بازار، گروه استانها: با نگاهی به ساختار سازمانی کشورهای دارای احزاب در مییابیم که این ساختار در پاسخ به نیاز جامعه ایجاد شده است و سلسله مراتب ساختار سازمانی احزاب، سندیکاها، تشکل ها از پایین به بالا به صورت یک هرم شامل موارد زیر است حامیان و اعضاء مسایل و و مشکلات مبتلابه جامعه را به صورت پیشنهاد به لایه بالای حزب یا تشکل ارائه می دهند.
اعضای حزب پیشنهادات ارائه شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تصمیمسازی کرده و به صورت راهکار به دولت ارائه میدهند در نهایت دولت تصمیمگیری مینماید. حال ممکن است راهکار ارائه شده تایید را رد شود به عبارت دیگر احزاب با آماده سازی راهکارها موجب صرفهجویی در وقت و هزینه دولت ها میگردند اما همه اینها نیاز به منابع مالی دارد و همیشه این سوال را پیش میآورد که آیا چیزی به نام اقتصاد احزاب هم داریم؟ احزاب چطور باید خودشان را به روز کنند و اقتصاد احزاب در واقع به چه معنی است؟ با مهدی کریمی کارشناس اقتصادی در این ارتباط به گفتگو می نشینیم.
* اقتصاد احزاب یعنی چه؟ و احزاب چرا تا این میزان اهمیت دارند؟
همانطور که بانک ها و موسسات مالی موتور محرک و موجب رشد استعدادهای اقتصادی هستند، باشگاه های ورزشی کشف و رشد استعدادهای ورزشی را در پی دارند، مساجد و تکایا موجب کشف و تربیت و رشد استعدادهای مذهبی بوده و مدرسه و دانشگاه نیز به عنوان نهادهای آموزشی، ارتقاء آموزش عمومی را به همراه دارند. به همین صورت نیز احزاب محل کشف استعدادهای گوناگونی اعم از سیاسی و اقتصادی و در واقع محل ساختن و تزریق مدیریت و راهکارهای آینده به بدنه جامعه هستند. این ساختن هزینه هایی را به دنبال دارد و در نتیجه با این تعاریف هر تشکل نیازمند در نظر گرفتن بودجه ای برای ادامه حیات خود است.
احزاب با آماده سازی راهکارها موجب صرفهجویی در وقت و هزینه دولت ها میگردند
فعالیت احزاب شامل برگزاری کنفرانس ها، میتینگ ها و حضور موثر در در انتخابات و فعالیتهایی نظیر تربیت نیرو و آموزش اعضاء ،اجاره محل سازمان و شعبات، هزینههای جاری، ماشین آلات و ... مستلزم هزینه است و بدون در نظر گرفتن محل تامین اعتبار آن، اگر نگوییم غیر ممکن که بسیار سخت و طاقت فرسا و یا حداقل به صورت مستمر ناممکن است.
هر حزب یا گروهی و حتی رسانه حرفهای هم برای بخش سخت افزاری (ساختاری) و هم برای بخش نرم افزاری ( رنامهها و نیروی انسانی) ناگزیر از تامین منابع مالی هستند آگاهان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این نکته اتفاق نظر دارند که برای احزاب و رسانهها مشکل است، بدون فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری به کار خود ادامه دهند. با این هزینههای سنگینی که اداره این گونه سازمانها دارند نمیتوانند حتی حقوق دفتردار، خود را پرداخت نمایند و به همین دلیل اغلب احزاب و رسانه ها توسط شرکت های تجاری اداره می شوند.
* یعنی حزب وارد چرخه تولید و اقتصاد شود؟
ایجاد یک کارخانه صنعتی یا اینکه تحت حمایت یک کارخانه خاص قرار گرفتن (ورود به صنعت) خودش یک راهکار درآمدزایی است یا مثلا ارائه طرح های تحقیقاتی ( ورود به حوزه پژوهش و تحقیقات) و حتی کمک گرفتن از افراد در عرصههای انتخاباتی و ... یا مثلا دریافت حق عضویت حتی یارانه دولت می تواند از راهکارهای درآمدزایی احزاب باشد.
