فاطمه بختیاری*؛ بازار: واژه عدالت از دیرباز برای همگان واژهای نامآشنا و پر از انگیزه و اشتیاق آفرین بوده است اما جاری کردن کلمه عدالت بر روی زبان، نمیتواند ازنظر انگیزشی تحرکی در جامعه ایجاد کند و باید اذعان داشت با حلوا حلوا گفتن دهان کسی شیرین نمیشود که با گفتن عدالت بتوان جامعه را از گسستگی در امور مختلف و از زیر فشار سختیها رهایی بخشید.
شاید در پهنه گیتی حکومتهای مختلفی انقلاب کردند اما در این میان تنها حکومت اسلامی است که با فرامین درست و بهحق الهی انقلابی دیگر با رویکرد اسلامی در سرتاسر عالم پدید آورده است.
حکومت عدل اسلامی از همان آغازین روزهای فعالیتش به ادوار مختلف خواهان اجرای بهحق عدالت الهی و قرآنی و دینی بوده و هست؛ اما اینکه ما در جامعه ایران عدالت را بهخوبی لمس نکردهایم به ساختارهای مدیریتی جامعه برمیگردد و نه به هدف و غایت اصلی حکومت اسلامی چراکه برپایی عدالت اسلامی از ریشه درست و بجا شکوفا شده و قد کشیده است.
پیرو همین امر با پیروزی انقلاب اسلامی ایران آنچه هدف غایی و نهایی انقلاب شد برپایی عدالت و مبارزه با فساد در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود و از همان ابتدا مدیرانی که سرکار میآمدند بر زبان و کردار خویش حک کردند که باید تا پای جان عدالت را در جامعه ایران به تنومندی و استواری زائدالوصفی برپا دارند.
البته در این مجال قصد نداریم در خصوص به وجود آمدن و پدیدار شدن طبقات مختلف جامعه مطلبی ارائه کنیم بلکه اصل سخن نویسنده مطلب این است که در خصوص عدم احقاق عدالت آموزشی و فقر حاکمِ در برقراری عدالت آموزشی و تبعات عدم عدالت آموزشی در اقتصاد خانوادهها مطالبی را ازنظر میگذرانیم.
متأسفانه چندین دهه است که عدالت آموزشی مورد غفلت واقعشده و در این میان خانوادههای کمبضاعت متحمل آسیب بیشتری شدهاند چراکه هرساله با بحرانی بنام گرانی در لوازم تحصیل فرزندان خود مواجه هستند
متأسفانه چندین دهه است که عدالت آموزشی مورد غفلت واقعشده و در این میان خانوادههای کمبضاعت متحمل آسیب بیشتری شدهاند چراکه هرساله با بحرانی بنام گرانی در لوازم تحصیل فرزندان خود مواجه هستند.
اگر چرخی در بازار صحافی خانه بزنیم کاملاً متوجه شدت گرانیها در لوازمالتحریر موردنیاز دانش آموزان میشویم که با چه ذوقی برای خرید لوازم خود به بازار مراجعه میکنند ولی گرانیها برق سه فاز از سر والدین دانش آموزان میپراند.
دفتر و قلم و خودکاری که باقیمتهای سرسامآور عرضهشده و اجازه نمیدهد هرکسی به فراخور سلیقه خود لوازم موردنیاز را انتخاب کند؛ دست روی هر لوازمی میگذاری باقیمت غیرقابلتصوری مواجه میشوی که این گرانیها خود بهوضوح نشانگر عدم احقاق عدالت آموزشی است.
به نظر میرسد امسال هم همانند سالیان پیش، دانش آموزان با یک بحران شدید نبود عدالت آموزشی مواجه هستند بااینکه بارها از تریبونهای مختلف به اهمیت عدالت آموزشی تأکید شده اما تاکنون قدم مؤثری در این رابطه از سوی متولیان امر برداشته نشده است.
