بازار، گروه استانها: استان سمنان اقتصاد روستایی نسبتاً قوی دارد هر چند که در سال های اخیر خشکسالی و سرمازدگی و کم آبی بخش اعظمی از تولید روستاها را در بخشهای کشاورزی و دامداری تحت الشعاع قرار داده و برای مثال تلاطم بازار نهاده های دامی باعث شده تا دامداری نیز با محاق برود، اما روی هم رفته در کنار مقوله کشاورزی و معادن، روستاهای استان هنوز هم نقش بسزایی در اقتصاد استان دارند.
به نسبت میزان تاثیرگذاری اقتصاد روستایی استان سمنان، شاهد مشکلات نیز در آن هستیم مشکلات و موانعی که ابتدا از دولت آغاز میشوند مانند بروکراسی اداری و سیب سلامت و موانعی از این دست که تولید در روستا را با دشواری روبرو میکند اما در کنار همه اینها مقوله دلالی نیز وجود دارد که سیطره وسیعی بر اقتصاد روستایی استان دارد.
دلالی خلاف قانون نیست
دلالی به مفهوم سود مضاف شخص ثالث نسبت به تولیدکننده و مصرف کننده است که به وفور در استان سمنان به خصوص شرق استان دیده می شود. دهقانان و کشاورزان و دامدارانی که محصولات شان را به ارزان ترین قیمت و بنا به جبر وضعیت اقتصادی می فروشند و در این بین نظارت چندانی هم از سوی دولت نیست.
دلالی به مفهوم سود مضاف شخص ثالث نسبت به تولیدکننده و مصرف کننده است
از سویی کارشناسان اعتقاد دارند که به دلیل غیرقانونی نبودن دلالی، نمی توان به درستی جلوی آن را گرفت چرا که دلال جنسی را با هر میزان قیمت می خرد و با هر میزان قیمت میفروشد و این فعل خلاف قانون نیست اما عده دیگری اعتقاد دارند که به دلیل فقدان رضایت از سوی تولیدگر، این معامله نادرست است. اما موضوع تنها نوع معامله نیست بلکه دلالی کم کم اقتصاد تولید محور روستایی را نابود میکند چرا که در وهله نخست رغبت تولید را در درون دهقانان و روستائیان از بین می برد.
سابقاً شاید می توانستیم بگوییم که بخشی از دلالی به دلیل نا آگاهی روستائیان و دامداران و دهقانان نسبت به ارزش اصلی تولید شان بود مثلا کسی که در منزل فرشی میبافت آن را به نازل ترین قیمت می فروخت و فکر می کرد که همین میزان قیمت فرش است اما در صورتی که واقعیت چیز دیگری بود اما امروز با اینترنت و شبکه های مجازی و ... دیگر شاهد چنین پدیدههایی نیستیم و دلالی متاسفانه به وضوح و با اطلاع و البته از روی جبر انجام می شود چرا که نتوانسته ایم برای تولیدات روستاهای استان بازار درستی ایجاد کنیم.
اجبار برای فروش
یک تولیدکننده صنایعدستی در استان سمنان با بیان اینکه تولیدگر ما میداند که جنسی که به واسطه ها می فروشد در تهران یا همین سمنان و گرگان با سه الی شش برابر قیمت فروخته میشود اما چارهای ندارد، به خبرنگار بازار، میگوید: هر تولیدکنندهای که نمیتواند خودش محصولاتش را برداشته و به شهرهای دیگر ببرد و بفروشد و از سوی دیگر در شهر و شهرستان و استان خودش هم امکان فروش وجود ندارد لذا مجبور است که به این معامله ها تن دهد.
حمیده صالحی با بیان اینکه یک بافنده ما میداند که قیمت فرش دست باف شش میلیون تومان نیست اما چاره ای هم ندارد چرا که این فرش اگر در منزلش باقی بماند هیچ کس بیش از این میزان از او نمی خرد از سوی دیگر باید دقت داشت که ارتزاق این افراد به همین فرش بستگی دارد در نتیجه نمی توان آن را نگه داشت چرا که خانواده باید نان بخورند، ابراز کرد: ۹۹ درصد از دلالی های ما به واسطه جبر و از روی آگاهی و یک درصد ناچیز از روی جهل است.
دلالی متاسفانه به وضوح و با اطلاع و البته از روی جبر انجام می شود
وی با بیان اینکه هنرمند ما، زن روستایی، دامدار و یا تولیدکننده لبنیات ما می داند که مثلا کره گوسفندی امروز در شهر شاهرود ۴۵۰ هزار تومان فروش می رود اما هیچ کسی این کره را از او ۴۵۰ هزار تومان نمی خرد از طرف دیگر او نمی تواند مدت زیادی آن را نگهداری کند زیرا نه امکانش است و نه امکان مالی ارتزاق از منابع دیگری را دارد در نتیجه به اولین کسی که قیمت های بسیار اندک حتی در حد ۲۰۰ هزار تومان هم پیشنهاد دهد، محصول را می فروشند.
