پژمان مرادی؛ اصناف و بازرگانی: واعظی یکی از فعالان تجاری میگوید که ما در طول یکسال گذشته برخی از بازارهای هدف را یا از دست دادهایم یا سهمشان از سبد درآمد صادراتی کشور کم شده از طرفی دیگر سهم صادرات ما در بازارهای بزرگی مثل هند بیشتر شده است. او که هم اکنون به عنوان یکی از مدرسین تجارت و صادرکنندگان تخصصی محصولات دانش بنیان فعالیت میکند، میگوید که تورم بین المللی، افزایش قیمت انرژی، جنگ روسیه و اوکراین و برخی دیگر از عوامل باعث افزایش درآمد حاصل از صادرات شدند و باید از فرصت صادرات محصولات انرژی بر استفاده کرد.
او همچنین معتقد است علاوه بر تلاش صورت گرفته در این دولت به ویژه معاون وزیر صمت هم در یافتن بازارهای جدید صادراتی موثر بوده است.
آقای بهادر جهرمی سخنگوی دولت هم گفته بود که صادرات غیر نفتی در دولت آقای رئیسی به کشورهای همسایه دو برابر شده است. علاوه بر آن آقای رئیسی، رئیس جمهور هم این افزایش را تایید کرده و آن را به عنوان یک دستاورد برای دولت عنوان کرده است.
از تولید کننده که در عمر خود فرصت این را نداشته که در نمایشگاه بین المللی شرکت کند و یا با تجار خارجی رفت و آمد داشته باشد نمیتوان توقع داشت که بتواند یک تاجر حرفهای شود. اینکه تجار خارجی از ما بهتر هستند اشتباه است بلکه امکانات و شرایط عادلانه وجود نداشته است
در همین رابطه با آقای عباس واعظی یکی از فعالان بخش تجاری و مدرس و مشاوره حوزه تجارت گفتگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*دولت اعلام کرده که درآمدهای صادرات غیر نفتی دو برابر افزایش پیدا کرده است، به نظر شما چه دلایلی در رشد این درآمد تاثیر گذار بوده است؟
در ابتدا بگذارید افزایش درآمد غیر نفتی را تحلیل کنیم؛ دوستان مدعی هستند که به هر حال در هفت ماهه ابتدای عملکرد دولت سیزدهم درآمد صادرات غیر نفتی به ۴۸ میلیارد دلار رسید. برای اینکه بتوانیم این عدد را ارزیابی کنیم که چقدر با واقعیتهای اقتصاد ما نزدیک است باید شاخصهای تجاری را بررسی کنیم.
یکی از راهکارها، بررسی آمارهای وزنی گمرک است، آیا آمارهای گمرک تایید میکند که علاوه بر درآمد دلاری، حجم وزنی صادرات کالا هم افزایش پیدا کرده است یا خیر؟ برای روشنتر شدن موضوع یک مثال ساده بیان میکنم، شما ممکن است از فروش دو عدد سیب در سال ۱۳۹۸ دو هزار تومان درآمد کسب کردید اما الان از فروش دو عدد سیب شش هزار تومان درآمد به دست آوردید، اگر کسی ادعا کند که درامد حاصل از فروش سیب من سه برابر شده در ظاهر حرف درستی است اما در باطن او هنوز دو عدد سیب را به فروش میرساند و فقط تورم باعث افزایش درآمد او شده به هر حال این شاخص های برای ارزیابی امارها میتواند به ما کمک کند که ما چقدر میتوانیم به این امارها تکه کنیم، بنابراین باید آمار وزنی هم در کنار درآمد حاصل از صادرات دیده شود.
مقاسیه تجار ایرانی با تجار سایر کشورها مثل مقایسه دو بچه مدرسهای است که یکی از آنها در شرایط استاندارد و نرمال در کلاس درس حاضر میشود و طرف دیگر برای اینکه از کلاس درس استفاده کند باید شرایط نسبتا سختی را تحمل کند
بعد از دوران کرونا ما شاهد افزایش و تورم جهانی در همه کالا ها بودیم به خصوص مواد غذایی و حوزه انرژی، همچنین جنگ روسیه و اوکراین به موضوع کرونا گره خورد و این مسئله باعث شدیدتر شدن تورم شد، بنابراین قسمتی از افزایش درآمد ناشی از افزایش قیمت همه محصولات در سرتاسر جهان است. که مسلما در ایران هم این موضوع صدق میکند.
