بازار؛ گروه بینالملل: ایران به دلیل عدم اطمینان در مورد آینده توافق هستهای و روابط با غرب، به دنبال تعمیق روابط تجاری خود با شرق است. پیش از این و در سالهای تحریم و انزوای بینالمللی، ایران روابط خوبی با روسیه و چین در تامین تسلیحات و مبادلات انرژی، ایجاد کرد.
در حال حاضر نیز آسیای مرکزی در کانون پروژههای توسعه زیرساختی قدرتمند قرار دارد که توسط پیشروی چینیها به سمت غرب با استفاده از OBOR (جاده ابریشم جدید) هدایت میشود. در این چارچوب، تهران پیشبینی میکند با بهرهگیری از موقعیت خود در چهارراه خاورمیانه، آسیای مرکزی و آسیای شرقی موقعیت سرزمینی ایران نیز تقویت شود.
در این راستا، ایران و هند قراردادی امضا کردند مبنی بر اینکه دهلی میتواند کنترل عملیاتی بندر شهید بهشتی -فاز یک بندر چابهار ایران- را به مدت ده سال داشته باشد. تا به امروز توسعه بندر چابهار حاصل توافقنامه دوجانبه ایران و هند بوده که در اردیبهشت ۱۳۹۵ به امضا رسید. همچنین در ماه می ۲۰۱۶؛ هند، ایران و افغانستان توافقنامه سه جانبهای را امضا کردند که به کالاهای هندی اجازه میدهد از طریق ایران به افغانستان منتقل شود. در چارچوب این توافقنامه و در اکتبر ۲۰۱۷ اولین حمل و نقل گندم از هند به افغانستان از طریق چابهار امکانپذیر شد.
پروژه ایران برای تبدیل چابهار به قطب اصلی جاده دسترسی جدید به آسیای میانه همچنین شامل پروژههای احداث خطوط راه آهن از چابهار به میلک - استان سیستان و بلوچستان در مرز افغانستان- است. همچنین راه آهن فرج-بم و راه آهن چابهار-زاهدان-مشهد که تا هرات و مزار شریف افغانستان امتداد مییابد.
علاقه هند به توسعه بندر چابهار به دلیل تمایل دهلی نو برای ایجاد یک کریدور دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی با دور زدن پاکستان بوده که رقابت با آن عمدتاً به دلیل اختلاف بر سر منطقه کشمیر وجود دارد. بنابراین چابهار نشان دهنده واکنش هند به بندر گوادر پاکستان است، پایانه نهایی کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که با سرمایه چین توسعه یافته است.
در این راستا بود که تهران و اسلام آباد در خصوص تقویت شبکههای زیرساختی بین دو کشور به توافقاتی دست یافتند تا با ایجاد سرویس حمل و نقل دریایی جدید، بنادر گوادر و کراچی پاکستان را به بنادر چابهار و بندرعباس ایران وصل کنند. همچنین راه اندازی پروازهای مستقیم بین شهرهای چابهار، زابل، زاهدان، ایرانشهر و چند شهر پاکستان و راه اندازی مجدد خط ریلی زاهدان - کویته برای حمل و نقل مسافر در نظر گرفته شده است. ایران همچنین برای شریک شدن در توسعه CPEC، بعنوان یکی از شاخههای اصلی ابتکار کمربند و جاده و ایجاد کریدور ترانزیت زمینی که دو کشور را به ترکیه متصل میکند، به همراه پاکستان ابراز علاقه کرده است.
سرانجام ایران در ماه مارس گذشته با ترکیه، آذربایجان و گرجستان قراردادی برای ایجاد کریدور ترانزیتی امضا کرد که با عبور از این چهار کشور، خلیج فارس - و احتمالاً اقیانوس هند - و اروپا را به هم متصل میکند. در این چارچوب، راه آهن رشت - آستارا که ایران و آذربایجان را به هم متصل میکند به راه آهن باکو - تفلیس - قارص که توسط جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه ساخته شده و در اکتبر ۲۰۱۷ به بهره برداری رسید وصل میشود. همچنین در آینده احتمال ساخت کریدور ترانزیتی زمینی که از طریق این چهار کشور بنادر چابهار و بندرعباس ایران را به اروپا متصل میکند، وجود خواهد داشت.