در این بحران گرانی مطلبی که پیش از پیش یکهتازی میکند واردات لوازمالتحریر بیکیفیت چینی است که طرف رقابت کننده از نقطهضعف عدم بالانس بودن بازار لوازمالتحریر ایران سوءاستفاده کرده و اجناسی وارد بازار شده که هیچگونه امتیاز کیفیتی ندارد و فقط به بهانه تنظیم بازار این اجناس بفروش میرسد و درواقع کام آنها از بازار غیرقابلکنترل لوازمالتحریر شیرین میشود.
متأسفانه به دلایل مختلف عرضه و تولید محصولات ایرانی کم شده است که یکی از دلایلی که در این میان قابلذکر است گرانی واردات مواد اولیه جهت تولید لوازمالتحریر است که خود این ماجرا، محرک اصلی برهم زدن آرامش در بازار لوازمالتحریر را فراهم میسازد.
چند سالی است به خاطر تنفس جنگلهای ایران چوب از منابع داخلی استخراج نمیشود و مواد اولیه موردنیاز صنایع مختلف مرتبط، بهصورت وارداتی تأمین میشود که این واردات چوب هم بهنوعی معضلی چالش آفرین است چراکه چوب که مواد اولیه محسوب میشود بهصورت مستقیم در دسترس فعالان قرار نمیگیرد و دست مافیا و دلالان چوب در میان است که به رقم گرانی آن افزوده است
چند سالی است به خاطر تنفس جنگلهای ایران چوب از منابع داخلی استخراج نمیشود و مواد اولیه موردنیاز صنایع مختلف مرتبط، بهصورت وارداتی تأمین میشود که این واردات چوب هم بهنوعی معضلی چالش آفرین است چراکه چوب که مواد اولیه محسوب میشود بهصورت مستقیم در دسترس فعالان قرار نمیگیرد و دست مافیا و دلالان چوب در میان است که به رقم گرانی آن افزوده است.
اینکه شاهد عرضه ۳۰ درصدی لوازمالتحریر ایرانی هستیم خود یک فاجعه در عدم استفاده از لوازم و کالاهای ایرانی محسوب میشود درحالیکه تا مسئولین امر زبان به گفتار باز میکنند و در تبلیغات گسترده شاهد آن هستیم به لزوم استفاده از لوازم و اجناس و کالاهای ایرانی مؤکدا تأکید میشود اما این روند فقط در حد حرف و صحبت باقیمانده است چراکه هرروز شاهد واردات بیرویه محصولات خارجی هستیم و از حمایت تولیدکننده داخلی خبری نیست و تولیدکننده ما ازنظر اقتصادی همیشه از سوی رقیب تولیدکننده خارجی رودستخورده و در بیشتر موارد دیگر نایی برای ایستادن و تولید باقی نمانده و واحد تولیدی خود را با کلی نیروی کارگر به تعطیلی کشانده است.
در این اینجا آنچه ملزم به عنایت و توجه است اینکه مسئولین ما هم گاه خود را جای مردم تصور نمیکنند که بهصورت ملموس حال یک کارگر را درک کنند که در سال تحصیلی جدید چطور درگیر و دار گرانیها گیر افتاده و نفسش بندآمده است.
بر اساس برآوردهای حاصله و بررسیهای میدانی از بازار خرید لوازم و امکانات تحصیلی برای دانش آموزان، یک دانشآموز برای ادامه تحصیل خود نیازمند دو میلیون تومان یا بیشتر برای خرید لوازم آنهم نه در حد بالا و باکیفیت است که خود این موضوع بشدت خانوادهها را دچار نگرانی و یاس نموده است.
اینک که دولت خود را انقلابی معرفی کرده باید بهصورت انقلابی هم در برابر گرانیهای بیشمار بایستد و نظارتها را بر بازار مخصوصاً بازار لوازمالتحریر اعمال کند و تا بیش از این مردم گرفتار گرانی نشدهاند و دانش آموزان که تکتک آنها آیندهساز جامعه میباشند به دلیل فقط و تنگدستی از تحصیل بازنمانند. چارهای بیندیشد.
* فعال رسانهای
نظر شما