۲۹ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۰
تسهیلات تجاری شانگهای؛ بهبود تراز تجاری و اثربخشی ترانزیتی ایران
گفتگو با کارشناس مسائل استراتژیک؛

تسهیلات تجاری شانگهای؛ بهبود تراز تجاری و اثربخشی ترانزیتی ایران

شکری مقدم می گوید: شانگهای به عنوان یک آزمون برای تجارت ایران محسوب می‌ شود؛ در حالی که می توان از این طریق، اقتصاد کشور را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیز مورد سنجش قرار داد.

تهمینه غمخوار؛ بازار: بیست و دومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای در سمرقند ازبکستان در روز جمعه ۲۵ شهریور با حضور ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران و سران کشورهای چین، روسیه، هند، ازبکستان، قزاقستان، بلاروس، ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان، پاکستان، مغولستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ژانگ مینگ دبیر کل سازمان همکاری شانگهای و روسلان میرزایف رئیس کمیته اجرایی ساختار منطقه‌ای ضدتروریسم سازمان برگزار شد.

اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هر ساله با محوریت موضوع استراتژی همکاری‌های چندجانبه و حوزه‌های اولویت‌دار توسعه، رسیدگی به موضوعات مهم و تقویت همکاری‌های اقتصادی و سیاسی اعضا برگزار می‌شود.

در این اجلاس اتفاق مهمی که برای جمهوری اسلامی رخ داد این بود که عضویت دائم ایران در این سازمان صورت گرفت؛ در حالی که این عضویت دائم یکی از مهمترین رویدادها در عرصه روابط خارجی ایران به شمار می رود.

در همین راستا و با توجه به اهمیت موضوع عضویت ایران در سازمان شانگهای، خبرنگار بازار گفتگویی را با «اصغر شکری مقدم» کارشناس مسائل استراتژیک ترتیب داده که مشروح مصاحبه در ادامه آمده است:

* نشست سران سازمان همکاری شانگهای در ازبکستان به عضویت دائم ایران در این سازمان منجر شد. با توجه به اینکه این عضویت دائم یکی از مهمترین رویدادها در عرصه روابط خارجی ایران به شمار می رود، تا چه اندازه می تواند در پیشبرد اهداف اقتصادی در شرایط تحریم موثر و همچنین ایجاد نگاهی تازه از سوی آسیای مرکزی به ایران در توسعه تعاملات تجاری موثر باشد؟

در ابتدا باید گفت که برای کشورها در عرصه بین الملل، همواره سیاست نسبت به اقتصاد اولویت داشته و سیاست از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر همین اساس، اگر زمانی در منطقه ای از دنیا اقتصاد اهمیت بیشتری پیدا کرد و به مساله اصلی و کانونی تبدیل شد، این امر نشان می دهد که بر سر مسائل سیاسی توافق و اجماع حداقلی وجود دارد. در غیر اینصورت اگر مسائل سیاسی حل نشود، اقتصاد جایی برای مطرح شدن و رونق ندارد.

بر همین اساس و با ذکر این مسائل، عضویت جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای را باید بر اساس این مفروض بررسی کرد و مورد سنجش قرار داد؛ یعنی در درجه نخست باید این مسئله مورد بررسی قرار گیرد که چه مسائلی موجب شده بود که اعضای شانگهای طی سال‌ها با وجود تلاش‌ های صورت گرفته از سوی ایران، مخالف عضویت دائمی کشور در این سازمان بودند و چه مسائلی باعث شد که اخیراً ایران را به عنوان عضو دائم بپذیرند و در نهایت این روند چه مزیت‌هایی برای اقتصاد ایران دارد.

سازمان همکاری شانگهای در واکنش به ناتو تشکیل شد، در حالی که دغدغه سیاسی_امنیتی و نظامی داشت. این دیدگاه بیشتر به خاطر نفوذ تفکر روسیه در این سازمان مطرح شد که مخالف سرسخت گسترش ناتو به شرق بود. اما، پس از تشکیل سازمان، اهداف اقتصادی به اولویت اول تبدیل شد و اعضای سازمان بر ماهیت غیر امنیتی تاکید کرده و بر اهداف اقتصادی تاکید نمودند. حتی با اینکه در اساسنامه سازمان به بی طرفی نظامی سازمان اشاره شده بود، اما، هم چنان سه دغدغه امنیتی دنبال می شد: تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی. این تغییر رویه به خاطر نگاه اقتصادی چین به سازمان و عدم علاقه روسیه به تقابل با غرب بود.