اگر یک تشکل سیاسی صرفا بخواهد دست به کار اقتصادی بزند از ماموریت و هدف اولیه خود که کادرسازی و سازماندهی نیروهای کارآمد و تزریق آن به جامعه می باشد باز می ماند و از طرفی کارهای اقتصادی باید به بنگاه های اقتصادی سپرده شود تا تقسیم کار مناسب تری صورت گرفته باشد و نیز کانون های سرمایه داری و تجاری که از رانت ها بوجود آمده اند آبستن فضاسازی و ایجاد تشکل ها و احزاب تحت سلطه می باشد و موجبات رانت های سیستماتیک را فراهم می آورند و همین ورود به صنعت و کارخانه های صنعتی مشابه این را به دنبال دارد و اینگونه احزاب همیشه وام دار و لابی این شرکت ها و موسسات خواهند بود.
باید توجه داشت که نحوه شکلگیری احزاب و تشکلها بر چگونگی تامین مالی آنها تاثیر بسزایی دارد.یعنی بعضی از تشکل ها عددی اند وبه تعداد اعضاء موسس وابسته اند و این تعداد با تمکن مالی خود، منبع تامین اعتبار تشکل خود است. برخی از تشکل ها از صاحب منصبان با نفوذ و موثر تشکیل شده اند و نفوذ خود در سازمان ها و شرکت های دیگر، موسسات، منابع مالی را فراهم می آورند.
* حزب کارکرد برون سپاری هم دارد؟
بله؛ ارائه طرحهای تحقیقاتی در این دسته می گنجد. این کار در ابتدا بسیار موجه جلوه می کند چرا که موجب میشود نگرش های علمی و تحقیقی بر سازمان (تشکل) حاکم شود و در نهایت برای کسب درآمد بیشتر به رقابت با سایر موسسات تحقیقاتی خصوصی خواهد پرداخت. حتی کمک گرفتن از افراد می تواند در بخش تامین مالی احزاب صورت گیرد.
اگر یک تشکیلات سیاسی به طور رسمی در خدمت شرکت یا موسسه یا کارخانه ای قرار نگیرد، کمک دیگران با جهات و نیاتی خاص صورت خواهد گرفت با فرض اینکه دقیقا مبالغ واریز شده مسیر ثبت و مراحل واریز مبالغ به حساب ها را به صورت شفاف طی نماید، نیز تشکیلات با پرسشی مواجه خواهد بود که این مبلغ به دلیل واریز کرده است؟
* درباره حق عضویت بگویید
حق عضویت بهترین، قابل اعتماد ترین و بی حرف و حدیت ترین مورد تامین منابع مالی احزاب و تشکلهای است چرا که این تشکل ها همواره از لحاظ مالی بهطور کامل متکی به درآمد اعضای خود تحت عنوان حق عضویت یا هر عنوان دیگزی هستند. تلاش این نوع احزاب بر این است که هر چه بیشتر اعضاء جدید را جذب و مورد حمایت قرار دهد و متقابلا مورد حمایت قرار بگیرد و از آنجا که مهمترین منبع درآمد این نوع تشکل ها حق عضویت است به همین دلیل موجب می شود اعضاء تلاش کنند بیشتر خود را در تصمیم گیری سهیم کنند.
* زمانی درباره یارانه احزاب صحبت میشد و موافقانی هم داشت، حرف حساب این طرح چه بود؟
از جمله مباحثی که مجلس شورای اسلامی در سال ۸۰ به آن مبادرت ورزید بحث اختصاص یارانه به جمعیتها، گروه ها و احزاب سیاسی بود که این بحث خود تجزیه و تحلیلهای متفاوتی را به دنبال داشت. معاون سیاسی وقت وزیر کشور که از مدافعان بحث بود و بر این باور بود تا زمانیکه که احزاب هنوز حرفه ای و واقعی نشده اند، بنابراین با پرداخت یارانه باید سازکارهایی فراهم کرد تا آنها بتوانند به عنوان یک فرآیند تشکیلاتی سیاسی و نهادهای ایجاد کننده مشارکت واقعی عمل کنند. مخالفان نیز عقیده بر این بود که این درست نیست که بودجه ملت را به صورت یارانه به عده و گروهی خاص حاتم بخشی کنیم و سایرین از این یارانه محروم بمانند.