به عنوان مثال مواد غذایی که در سال ۱۴۰۱ صادر میکنیم طبیعتا با قیمت ۱۴۰۰یا سال ۹۹ اختلاف محسوسی دارد یا قیمت گازی که ترکیه از ما میخرد، طی یک سال رشد قابل توجهی داشته است و این موضوعات به افزایش صادرات ما کمک میکند.
در حالی که صادرات ما به عراق حدود ۴۰ درصد افت کرده و صادرات ما به افغانستان بعد از روی کار آمدن طالبان کاهش یافته در مقابل بازار هند دریچه های جدیدی برای ما فراهم کرده است
اما واقعیت ماجرا این است که ما در حدود یکسال گذشته برخی از بازارهای را از دست دادیم یا اینکه سهمشان از سبد درآمد صادراتی ایران کم شده است، به عنوان مثال صادرات ما به عراق با افت ۴۰ درصدی مواجه شده است شما این را باید پاسخ دهید که افت ۴۰ درصدی در کجا جبران شده یا از زمانی که طالبان وارد افغانستان شده، صادرات تجار ما به این کشور افت چشمگیری داشته است. البته ناگفته نماد که بازارهایی هم وجود دارد که با رشد صادرات مواجه بوده مثل هند، روسیه و دیگر کشورها که صادرات ما به آن افزایش پیدا کرده است.
به هر حال میخواهم عرض کنم که افزایش درامد غیر نفتی ایران طبق چیزیهای که عنوان میشود، بخش عمده آن به عواملی مثل افزایش قیمتها یا کمبود یکسری از محصولاتی به خصوص بعد از جنگ روسیه و اوکراین اتفاق افتاد و صنایعی که وابستگی شدید به حوزه انرژی دارند و بخش دیگر آن هم تلاش دولت سیزدهم در بهبود روابط با کشورهای همسایه و آزاد بوده است.
*آیا علت افزایش صادرات برخی از محصولات ساختمانی هم بحث کمبود انرژی در اروپا بود؟
قیمت محصول کاشی و سرامیک در دنیا افزایش پیدا کرده و علت آن وابستگی این کالا به انرژی است، به همین منظور تولید آن در اروپا مقرون به صرفه نیست و این باعث میشود که تقاضا برای این محصول از کشورهای مثل ایران که افزایش قیمتی در حوزه انرژی نداشته و انرژی ارزان مزیت نسبی است، بالا برود.
بعد از افزایش قیمت گاز اروپا صادرات محصول سرامیک و کاشی از ایران افزایش پیدا کرده، به هر حال اینها عواملی است که به افزایش قیمت صادرات ما کمک کرده، البته سازمان توسعه و تجارت هم فعالیت داشته و نمیتوان آنها را کتمان کرد و به نظر بنده مدیر جدید در مدت کوتاه فعالیت خوبی داشتند و مطمئنا در بلند مدت میتوان اثرات بیشتری از این تصمیمات دید.
*بسیاری از افراد قبل از اینکه وارد بحث صادرات و واردات شوند، ترسی از وجود مافیا و آقازادهها و همچنین رانتها هستند، آیا شما به عنوان یک تاجر این موضوع را لمس میکنید؟ آیا سیطره مافیا بر صادرات و واردات وجود دارد؟
من فکر نمیکنم این موضوع را مسئولین ما کتمان کنند و قابل کتمان هم نیست. بخشی از این ماجرا طبیعی است چرا که هر جایی که قدرت و ثروت وجود دارد عناصر فساد هم به همان سمت تغییر مسیر پیدا میکند، ولی نکتهای که وجود دارد این است که ما باید این موضوع را مدیریت کنیم.
