بازار؛ گروه ایران: مسعود دانشمند عضو انجمن اقتصاددان در گفتگو با بازار، در پاسخ به این پرسش که دستاوری که دولت از حذف ارز دولتی بدست آورده گفت: دستاوردی که حذف ارز دولتی تا به امروز داشته، افزایش تورم و کاهش تولید و کاهش صادرات است. حال سوالی که بوجود می آید این است چرا تا به امروز این دستاوردها منفی بود؟ به این دلیل که بدون برنامه ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کردیم. ارز ۴۲۰۰ تومانی ریشه و پایه تمام مسائل اقتصادی کشور بود. وقتی نهادهای دامی، گندم، مواد غذایی، دارو و ... پایه های اساسی زندگی مردم و با ارز ۴۲۰۰ تومانی تامین می شد وقتی این ارز حذف شد قیمت این اقلام بشدت افزایش یافت.
وی ادامه داد: وقتی قیمت مواد غذایی کاهش می یابد قیمت دستمزد کارگر افزایش می یابد و در نتیجه قیمت کالاهای تولیدی افزایش می یابد. در نتیجه در صادرات اثر منفی بجا می گذارد و قدرت خرید مردم کاهش می یابد. فلذا در بازار داخلی اثر منفی می گذارد. ما برنامه منظمی برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نداشتیم که تحت آن برنامه انتظار آثار مثبت از آن داشته باشیم.
ما دستمزد را افزایش دادیم و این امر منجر به افزایش قیمت و تورم می شود. با این افزایش دستمزدها تورمی مضاف بر تورم قبلی پیدا می کنیم. اگر افزایش دستمزد ندهیم قدرت خرید مردم کاهش می یابد و در نتیجه جریان تولید مختل می شود
دانشمند تصریح کرد: دولت نمی تواند به سرخط برگردد و بگوید من اشتباه کردم و دوباره ارز ۴۲۰۰ تومانی را برمی گردانم که این وضعیت بدتر است. باید جلو آثار منفی این اقدام را بگیریم. وقتی قیمت مواد غذایی بالا رفته با چه عاملی می توان این قیمت را کاهش داد؟ ما دستمزد را افزایش دادیم و این امر منجر به افزایش قیمت و تورم می شود. با این افزایش دستمزدها تورمی مضاعف بر تورم قبلی پیدا می کنیم. اگر افزایش دستمزد ندهیم قدرت خرید مردم کاهش می یابد و در نتیجه جریان تولید مختل می شود.
عضو سابق اتاق بازرگانی ادامه داد: اصلاح وضعیت موجود این بود که کالاهای اساسی را با قیمت ارزان تر و یارانه ای به دست مردم برسانیم و این یارانه را به مرور زمان حذف کنیم، نه اینکه یکباره شوک به بازار وارد کنیم. این شوک وارد شده است.
این کارشناس با اشاره به برون رفت از این موضوع گفت: حرکت اصلاحی این نیست که مبلغ دستمزدها را افزایش دهیم که این هم غلط بشمار می آید و به نوعی راضی کردن موقتی است. در حالیکه این مبلغ ها آثار تورمی دارد. پول پرفشار و داغ وارد بازار کردن نیز آثار تورمی دارد. سیاست های پولی و افزایش دستمزدها غلط است. باید دولت مثلا بگوید مرغ را با قیمت تمام شده ۶۰ هزار تومان در مرغداری دارم و بخرد و به قیمت پائین تر به دست مردم برساند که با این کار فاصله را به تدریج پر کند.
این عضو انجمن اقتصاددان ها براین باوراست: اگر بخواهیم یارانه بدهیم باید یارانه غیرنقدی انجام شود. یارانه نقدی مشکل ساز است. دولت باید به قیمت تمام شده از تولیدکننده بخرد و با یک تفاوت یارانه ای به دست مصرف کننده برساند. اگر در بازار عرضه کند می گویید قاچاق کالا بوجود می آید که درست است. در نتیجه باید با تمهیدات لازم به دست مصرف کننده برساند که این تمهیدات موجود است. این اقدامات شدنی است و فرمول ها را تمام اقتصادهای دنیا انجام داده اند و از این مراحل عبور کرده اند.
دانشمند در پاسخ به این پرسش، دولت برنامه هفتم توسعه را ابلاغ کرده که در یکی از بندها به رشد هشت درصد اشاره شده است، گفت: رشد ۸ درصد از کجا ایجاد می شود؟ باید تولید افزایش یابد که ۸ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. رشد اقتصادی یعنی امسال ۱۰۰ واحد تولید داشتیم این ۱۰۸ واحد شود تا رشد ۸ درصدی محقق شود. وقتی تولید کنونی ما رو به کاهش است چطور می توانیم رشد ۸ درصد را محقق کنیم؟
چطور ممکن است رشد ۸ درصدی اتفاق افتد؟ مگر اینکه انشاء بنویسیم. اقتصاد زنگ حساب است، زنگ انشاء نیست. اینکه بنویسید رشد اقتصادی ما ۸ درصد است زنگ انشاء می شود
وی در پایان خاطرنشان کرد: وقتی تامین مواد اولیه مشکل دارد وقتی کارگر مشکل دارد و دستمزدها مشکل دارد و تامین انرژی مشکل دارد و همه چیز افزایش قیمت دارد، قیمت نهایی کالا افزایش می یابد و مردم قدرت خرید برای آن ندارند. چطور ممکن است رشد ۸ درصدی اتفاق افتد؟ مگر اینکه انشاء بنویسیم. اقتصاد زنگ حساب است، زنگ انشاء نیست. اینکه بنویسید رشد اقتصادی ما ۸ درصد است زنگ انشاء می شود.
نظر شما