ایران از طریق این قراردادها با همسایگان منطقهای خود و با بهرهبرداری از موقعیت خود در تقاطع تجارت اقتصادی و انرژی بین دو قاره، قصد دارد بیش از پیش به پل ارتباطی آسیا و اروپا تبدیل شود.
افغانستان، اتصال، انرژی؛ در کانون رویکرد جدید دهلی
در ۲۷ ژانویه ۲۰۲۲ نشست مجازی بین نارندرا مودی، نخست وزیر هند و روسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان برگزار شد. این دومین دیدار رسمی در چند روز برای روسای جمهور پنج جمهوری آسیای مرکزی پس از دیدار با رئیس جمهور چین شی جین پینگ بود. این اولین نشست چندجانبه بین سران دولتهای هند و آسیای مرکزی است و طرفین توافق کردهاند که هر دو سال یک بار برگزار کنند و توسط دبیرخانهای که به طور موقت ایجاد شده است، سازماندهی میشود.
دهلی نو دیگر روابط خود با منطقه آسیای مرکزی را تنها از طریق روابط دوجانبه توسعه نخواهد داد، بلکه در عوض رویکردی واحدتر را انتخاب خواهد کرد. بیشتر شبیه به رویکردهای «۵ + ۱» است که توسط سایر بازیگران خارجی مانند روسیه، چین و ایالات متحده استفاده میشود.
مودی انگیزه جدیدی به سیاست خارجی هند در منطقه داده است. از دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵، بازدیدهای دولتی گاها و فقط در سطح وزیران بین مقامات هند و کشورهای آسیای مرکزی انجام میشد، اما در آن سال نخست وزیر کنونی برای اولین بار از هر پنج کشور دیدن کرد.
با این حال، جلسات وزیران ادامه یافت و آخرین نشست از این نوع، سومین گفتگوی هند و آسیای مرکزی، در دسامبر ۲۰۲۱ برگزار شد. بنابراین نشست ژانویه نشاندهنده یک جهش کیفی قابل توجه برای هند بوده و نشان دهنده یک سیگنال مهم است، چون نشان میدهد که دهلی نو دیگر روابط خود با منطقه آسیای مرکزی را تنها از طریق روابط دوجانبه توسعه نخواهد داد، بلکه در عوض رویکردی واحدتر را انتخاب خواهد کرد.
آسیای مرکزی توسط دهلی نو به عنوان بخشی از سیاست گسترش روابط با همسایگان در نظر گرفته میشود، که رویکرد محوری در سیاست خارجی هند دارد و اقدامات خارجی را در زمینههای ژئوپلیتیکی کشور تنظیم میکند و آخرین جلسه هند با کشورهای آسیای مرکزی شاهد کاربرد واضح این مفهوم بود. نکات مهم این نشست عبارت بودند از؛ موضع اشتراک کنندگان در مورد بحران افغانستان، ارتباط منطقهای برای بهبود روابط تجاری و انرژی و همکاری در بخش داروسازی، در بخش فناوری اطلاعات (IT)، در بخش آموزش و همکاریهای توسعهای.
در مورد وضعیت افغانستان، همه سران کشورها و دولتها نظر مشترک خود را در مورد برخی اصول بیان کردند؛ احترام به حاکمیت، وحدت و تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی کشور. برای هماهنگی در مورد رویکردی که نسبت به افغانستان وجود دارد، تصمیم گرفته شد که کارگروه مشترک (JWG) با هدف هماهنگی مواضع بین کشورهای آسیای مرکزی و هند ایجاد شود.