نحوه شکلگیری احزاب و تشکلها بر چگونگی تامین مالی آنها تاثیر بسزایی دارد
از آنجا که در کشورهای پیشرقته نظام حزبی نهادینه شده، در کمک دولت به این نهاد مشکل چندانی وجود ندارد. در حالیکه در کشورهای در حال توسعه که نهادینه شدن احزاب را تجربه میکنند و احزاب و تشکل ها نیازمند کمک دولت است، شاید یک دوگانگی به وجود بیاید.
از یک طرف احزاب و تشکلها خود را نیازمند حمایت دولت میدانند و از طرف دیگر دولت تشکل ها و احزاب را با نوعی تردید نگاه میکند. لذا این موجب میشود که نهادها نتوانند آن طور که شایسته کارکرد آنها است از منابع مالی دولت بهرهمند شود. و نیز نباید از نظر دور دانست که دولت در سال های اخیر به سازمانهای غیردولتی کمک مالی کرده است. یعنی اختصاص یارانه دولتی به سازمانها و تشکلهای مستقل غیردولتی تازگی ندارد. چرا که مطبوعات کشور از این یارانه به طرق مختلف استفاده میکنند و باید نحوه کمک به این سازمان ها و احزاب با توزیعی عادلانه صورت پذیرد.
* هزینههای احزاب را چطور میتوان برآورد و حتی تامین کرد؟
احزاب پیشنهادات را از مردم گرفته و کار تصمیم سازی را انجام میدهند و این کار دولت را از نظر تصمیم گیری آسان میکند یعنی زمان و بودجه ای که دولت بخواهد صرف جزئیات هر برنامه نماید یا اینکه نیروهایی را جهت مدیریت جامعه آماده نماید و یا اینکه مستقیما صرف شروع برنامه ها به مردم ارائه نماید می تواند به تناسب فعالیت های یاد شده و با راهکارهای مناسب به احزاب بپردازد.
وجود تعداد قابل توجه حزب دارای شناسنامه در بادی امر، نشاط و سرور را به ذهن متبادر می کند ، اما با کمی تامل متوجه خواهیم شد که این نکته از نظر تامین منابع مالی شاید خیلی هم جالب نباشد. با توجه به اینکه در ایران تقریبا حدود ۱۳۰ شهر بالای ۲۰۰ هزار نفرداریم، اگر از ۱۱۰ تشکل تنها یک تشکل را بخواهیم از نظر هزینه مورد بررسی قرار دهیم و بخواهیم آن را به طور نسبی مجهز کنیم و مستمر ادامه داشته باشد، هزینه هایی بصورت زیر خواهد داشت که تقریبا برای تمامی تشکل ها و احزاب یکسان است.
حداقل یک واحد ساختمانی، یک نفر نیروی دفتری، هزینه جاری آب و برق و گاز و تلفن، تکثیر و چاپ ، عکس و فیلم، برگزاری جلسات، کنفرانس ها، دعوت ها، تجهیزات میز و صندلی، اینترنت و ... با محاسبه مجموع عوامل بالا را بدون در نظر گرفتن کلان شهر تهران، برای هر یک از احزاب به طور متوسط ماهانه حداقل ۸۵ میلیون تومان هزینه سالانه بودجه یا همان یارانه نیاز است. به عبارت دیگر اگر دولت بخواهد هزینه مالی تنها یک حزب را به طور کامل در حداقل (بدون در نظر گرفتن شهر تهران) را تامین نماید باید هر سال ۱۱ میلیارد تومان یارانه بپردازد و در این خصوص به نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد.
حال اگر با فرض اینکه ۱۱۰ تشکل شناسنامه دار داشته باشیم و دولت بخواهد آنها را با یارانه تامین مالی نماید بیش از یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است ضمن اینکه هزینه های آموزش اعضاء، نرخ تورم در هرسال و هزینه های انتخاباتی را باید به آن اضافه کرد.
نظر شما