بازار؛ گروه بین الملل: زنجیرههای تامین و خدمات ریلی ایالات متحده آمریکا در ماه سپتامبر، زمانی که کارگران اتحادیهای راهآهن تهدید به اعتصاب کردند، تقریباً متوقف شد.
پرستاران، معلمان، کارمندان فرودگاه و سایر کارگران در سراسر کشور نیز اخیراً برای تأمین حقوق و شرایط کاری بهتر سازماندهی شده اند. این در حالی است که نقش اتحادیه های کارگری ایالات متحده آمریکا در طی چهل سال گذشته به دلیل سیاست های نادرست و تغییرات ساختاری در اقتصاد به طور پیوسته کاهش یافته است. 4
بیماری همه گیر کووید ۱۹ و بازار کار فشرده نگرش کارگران، اهرم ها و افکار عمومی را به نفع اتحادیه ها تغییر داده است. سیاستگذاران باید در این لحظه که صدای کارگران افزایش یافته است از تلاش های اتحادیه حمایت کنند زیرا اتحادیه ها مزایای اقتصادی را برای کارگران، شرکت ها و کل اقتصاد فراهم می کنند.
در سال ۱۹۸۳ از هر پنج کارگر ایالات متحده، یک نفر عضو یک اتحادیه بود. امروزه تقریباً از هر ده نفر یک نفر عضو اتحادیه های کارگری است. عضویت در اتحادیه بخش خصوصی در سال ۲۰۲۱ کمی بیش از ۶ درصد بود.
نرخ عضویت در اتحادیه به طور موقت در سال ۲۰۲۰ به ۱۰.۸ درصد افزایش یافت، اما از آن زمان به سطح قبل از همه گیری کاهش یافته است زیرا این افزایش عمدتاً به دلیل تأثیرات ترکیب نیروی کار بوده است.
در این مدت سهم درآمد ملی امریکا که به نیروی کار اختصاص می یابد، کاهش یافته و نابرابری افزایش یافته است، بهره وری ناسازگار بوده و بسیاری از صنایع ادغام قابل توجهی داشته اند. شواهد نشان می دهد که کاهش نقش اتحادیه ها در این دوره عامل اصلی این روندهای کلان اقتصادی بوده است.
نقش اتحادیه ها در ایالات متحده امریکا تا حدودی به دلیل تغییرات ساختاری طولانی مدت در اقتصاد کاهش یافته است. پیشرفت تکنولوژی و جهانی شدن زنجیره های تامین، فرآیندهای کسب و کار را تغییر داد و بر برخی از کارگرانی که شغل خود را به دلیل اتوماسیون یا برون سپاری از دست دادند تأثیر منفی گذاشت.
با این حال، ایالات متحده به دلیل انتخاب های سیاستی خاص، پایین ترین نرخ مشارکت در اتحادیه را در اقتصادهای پیشرفته دارد. قوانین «حق کار» در بسیاری از ایالتها، قوانین طبقهبندی کارگران و تغییرات در مرجع نظارتی هیئت ملی روابط کار، قدرت چانهزنی کارگران را تضعیف کرده است.
علاوه بر این، دستگاه اجرایی فعلی برای انطباق با قانون کار، انگیزهای برای پیروی دقیق شرکتها نیست. تخلفات به ندرت تشخیص داده می شود و جریمه های مالی اغلب برای تأثیرگذاری بر رفتار بسیار کم است.
تشویق بیشتر عضویت در اتحادیهها در ایالات متحده مزایای خرد و کلان خواهد داشت. به عنوان مثال، کارگران اتحادیه های کارگری دستمزد بیشتری دریافت می کنند. کارگری که توسط اتحادیه نمایندگی می شود، ۱۰.۲ درصد بیشتر از هم نوع خود در همان بخش با تجربه، تحصیلات و شغل مشابه، دستمزد دریافت می کند.
کارگران اتحادیهای نیز بسیار بیشتر از کارگران غیر اتحادیهای، از مزایای اساسی مانند بیمه درمانی، مزایای بازنشستگی و مرخصی استعلاجی برخوردار هستند. در نهایت، کارگران اتحادیهای احتمالاً در محیطهای کاری امنتر کار میکنند و اتحادیهها به تضمین آموزش شغلی گستردهتر کمک میکنند.