بنده بحث مافیا را به شخصه در کشور روسیه دیدم، همچنین در کشور چین و بازار امارات هم قابل لمس بود ولی با دوزهای متفاوت. مافیا از آن جایی به وجود میآید که دولت فربه و بزرگتر میشود چون اگر بخش خصوصی صرفا متولی یک موضوع باشد ناچار به حساب و کتاب است البته میتواند در آن هم رانت و فساد باشد اما نه به اندازه دولت.
وقتی نظام بانکی ایران از سیستم نظام بانکی جهان خارج باشد، علنا جریان پول در تجارت قفل میشود و وقتی جریان جریان پول قفل شود شما باید پلن b و راهکار دیگری را تست کنید و این راهکارهای دوم و سوم برای بقیه کشورها لزوما راهکار جذاب و قابل اطمینانی نیست، بنابراین بسیاری از افراد ترجیح میدهند در این شرایط تجارت نکنند
اگر بخواهم جمع بندی کنم، در حوزه صادرات، مافیایی که از آن نام میبرید به شکل محسوس قابل رویت نیست چرا که حوزه صادرات، حوزهای است که به قوانین و محدودیت های گمرکی کمتری سوار است و کسی که قرار است به شما پول بدهد خارج کشور زندگی میکند، اما در واردات ماهیت این گونه است که مافیای بیشتری دارد چون شما در واردات نیاز به تامین ارز دارد و این تامین ارز باید از کجا اتفاق بیفتد و در اینجا خودش میتواند پتانسیل فساد و مافیا باشد، یا اینکه در واردات شما نیاز به یکسری مجوزهایی دارید که در حالت عادی به راحتی به شما نمیدهند بنابراین این نشان میدهد که واردات برای هجوم مافیا به شدت نسبت به صادرات مستعدتر است.
الان فکر میکنم که درآمدهای ارزی ما لاغر شده و کفگیر به ته دیگ خورده و دولت هم با حساسیت بسیار بالا این تامین ارز را در بحث واردات انجام میدهد و به نظر من رانت و فساد در بحث واردات نسبت به سالهای گذشته به طور محسوسی کم رنگ شده و این موضوع هم به خاطر این است که پولی وجود ندارد که کسی بخواهد تولید رانت بکند.
*در صحبت برخی از فعالان اقتصادی و همچنین کارشناسان حوزه تجارت، به مقایسه تجار ایرانی و مابقی تجار میپردازند و به نوعی کوتاهی در حوزه تجارت خارجه را به کوتاهی تجار ایرانی ربط میدهند این موضوع چقدر با واقعیت تجارت ایران همخوانی دارد؟
مقاسیه تجار ایرانی با تجار سایر کشورها مثل مقایسه دو بچه مدرسهای است که یکی از آنها در شرایط استاندارد و نرمال در کلاس درس حاضر میشود و طرف دیگر برای اینکه از کلاس درس حضور پیدا کند باید شرایط نسبتا سختی را تحمل کند. بنابراین مقایسه این تجار درست نیست چرا که شرایط برای تجار ایرای و خارجی یکسان نیست.
اما با این وجود تجار ایرانی در خارج ایران نشان دادند جزو تاجرهای موفقی هستند به طور مثال آقای عبدلله اسد که سالیان سال در دبی فعالیت میکند، یکی از بزرگان ادویه جات محسوب میشود، یا آقای احمد گل چین که میتوان گفت پدر صنعت سینمای امارات است، همچنین آقای امیدیار بنیان گذار وب سایت eby و افرادی از این دست را ما در سطح بین الملل زیاد داریم که نشان میدهد در شرایط استاندارد و جریان آزاد اطلاعات و جریان آزاد تجارت، تاجران ما میتوانند کورس رقابت را از بقیه کشورها بگیرند.
واقعیت آن است که به هر حال ورود تجار خارجی به ایران چشمگیر نیست و تجار ایرانی خیلی ارتباطی با تجار خارجی ندارند، بنابراین فرصت این را ندارند که با تاجرهای خارجی نشست و برخاست داشته باشند
در شرایط فعلی، همانگونه که صنعت ما از کورس پیشرفت از کشورهای مختلف عقب ماند، تجارت ما هم به همین شکل عقب ماند. شرایط تحریم و غیره که از اوایل دهه ۹۰ با شدت بیشتری خودش را نشان داد و تا الان اجازه نداده تجار ایرانی در یک شرایط عادلانه بتواند با تجار دیگر کشورها رقابت داشته باشند. هزنیه تجارت کردن برای یک ایرانی به نسبت بقیه کشورها بالاتر است.