بازاری وجود ندارد
هاجر بیگم ربیعی دیگر تولیدکننده محصولات روستایی دیگر نیز در گفتگو با خبرنگار بازار، با بیان اینکه چارهای جز فروش به واسطهها نداریم چرا که یک بازارچه رسمی و ثابت و حتی فصلی وجود ندارد که ما بتوانیم محصولات مان را عرضه کنیم، بیان کرد: فروشگاه های بخش خصوصی لوازم خانگی و دستی و لبنیات و ... به صورت امانی محصولات ما را میگیرند تا در مغازه بگذارند و شاید یک روز فروش برود که آن هم ممکن است یک ماه تا یک سال طول بکشد لذا چاره ای جز این کار نیست.
این مشکل در بخش کشاورزی نیز وجود دارد برای مثال حمید کریمی از اهالی کالپوش میامی که در زمینه گیاهان دارویی کار می کند به خبرنگار بازار، می گوید: محصولی مانند گل گاوزبان به دلیل شرایط دشوار کشت، بسیار سخت عمل آمده و جمع آوری آن نیز بسیار دشوار است و از سوی دیگر قیمت بالایی نیز دارد اما مشکل اینجا است که این گیاه چندان هم نمی ماند و باید فوراً فروش برود لذا در فصل برداشت معمولاً چند دلال از شاهرود، گنبد حتی گرمه و ... می آیند و محصولات را بعضاً تا یک ششم قیمت می خرند.
کریمی با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات ما این است که دولت امکان فراوری و تولید را از روستایی گرفته است، گفت: برای مثال همین گیاهان دارویی یا بر فرض گلاب که در منطقه کالپوش اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته از سوی جهاد کشاورزی ترویج می شود و همه آن را می کارند و فصل محصول هم آن را برداشت می کنند اما باید بلافاصله این محصول به گلاب بدل شود وگرنه فایده ای ندارد.
وی می افزاید: در مقابل علوم پزشکی، قانونی به نام سیب سلامت دارد که روستایی را محبور می کند در کارگاهش آزمایشگاه داشته باشد دستگاه پاستور بیاورد یا دیگ اتوماتیک داشته باشد و حتی از آن عجیب تر دستگاه شیشه پر کن داشته باشد که روی هم ۴۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و جالب اینکه دولت از خودش نمی پرسید که اصلا این روستایی از آزمایشگاه چه سر در می آورد! لذا روستایی اصلا گزینه دیگری ندارد در نتیجه پدیده دلالی از اصل توسط دولت ترویج می شود البته عامل دیگری نیز دارد که آن هم بحث روانی و ذهنی روستائیان است که آن را هم قبول داریم که وجود دارد یعنی روستایی محصول را کشت کرده خود را محکوم به فروش آن به دلال می داند.
راهکار چیست؟
اما راهکار چیست؟ یک کارشناس اقتصاد که مطالعاتی درباره بازار روستایی داشته به خبرنگار بازار، می گوید: یکی از راهکارهای مقابله با دلالی پیشگیری از وقوع آن است یعنی دولت اصلا نگذارد که کار به دلالی برسد و راهکار آن هم ایجاد بازارهای فروش و عرضه مستقیم است که روستائیان بتوانند بازار فروش خودشان را داشته باشند و یا حداقل دولت آن را تسهیل کند.
چارهای جز فروش به واسطهها نداریم چرا که یک بازارچه رسمی و ثابت و حتی فصلی وجود ندارد
سید رضا طباطبایی با بیان اینکه دیگر عاملی که می تواند دولت از آن بهره بگیرد، نظارت و رصد است، ابراز کرد: هرچند قانوناً نمی توان روستایی را مجبور کرد که محصولاتش را به چه کسی بفروشد اما اگر دولت توان خرید تضمینی ندارد حداقل می تواند مردم را نسبت به شرایط آگاه کرده و شرایط بهتری را پیش پایشان بگذارد مثلا می توان در زمان برداشت محصول بازرسی و نظارت را افزایش داد تا دست کم قیمت مورد معامله توسط روستائیات و واسطه ها کمی اصلاح شود و از ضرر مضاعف روستائیان جلوگیری کرد.
وی با بیان اینکه اگر دولت بتواند مدل گندم را در دیگر محصولات ارائه کند می توان امیدوار بود که دلالی برچیده شود، گفت: می توان با حمایت از تعاونی های روستایی نیز وضعیت بازار فروش محصولات روستایی را بهتر و دست کم گزینه های فروش روستائیان را متعدد کرد که باید این موضوعات هم مد نظر مسئولان قرار گیرد.
در نهایت باید گفت بسیاری محصولات تولیدی روستائیان استان سمنان هستند که در دیگر شهرها به نام های دیگر به فروش می رسند و اگر ریشه آنها دنبال شود، بسیاری شان به یک دلال باز می گردد مشکل اما اینجا است که از بس این چرخه تکرار شده متاسفانه برخی روستائیان هم به این باور رسیده اند که بازار فروش دیگری جز واسطه ها ندارند و خطر این موضوع از خطر پدیده دلالی بیشتر است.
نظر شما