۳۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۲
ژئوپلیتیک تجاری؛ بازارهای سرمایه آمریکا و چین| سلطه ملاحظات استراتژیک در روابط دو کشور
بازار گزارش می دهد؛

ژئوپلیتیک تجاری؛ بازارهای سرمایه آمریکا و چین| سلطه ملاحظات استراتژیک در روابط دو کشور

روابط کلی ایالات متحده با چین تحت سلطه ملاحظات استراتژیک است و امور مالی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از معادله به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

بازار؛ گروه بین الملل: یکی از سوالات کلیدی برای نظم جهانی آینده این است که چگونه بازارهای سرمایه غرب به بازارهای سرمایه چین متصل خواهند شد. سطح یکپارچگی بین بازار سرمایه چین و غرب بر رشد اقتصادی چین تأثیر می گذارد. هر چه پیوندها بیشتر باشد، چشم انداز رشد چین بهتر است.

قانونگذاران ایالات متحده آمریکا با بحث در مورد اینکه آیا ۱۵۰ شرکت چینی فهرست شده در بورس های ایالات متحده باید از فهرست خارج شوند یا خیر، در تلاش هستند به چه چیزی دست پیدا کنند؟ آیا هدف آنها جداسازی مالی آمریکا و چین است؟ در حالی که بحث ها در مورد فهرست شرکت های چینی در ایالات متحده از نظر فنی در مورد قوانین حسابداری است، آنها باید در زمینه ژئوپلیتیک گسترده تر درک شوند.

اگر چین همچنان به افزایش دسترسی به بازار امریکا ادامه دهد، چین ممکن است به زودی در موقعیت اقتصادی بهتری برای به چالش کشیدن مدل سرمایه داری لیبرال غربی قرار گیرد. با این حال، افزایش ادغام بازار سرمایه چین و غرب تنها یک سناریو است که به عوامل سیاسی و ژئوپلیتیک زیادی بستگی دارد. به جای ادغام فزاینده‌ای که اکنون شاهد آن هستیم، بسته به ادراکات در حال تغییر از چین و بازارهای مالی چین در ایالات متحده و غرب، ممکن است «جداسازی قوی» محتمل‌تر باشد.

برای چندین دهه، مؤسسات کلیدی وال استریت با موفقیت در راستای یکپارچگی مالی آمریکا و چین و باز کردن بازارهای چین کار کردند. قرارداد فاز اول ژانویه ۲۰۲۰ ایالات متحده و چین برای بانک های آمریکایی که توانایی تبدیل شدن به مالکان کنترل کننده موسسات مالی چینی را به دست آوردند، نقطه برجسته ای بود. سهام خصوصی و سرمایه خطرپذیر ایالات متحده مدتهاست که به طور فعال در چین سرمایه گذاری می کند. با وجود قرنطینه های اخیر و عدم اطمینان ژئوپلیتیکی، بانک های غربی به گسترش حضور خود در چین ادامه می دهند.

از سال ۲۰۱۶، سرمایه گذاران آمریکایی و اروپایی در بازارهای عمومی چین برای سهام، اوراق قرضه و مشتقات افزایش قابل توجهی داشته اند. این جریان سرمایه‌گذاری نهادی غربی به چین پس از آن آغاز شد که ارائه‌دهندگان شاخص سهام و اوراق قرضه تصمیم گرفتند دارایی‌های سرزمین اصلی چین را در شاخص‌های خود بگنجانند.

تصمیم آنها منجر به ورود صدها میلیارد دلار اضافی از ایالات متحده و اروپا به سهام و اوراق قرضه چینی شد. طبق گزارش ها، در تابستان ۲۰۲۱، دارایی های مالی غربی چین بالغ بر ۱.۱ تریلیون دلار بود. در اوایل ژوئیه ۲۰۲۲، مقامات چینی "Swap Connect" را اعلام کردند که به سرمایه گذاران بین المللی اجازه می دهد به بازار ۳.۱ تریلیون یورو سوآپ چین دسترسی پیدا کنند.

تنش‌های ژئوپلیتیکی یا «رقابت استراتژیک» بین واشنگتن و پکن ممکن است مانع ادغام بیشتر آمریکا و چین شود

با این حال، تنش‌های ژئوپلیتیکی یا «رقابت استراتژیک» بین واشنگتن و پکن ممکن است مانع ادغام بیشتر آمریکا و چین شود. سیاستگذاران ایالات متحده به طور فزاینده ای درک می کنند که امنیت ملی مربوط به امنیت اقتصادی است، که تامین مالی بین المللی را به بخشی کلیدی از پویایی های ژئوپلیتیک تبدیل می کند. بنابراین، سرمایه‌گذاران نهادی و همچنین بانک‌های بین‌المللی و سهام خصوصی و سرمایه‌های مخاطره‌آمیز به طور فزاینده‌ای درگیر مسائل امنیت ملی ایالات متحده می‌شوند.

این روند با گسترش کمیته سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایالات متحده (CFIUS) توسط دولت ترامپ با قانون نوسازی بررسی ریسک سرمایه‌گذاری خارجی یا FIRRMA مشخص شد که سرمایه‌گذاری چین را به طور قابل توجهی در ایالات متحده محدود کرد. دولت بایدن با نگرانی در مورد کمک های تجاری ایالات متحده به رشد فناوری نظامی چین، ممکن است به زودی FIRRMA را با قوانین جدید برای بررسی سرمایه گذاری مستقیم خارجی تکمیل کند.

فراتر از بازارهای خصوصی، یک الگوی نوظهور از رقابت ایالات متحده و چین برای تسلط بر بانکداری جهانی و درگیری بالقوه در بازارهای بانکی وجود دارد. به عنوان نشانه دیگری از تنش های ایالات متحده و چین در بازارهای بانکی، بانک های آمریکایی در چین اخیراً شروع به ابراز اختلاف نظرهای خود با مقامات مالی چین کرده اند.