طرفین سپس در مورد اتصال آسیای مرکزی و شبه قاره هند بحث کردند. هند در سالهای اخیر خطوط اعتباری قابل توجهی را برای تقویت زیرساختهای ازبکستان و افغانستان با هدف گسترش کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) اختصاص داده است. در ماه دسامبر ۲۰۲۱، نقش بندر چابهار ایران در این کریدور مورد بحث قرار گرفت و در ژانویه بندر ترکمن باشی که در دریای خزر و در سواحل آذربایجان قرار دارد نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. INSTC یک ابتکار زیرساختی است که حدود ۷۲۰۰ کیلومتر از اقیانوس هند تا سن پترزبورگ امتداد دارد و شامل جادهها، راه آهن و پیوندهای دریایی است. اگرچه کمتر از جاده ابریشم چین شناخته شده اما کریدور استراتژیک است، چون دسترسی به اقیانوس هند-پاسیفیک را تضمین و مسیر شمال-جنوب را دنبال میکند که بر اروپای شرقی متمرکز است.
احتمالا دهلی نو از سازمان همکاری شانگهای برای تحت فشار گذاشتن پاکستان برای تغییر موضع و استراتژی خود در پیوند دادن آسیای مرکزی و آسیای جنوبی به عنوان یک مدافع سرسخت برای اتصال منطقهای و فرامنطقهای استفاده کند.
بنابراین، از نقطه نظر ژئوپلیتیک برای دهلی، هم افغانستان و هم موضوع ارتباط هند و آسیای مرکزی از طریق بندر چابهار با روابط پاکستان ارتباط تنگاتنگی دارد. عدم دسترسی مستقیم به منطقه به دلیل روابط تیره تاریخی با اسلام آباد، خروجی دریایی تضمین شده به INSTC از بندر چابهار از نظر جغرافیایی بر مانع پاکستان غلبه کرده و قطب جایگزین بندر گوادر ایجاد میکند.
همچنین از ۱۶ سپتامبر، هند ریاست دورهای سازمان همکاری شانگهای را بر عهده گرفته است. هند از زمان به دست آوردن عضویت کامل در این سازمان، تلاشهای جدی برای ارتقای صلح، رفاه و ثبات در سراسر منطقه اوراسیا، بویژه در میان اعضای سازمان همکاری شانگها انجام داده است. احتمالا دهلی نو از سازمان همکاری شانگهای برای تحت فشار گذاشتن پاکستان برای تغییر موضع و استراتژی خود در پیوند دادن آسیای مرکزی و آسیای جنوبی به عنوان یک مدافع سرسخت برای اتصال منطقهای و فرامنطقهای استفاده کند.
پاکستان قبلاً با امتناع از عبور پروژههای ارتباطی و انرژی مانند خط لوله ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI) از مرزهای خود مانع از منافع هند در حوزههای ژئوپلیتیک، اقتصادی و فرهنگی شده است. علاوه بر این، دهلی نو میتواند از سازمان همکاری شانگهای برای ارتقای کریدور حمل و نقل بین المللی شمال به جنوب و پروژه بندر چابهار (INSTC) استفاده کند. لازم به یادآوری است که کمیته سهجانبه همچنین در سال ۲۰۲۰ توسط هند، ایران و ازبکستان برای همکاری نزدیکتر در بندر چابهار و سایر طرحهای ارتباطی تأسیس شد.
در نتیجه دولت مودی، با وجود تاخیرهای بسیار و گاه از سوی ایران، هنوز رویکرد راهبردی به بندر چابهار دارد. چون با روی کار آمدن طالبان تقریبا یکی از سه هدف فوق در چابهار تحت تاثیر قرار گرفته است اما هنوز دهلی برای تداوم نفوذ خود در آسیای مرکزی به توسعه بندر چابهار نیاز دارد. البته این معنای منتظر ماندن هند نخواهد بود یعنی این کشور سعی خواهد کرد از مسیرهای جایگزین مانند بندر بصره عراق، بندر مبار کویت و کریدور عرب-مد نیز استفاده کند.
نظر شما