شواهد نشان می دهد که اتحادیه ها نه تنها به نفع کارگران، بلکه کارفرمایان نیز هستند. شرکتهایی که کارگران اتحادیهای دارند از بهرهوری و حفظ نیروی کار بالاتر سود میبرند. تحقیقات همچنین اشاره می کند که اتحادیه ها تأثیر منفی بر نرخ پرداخت بدهی کارفرمایان ندارند.
جدای از اتحادیه ها و بنگاه ها، مزایای اقتصادی اتحادیه سازی دارای سرریزهای کلان مثبت است. دستمزدهای بالاتر برای کارگران اتحادیه ها باعث ایجاد رقابت در بازارهای کار محلی می شود که باعث می شود شرکت های غیر اتحادیه در همان منطقه جغرافیایی دستمزدها را افزایش دهند.
مزایایی مانند بیمه درمانی و آموزش شغلی نیز اغلب به کارگران غیر اتحادیه در بازارهای کار محلی سرایت می کند. علاوه بر این، استانداردهای محل کار که اتحادیه ها درباره آن مذاکره و حمایت می کنند، اغلب به هنجارهای صنعت تبدیل شده اند. اتحادیه ها همچنین به رفع نابرابری های اقتصادی نژادی کمک می کند. در نهایت، اتحادیه سازی اثرات بین نسلی دارد.
اگرچه نرخ عضویت در اتحادیه در دهه های اخیر با وجود مزایای اقتصادی آشکار کاهش یافته است، بیماری همه گیر ممکن است باعث تغییر در پویایی شود. برخی از کارگران نگرش خود را در مورد شرایط کاری و سطح دستمزد پس از تحمل بیماری همه گیر و کار در شرایط چالش برانگیز تغییر داده اند.
در سال ۲۰۲۲ سازماندهی اتحادیهها افزایش یافته و حمایت عمومی از اتحادیهها بالاترین میزان از سال ۱۹۶۵ بوده است و بازار کار فشرده ایالات متحده اهرمهایی را برای کارگران ایجاد کرده است. در سالهای آینده، کارگران ممکن است اهرمهای بیشتری داشته باشند زیرا به دلیل پیری جمعیت، تعداد کارگران آمریکایی کمتر خواهد بود.
سیاست گذاران ایالات متحده اخیراً گام های مهمی برای پیشبرد تلاش های اتحادیه برداشته اند. برای مثال، دولت بایدن گامهای نظارتی مختلفی را برای تسهیل سازماندهی اتحادیهها برای کارگران فدرال و کارمندان بخش خصوصی به پیش برده است.
وزارت کار امریکا پیشنهادی را برای طبقهبندی مجدد کارگران منتشر کرد و قانونی را پیشنهاد کرد که شرکتهای مادر را از نظر قانونی در قبال نقض قانون کار که توسط پیمانکاران مرتبط یا دارندگان حق امتیاز انجام میشود، مسئول میسازد.
دولت امریکا همچنین الزامات رایج دستمزد و کارآموزی را در قوانین اصلی مانند قانون CHIPS و قانون کاهش تورم گنجانده است. در حالی که این گام ها، گام های مثبتی هستند، کنگره باید قانون حفاظت از حق سازماندهی را در اسرع وقت تصویب کند. تلاش های سازماندهی نوآورانه در سطح ایالتی نیز باید تقویت شود.
همانطور که ذینفعان فرصت رشد عضویت در اتحادیه را دنبال می کنند، باید مزایای فناوری جدید و جهانی شدن را بشناسند، حتی اگر خطراتی نیز به همراه داشته باشند. افزایش اتحادیه می تواند به مهار این مزایا و مدیریت خطرات کمک کند.
ذینفعان همچنین باید از محیط اقتصاد کلان آگاه باشند - تورم یک مشکل اساسی است و رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در حال کاهش است - و بر این اساس برای به دست آوردن حقوق کار به روشی پایدار عمل کنند که در صورت وقوع رکود معکوس نخواهد شد.
نظر شما