فرض کنید یک تاجر ترک بخواهد چیزی را صادر کند، او تمام تمرکز خود را بر روی کیفیت کالای میگذارد و اینکه دغدغه اینکه پول خود را چگونه بگیرد یا قرارداد خود را چگونه ببند ندارد، اما من تاجر ایرانی یکی از اصلیترین دغدغههای که دارم این است که پول را چگونه برگردانم. بنابراین راهکاری را پیدا میکنم که شاید از دید خودم یک راهکار دم دستی باشد اما این راهکار برای طرف دیگر شاید مناسب نباشد.
وقتی نظام بانکی ایران از سیستم نظام بانکی جهان خارج باشد، علنا جریان پول در تجارت قفل میشود و وقتی جریان جریان پول قفل شود شما باید برنامه دوم (پلن b) و راهکار دیگری را تست کنید و این راهکاریهای دوم و سوم برای بقیه کشورها لزوما راهکار جذاب و قابل اطمینانی نیست، بنابراین بسیاری از افراد ترجیح میدهند در این شرایط تجارت نکنند.
*تمام دلایل شما برای اینکه تجار ما توان رقابت چندانی با تجار دیگر کشورها ندارند درست، اما متاسفانه در برخی از موارد تجار ما اتمسفر تجارت را بلد نیستند.
اتمسفر و یادگیری تجارت، بخش عمده آن زمانی اتفاق میافتد که رفت و امد خارجی به کشور شما زیاد باشد یعنی علتی که تجارت ترکیه پیشرفت کرده و فرهنگ تجارت بین الملل این کشور رشد خوبی داشته، رفت و آمدهایی بوده که به این کشور برای انجام تجارت صورت گرفته است.
بسیاری از تجار از سراسر جهان به منظور سرمایهگذاری، خرید یا فروش محصول به این کشور رفت و آمد میکنند و از طرف دیگر تجار ترکیه هم برای انجام تجارت خود به راحتی به کشورهای دیگر میروند، بنابراین رفت و آمدها به شدت کمک میکند که تجار با ادبیات و فرهنگ تجارت بین المللی آشنا شوند و رفتار خود را با اصول تجارت بین المللی یکی کنند.
واقعیت آن است که به هر حال ورود تجار خارجی به ایران چشمگیر نیست و تجار ایرانی خیلی ارتباطی با تجار خارجی ندارند، بنابراین فرصت این را ندارند که با تاجرهای خارجی نشست و برخاست داشته باشند.
همچنین یک تولید کننده ایرانی خیلی فرصت این را ندارد که با تجار خارجی مذاکره کند و از آن طرف هم اگر شما به عنوان تولید کننده ایرانی و تاجر ایرانی بخواهید در یک نمایشگاه بین المللی شرکت کنید هزینههای سنگینی را به دلیل تورم داخلی باید پرداخت کنید به همین منظور یک تاجر ترجیح میدهد با این هزینههای سنگین به کشورهای مقصد سفر نکند به عنوان مثال برای یک نمایشگاه در روسیه حداقل باید ۴۰ میلیون برای هر فرد پرداخت شود. بنابراین عدم این رفت و آمدها و کاهش بین المللی ورود تجار خارجی به ایران، به شدت رشد لاکپشتی فرهنگ تجاری بین المللی ما تحت تاثیر گذار قرار میدهد.
همچنین از تولید کننده که در عمر خود فرصت این را نداشته که در نمایشگاه بین المللی شرکت کند و یا با تجار خارجی رفت و آمد نداشته باشد نمیتوان توقع داشت که بتواند یک تاجر حرفهای شود. لذا اینکه که تجار خارجی از ما بهتر هستند؛ اشتباه است بلکه امکانات و شرایط عادلانه وجود نداشته و با این شرایط هم که ما داریم باید برای همین میزان صادرات شکر گذار باشیم.
نظر شما