس را کنترل کنند، اما واقعیت این است که بدون اصلاح سیستم مالی دولت و سیاست یارانه ی و همچنین سیستم بانکی رسد ارزش پول ملی شدنی نیست، از این رو دولت شاید بتواند بورس را در کوتاه مدت کنترل و قیمت ارز را هم برای مدتی در همین محدوده ۴۰ هزار تومان ثابت نگه دارد ، اما پس از مدتی سناریو سال های گذشته اتفاق می افتد و جهش ارزی تکرار می شود و قیمت ارز بالا می رود. مگر اینکه جراحی اقتصادی آغاز شود یا گشایش های بین المللی در اقتصاد کشور اتفاق بیفتد که با توجه به وضعیت موجود گزینه دوم منتفی است.
همچنین با در نظر گرفتن نسبت رشد بازار سرمایه به قیمت دلار که بیشتر از یک و نیم است به نظر می رسد کلیت بازار در موقعیت کنونی اصلاح قیمتی عمیقی نداشته باشد و بیشتر نمادهای نوسانی کاهش قیمت تجربه کنند.
نظر شما