در رابطه با سرمایه گذاری پرتفوی در چین، دولت ترامپ و بایدن دستورات اجرایی برای جلوگیری از سرمایه گذاری سرمایه ایالات متحده در مجتمع نظامی-صنعتی چین صادر کردند. به زبان محتاطانه کاخ سفید بایدن، این نشانه این است که دولت در جلوگیری از سرازیر شدن سرمایه ایالات متحده به بخش دفاعی جمهوری خلق چین (PRC) و بخش مواد مرتبط، از جمله شرکت هایی که از ارتش، اطلاعات و چین حمایت می کنند تردید نخواهد کرد. با توجه به همپوشانی قابل توجه بین بخش‌های نظامی، امنیتی و غیرنظامی اقتصاد چین، طیف گسترده‌ای از سرمایه‌گذاری‌های پرتفوی غربی در چین ممکن است در نهایت مشمول محدودیت‌های خروجی شوند.

اکنون بحث این است که آیا و تا چه اندازه سرمایه گذاران نهادی ایالات متحده باید از نگهداری دارایی های مالی چین منع شوند. در صنعت مالی، کسانی هستند که به شدت طرفدار تعمیق یکپارچگی بازار سرمایه آمریکا و چین هستند. مدیر دارایی بلک راک خواستار سه برابر شدن بیشتر جریان سرمایه غربی به چین شده است. به طور مشابه، ری دالیو از بریج واتر استدلال کرد که چین در مسیری رو به جلو و بسیار قابل سرمایه گذاری است، با وجود خطرات اجتناب ناپذیر. به نظر می رسد که صداهای طرفدار گسترش یکپارچگی مالی آمریکا و چین کمتر نگران پیامدهای ژئوپلیتیک سرمایه گذاری آنها در چین باشد.

از سوی دیگر، چندین صدای با نفوذ معتقدند که سرمایه گذاری های پرتفوی در چین برای امنیت ملی ایالات متحده بد است. در اواخر سال ۲۰۲۱، کمیسیون بازنگری اقتصادی و امنیتی ایالات متحده و چین (USCC) اشاره کرد که ورود سبد کالاهای غربی به بازارهای سهام و اوراق قرضه چین، امنیت ملی ایالات متحده را از طرق مختلف تضعیف می کند. اول، پول غرب برای تأمین مالی مستقیم شرکت های نظامی و امنیت ملی چین استفاده می شود. دوم، سرمایه‌گذاری‌های خارجی می‌تواند به شرکت‌های چینی که هم بخش‌های نظامی و هم غیرنظامی را شامل می‌شوند، سرازیر شود. سوم، ظاهراً شرکت‌های غیرنظامی همچنان به فناوری نظامی و امنیتی چین از طریق برنامه‌های همجوشی نظامی-غیر نظامی چین و همچنین از طریق اکوسیستم‌های تجاری که دانش مالی و فناوری را تسهیل می‌کنند و همچنین سایر انتقال‌ها بین تجارت غیرنظامی و نظامی کمک می‌کنند. چهارم، سرمایه‌گذاری‌های غرب در بازارهای سهام و اوراق قرضه چین، چین را به طور کلی ثروتمندتر می‌کند و بنابراین به حزب کونیست چین اجازه می‌دهد تا بودجه نظامی خود را گسترش دهد.

روابط کلی ایالات متحده با چین تحت سلطه ملاحظات استراتژیک است و امور مالی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از معادله به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد

این احتمال وجود دارد که انگیزه های ژئوپلیتیکی بر غرایز تجاری غلبه کند. روابط کلی ایالات متحده با چین تحت سلطه ملاحظات استراتژیک است و امور مالی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از معادله به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

تنها می توان در مورد عواقب آن حدس زد زیرا ایالات متحده به سمت جدایی بیشتر بازارهای سرمایه آمریکا و چین حرکت می کند. ساختار بازارهای سرمایه بین‌المللی ممکن است دوشاخه شود، یکی در چین و دیگری بر دلار آمریکا متمرکز شود. یک جدایی مالی جزئی با تأثیر تریلیون‌ها دلار که به یکباره از چین خارج می‌شوند یا در آن محبوس می‌شود، ممکن است باعث بی‌ثباتی مالی شود. این که چین چگونه واکنش نشان خواهد داد یا اینکه آیا به دنبال جلوگیری از هرگونه جداسازی مالی ایالات متحده خواهد بود، همچنان باقی می ماند.

برای جلوگیری از ورود سرمایه گذاران نهادی غربی به بازار چین، ایالات متحده همچنین باید اطمینان حاصل کند که سرمایه گذاران پرتفوی از اروپا به قرار گرفتن در معرض چین خود پایان خواهند داد. ای

از آنجایی که موضع رسمی ایالات متحده در مورد سرمایه گذاری های پرتفوی در چین هنوز در حال تغییر است، سیاست گذاران بین المللی، فعالان بازار و ناظران باید به ترتیب نظرات خود را اصلاح کنند. مهمترین کاری که هر سه گروه اکنون می توانند انجام دهند این است که به دقت بحث ایالات متحده در مورد رقابت ژئوپلیتیکی با چین را مشاهده کنند و آگاه باشند که این بحث احتمالاً بر آینده بازار سرمایه چین و ساختار مالی جهانی تأثیر می گذارد. مهمتر از همه، این دوره از ژئوپلیتیک مالی مستلزم آن است که موسسات مالی بین المللی یاد بگیرند که امنیت ملی را در هر لحظه در نظر بگیرند.

کد خبر: ۱۶۷٬۸۳۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha