محمدرضا منجذب- اساتید و کارشناسان اقتصادی همگی اذعان دارند که سال ۱۳۹۹ سالی بسیار سخت در اقتصاد ایران خواهد بود. آثار تحریم های سنگین آمریکا در این سال بروز و ظهور خواهد داشت. رشد نقدینگی بالا و کسری بودجه شدید دولت به دلیل کرونا (کاهش درآمدهای مالیاتی و ...)، کاهش درآمدهای نفتی و غیرنفتی و لذا کاهش درآمدهای ارزی و ... از جمله توصیفات امسال است.
در عین حال برای همگان روشن هست یک بارقه امید سیاستگذار بحث بورس، واگذاریها در قالب خصوصی سازی و تامین کسری بودجه در این بازار هست. توجه سیاستگذار بر این امر با این منطق هست که گسترش و رشد بی رویه نقدینگی در سال های اخیر بدلیل تحریم ها و کسری بودجه پنهان و آشکار بجای حرکت به سمت بازارهای موازی (مسکن، ارز، سکه و طلا، خودرو و...) به بازار بورس حرکت کند، که پشتوانه ای برای حرکت تولید باشد.
الزامات موفقیت این سیاست به شرح زیر است:
۱- موفقیت مدیریت نقدینگی و هدایت آن به بورس: به شرط مدیریت (عرضه و تقاضا بصورت علمی) بازارهای موازی و نه تعزیراتی و امنیتی کردن آن قابل حصول است. اطلاعات بازارهای موازی بصورت علمی و با شفافیت در اختیار عموم قرار گیرد.
۲- ایجاد وفاق ملی و گسترش فرهنگ بورسی در بین اقشار مردم: استفاده از ظرفیت رسانه ای بصورت مطلوب و مستمر برای معرفی بازار پرنوسان بورس به همگان.
۳- آموزش ریسک پولینگ به اقشار مختلف مردم و مدیریت ریسک (آموزش های مدون نیز وارد متون درسی و غیردرسی آموزش و پرورش و دانشگاهها گردد) + فراهم نمودن زمینه آموزش همگانی بورس برای مردم ضروری است.
تمامی اطلاعات و نیز تغییرات بورس بصورت آنلاین و شفاف در اختیار مشارکت کنندگان قرار گیرد. مشارکت در بورس در قالب سبد دارایی بیشتر امری بلندمدت هست و نه مقطعی.
۴- ایجاد شفافیت کامل در بورس، مانیتورینگ اطلاعات شفاف با اقشار مردمی که مشارکت روزافزون در بورس دارند، اطلاع رسانی به موقع در مورد ریسک و بازدهی حال و آتی انواع سهام و ... از اقدامات ضروری هست. تمامی اطلاعات و نیز تغییرات بورس بصورت آنلاین و شفاف در اختیار مشارکت کنندگان قرار گیرد. مشارکت در بورس در قالب سبد دارایی بیشتر امری بلندمدت هست و نه مقطعی.
از پذیرش شرکت های توانمند، سودده، دارای مدیریت شایسته سالار و با شفافیت بالا و اطلاعات به روز در بورس دریغ نشود.
۵- از پذیرش شرکت های ورشکسته ای که دچار کسری بودجه شدید، فرار مالیاتی، شفاف نبودن و مدیریت ضعیف هستند در بورس ممانعت به عمل آید. از پذیرش شرکت های توانمند، سودده، دارای مدیریت شایسته سالار و با شفافیت بالا و اطلاعات به روز (مبتنی بر خصوصی سازی شفاف) در بورس دریغ نشود.
۶- نگاه بلندمدتی به بورس و نه روزمرگی به آن: به جامعه و مشارکت کنندگان و دست اندر کاران بورس این اطمینان داده شود که نگاه نوین سیاستگذار به بورس بلندمدتی است و صرفا بصورت روزمرگی (و احتمالا تامین مالی دولت بصورت موقت) نیست. اگر روزی روزگاری وضعیت درآمدهای دولت و تحریم ها به نفع شد، بورس فراموش شود. نباید به بورس بعنوان ابزارهای یک بار مصرف نگاه شود.
۷- چابک سازی نیروی انسانی در مدیریت بورسی، تربیت نیروی انسانی متخصص بطور مستمر، مدیریت بورس بر مبنای شایسته سالاری، ایجاد ابزارهای مالی و متنوع و اعمال مدیریت بهینه بر تصمیمات بورسی کوتاه و بلندمدت و... می تواند به سیاستگذاری امر کمک نماید.
۸- استفاده از ظرفیت بهینه بورس همواره با ایجاد بسترهای بهینه و استقرار مدیریت بهینه در دسترس هست و خواهد بود.
نظر شما