در ابتدا، سازمان همکاری شانگهای، جمهوری اسلامی را به چند دلیل به عنوان عضو دائمی نپذیرفت. نخست اینکه اعضای سازمان به دنبال تقابل با غرب نبودند، در صورتی که جمهوری اسلامی شدیداً با غرب مخالف و در تقابل بود. دوم، سازمان همکاری شانگهای خود را تابع قواعد بین المللی می داند و یکی از شرایط اعضا برای پذیرفتن به عنوان عضو دائمی تحریم نبودن از طرف سازمان بین الملل است که جمهوری اسلامی از سوی سازمان ملل تحریم بود. سومین موضوع این بود که در میان کشورهای آسیای مرکزی، تاجیکستان دیدگاه مثبتی به جمهوری اسلامی ایران نداشت.

با این حال، در چند سال اخیر تحولاتی رخ داد و موجب شد تا سازمان همکاری شانگهای، جمهوری اسلامی را به عنوان عضو دائم بپذیرد. نخست اینکه جنگ اوکراین و روسیه باعث شد که روسیه دست از احتیاط‌های قبلی خود مبنی بر عدم تقابل با غرب برداشته در حالی که برای این کشور دیگر مهم نیست که ایران تا چه اندازه مخالف غرب است و حتی در شرایط کنونی تقابل ایران با غرب یک مزیت برای روسیه محسوب می‌شود. در نتیجه، تلاش‌های خود را برای عضویت جمهوری اسلامی در شانگهای دو چندان کرد. ثانیا، همین امر تقریبا برای چین نیز صادق است؛ یعنی چین همانند روسیه تقابل با غرب را نمایان تر کرده و از رویارویی با غرب ابایی ندارد. سومین موضوع این است که مسائل میان جمهوری اسلامی و تاجیکستان نیز حل شده است. چهارم، با خروج امریکا از افغانستان، از نظر اعضای سازمان شانگهای، جمهوری اسلامی می‌تواند در رفع سه دغدغه مهم سازمان، یعنی تروریسم، افراط‌گرایی و جدایی طلبی بسیار موثر باشد که ممکن است از طرف افغانستان به منطقه آسیای مرکزی سرریز کند.

الزامات سازمان همکاری شانگهای می‌تواند به لحاظ داخلی دولت‌های جمهوری اسلامی ایران را به سمت توسعه خواهی سوق دهد؛ ضمن اینکه این عضویت می‌تواند اثربخشی ترانزیتی ایران را بهبود بخشد

بر همین اساس، عضویت در سازمان همکاری شانگهای می‌تواند منشا مزیت‌ هایی برای اقتصاد جمهوری اسلامی ایران باشد. یکی از این مزیت ها این است که ایران تا حدی از انزوای بین المللی خارج شده و فضایی برای تنفس پیدا خواهد کرد. همچنین، جمهوری اسلامی با حل مسائل سیاسی و امنیتی با اعضا که ۴۳ درصد جمعیت جهان، یک چهارم خشکی‌های زمین، دو عضو دائمی شورای امنیت، چهار قدرت اتمی و مهمتر از همه بیشترین تولیدکننده و مصرف کننده انرژی در جهان را در خود جای داده، مجالی برای رونق تجارت خواهد یافت.

شانگهای به عنوان یک آزمون برای تجارت ایران محسوب می‌ شود؛ در حالی که می توان از این طریق، اقتصاد کشور را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی مورد سنجش قرار داد

علاوه بر این، الزامات سازمان همکاری شانگهای می‌تواند به لحاظ داخلی دولت‌های جمهوری اسلامی ایران را به سمت توسعه خواهی سوق دهد؛ ضمن اینکه این عضویت می‌تواند اثربخشی ترانزیتی ایران را بهبود بخشد. افزون بر این، عضویت دائمی اثر تحریم های امریکا را کاهش داده؛ در حالی که تسهیلات تجاری سازمان می‌تواند تراز تجاری ایران را بهبود بخشد.

باید توجه کرد که در بیان مزیت‌های اقتصادی و سیاسی سازمان همکاری شانگهای برای ایران نباید افراط کرد. نسبتاً بسته بودن اقتصاد ایران یک چالش برای استفاده از مزیت‌های سازمان همکاری شانگهای محسوب می‌شود. نکته مهم این است که باید دید در آینده جمهوری اسلامی چگونه از مزیت‌های این سازمان بهره خواهد برد. در واقع، شانگهای به عنوان یک آزمون برای تجارت ایران محسوب می‌ شود؛ در حالی که می توان از این طریق، اقتصاد کشور را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی مورد سنجش قرار داد.

* برخی از کارشناسان معتقد هستند که این عضویت در شانگهای و تقاضا برای عضویت در بریکس باعث می شود سیاست نگاه به شرق در سیاست خارجی غالب شود. در چنین شرایطی چگونه می توان سیاست خارجی متوازن را نیز پیش برد؟ دیدگاه شما در این باره چیست؟

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از ابتدا، یعنی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی متوازن نبوده و به سمت شرق بیشتر تمایل داشته است. علت این عدم توازن هم به ماهیت و هویت انقلاب اسلامی بر می‌گردد و هم به نوع واکنش غرب در برابر انقلاب اسلامی.

از یک طرف، یکی از پایه‌های گفتمان انقلاب اسلامی استقلال است؛ در حالی که بر اساس مخالفت با قدرت برتر عرصه بین‌المللی یعنی امریکا شکل گرفته است. از طرف دیگر، امریکا نیز از ابتدای انقلاب اسلامی با نگاه شک و تردید به انقلاب نگاه می‌کرد. در دوران پس از انقلاب بارها منافع ایران و امریکا به هم نزدیک شد؛ مثلاً در حمله امریکا به طالبان سابق و صدام شاید هم سوی با سیاست ایران نبود، اما قطعاً امریکا با این حملات، دو دشمن مهم ایران را از بین برد و این امر نه تنها خطر امنیتی_ نظامی را از ایران دور کرد؛ بلکه باعث نفوذ ایران در این دو کشور شد اما رابطه ایران و امریکا درست نشد.

در برجام هم جمهوری اسلامی تا حدی به امریکا اعتماد نیم بندی کرد و با این کشور وارد یک قرارداد مهم بین المللی شد، اما، ایالات متحده با خروج از برجام باعث بی اعتمادی شدیدتر جمهوری اسلامی شد و بعید به نظر می‌رسد که بار دیگر ایران به راحتی به امریکا، حتی برای لحظه ای اعتماد کند. در همه این مباحث اروپا نیز شریک امریکا محسوب می‌شود.

شکری مقدم: شاید در طول عمر جمهوری اسلامی ایران تاکنون کورسویی برای حل مسائل با امریکا وجود داشته، اما اکنون به دلیل آنکه به نظر می رسد امریکا از اوج قدرت خود افول کرده و جهان از تک قطبی به سمت چند قطبی در حال تغییر چهره است، ایران در مخالفت با امریکا و حرکت به سمت شرق بسیار مصمم‌تر از همیشه است

این یک طرف قضیه توازن در سیاست خارجی است. طرف دیگر این توازن، شرق و تمام دشمنان امریکا قرار دارند. امروزه در عرصه روابط بین الملل حتی قدرت اول و هژمون عرصه بین المللی، نیاز به متحد و هم ‌پیمان و یا حداقل هم سو دارد. زمانی که مخالفت با غرب به سرکردگی امریکا برای انقلاب اسلامی به یک مولفه ماهیتی و هویتی تبدیل شد، در نتیجه عدول از این مولفه تقریباً غیر ممکن گردید. اما، این غیر ممکن شدن باعث شد که ایران مانند هر کشور دیگری به دنبال کشورهای هم پیمان و هم سو در عرصه بین المللی باشد. در همین راستا، کشوری بهتر از رقیب دیرینه امریکا یعنی روسیه وجود نداشت.

روسیه وارث شوروی سابق بهترین گزینه برای ایران جهت دشمنی با امریکا بود. لذا، سیاست خارجی جمهوری اسلامی به سمت شرق سوق پیدا کرد. شاید در طول عمر جمهوری اسلامی ایران تاکنون کورسویی برای حل مسائل با امریکا وجود داشته، اما اکنون به دلیل آنکه به نظر می رسد امریکا از اوج قدرت خود افول کرده و جهان از تک قطبی به سمت چند قطبی در حال تغییر چهره است، ایران در مخالفت با امریکا و حرکت به سمت شرق بسیار مصمم‌تر از همیشه است.

بنابراین، به نظر می رسد ایران در واقع به شرق مبتلا شده که راه گریزی ندارد. بر همین اساس، بسیار بعید به نظر می رسد که حداقل در کوتاه مدت این توازن در سیاست خارجی برقرار گردد.

کد خبر: ۱۷۶٬۱۸۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha