بازار؛ گروه بین الملل: «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا هفته گذشته به تایوان سفر کرد. سفر پلوسی به تایوان در حالی صورت گرفت که دولت چین بارها درباره این سفر به آمریکا هشدار داده و تنشها اکنون میان پکن و واشنگتن به اوج خود رسیده است.
چین برخی از جنبههای تجارت با تایوان را در اقدامی تلافیجویانه در واکنش به سفر جنجالی نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، تعلیق کرد. این محدودیتها شامل تعلیق برخی از واردات میوه و ماهی از تایوان و صادرات شن و ماسه طبیعی به این جزیره است که برای ساخت تراشههای الکترونیکی تایوان استفاده میشود.
چین بزرگترین شریک تجاری تایوان است و به گفته دولت تایوان، تجارت دوجانبه به ارزش ۲۷۳ میلیارد دلار در سال گذشته، ۳۳ درصد از کل تجارت این جزیره با سایر نقاط جهان را تشکیل میدهد. این جزیره خودمختار با جمعیتی بالغ بر ۲۴ میلیون نفر، تولیدکننده و تامین کننده پیشرو تراشههای نیمه هادی در جهان است که جزء حیاتی تقریباً همه دستگاههای الکترونیکی مدرن، از اتومبیل گرفته تا یخچال و تلفن همراه است.
باید گفت شرکت تولید نیمه هادی بزرگ تایوان (TSMC) بزرگترین سازنده تراشه های قراردادی در جهان است و نقش مهمی در تامین انرژی محصولات طراحی شده توسط شرکتهای فناوری مانند اپل، کوالکام و انویدیا ایفا میکند. همچنین شرکت تایوانی TSMC یکی از با ارزش ترین شرکتهای آسیایی است که ۹۰ درصد تراشههای فوق پیشرفته دنیا را در اختیار دارد.
به دلیل تنشهای تجاری ایالات متحده و چین، تعدادی از شرکتهای تایوانی و خارجی که قبلا در سرزمین اصلی چین مستقر بودند، به تایوان نقل مکان کردهاند. با این حال، یک چالش مهم برای تایوان، شکست این کشور در تامین نیازهای رو به رشد انرژی است.
در این راستا خبرنگار بازار گفتگویی با پروفسور« جفری کارلینر» استاد دانشگاه بوستون امریکا تنظیم نموده که در ادامه می آید.
*«نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، علیرغم هشدارهای چین به تایوان سفر کرد. چرا در این مقطع زمانی آمریکا در تلاش برای تحریک چین است؟
ایالات متحده آمریکا از وضعیت تایوان به عنوان داشتن یک دولت مجزا از چین، اما نه کشوری مجزا حمایت می کند. برخی از سیاستمداران آمریکایی از جمله پلوسی، می خواهند بر حمایت ایالات متحده آمریکا از وضعیت تایوان، حتی با خطر تحریک چین، تأکید کنند. به نظر می رسد بایدن در این مورد رفتاری دوگانه داشته باشد. بسیاری از ناظران در ایالات متحده فکر می کنند که سفر پلوسی یک اشتباه بوده است، اما برخی دیگر از آن حمایت می کنند.
*به نظر می رسد این سفر نشان از فصل جدیدی در روابط امریکا و چین و حتی نشان دهنده تصویری از آینده نظم جهانی باشد. یعنی نظمی که در آن آمریکا درصدد است برای مهار چین، پکن را وارد درگیری های ژئوپلیتیک کند. نظر شما چیست؟
ده سال پیش، ایالات متحده انتظار داشت که با ثروتمند شدن چین، پکن مسیر کره جنوبی و تایوان را دنبال کند. این کشورها از فقر شدید به سطح بالایی از توسعه اقتصادی رسیدند و از دیکتاتوری به دموکراسی تبدیل شدند.
تحت رهبری شی، این تغییر مد نظر آمریکا در چین اتفاق نمیافتد و بعید به نظر نمیرسد که در طی سالهای آینده اتفاق بیفتد. با افزایش قدرت اقتصادی چین، قدرت سیاسی و نظامی آن نیز افزایش یافته است.
اکنون ایالات متحده چین را یک رقیب سیاسی می داند و در تلاش است تا با همسایگان چین و سایر کشورها اتحاد ایجاد کند تا قدرت چین را محدود کند. بسیاری از این همسایگان (کره جنوبی، ژاپن، ویتنام، هند، استرالیا و دیگران) در حال حاضر تا حدودی از قدرت رو به رشد چین احساس خطر می کنند. امیدوارم این رقابت منجر به درگیری مسلحانه نشود.
*تایوان از مهمترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده تراشه های الکترونیک است که در high tech نقش محوری دارد. به گونه ای که اگر جنگی میان چین و تایوان رخ دهد، صنایع الکترونیک مرتبط با گوشی تلفن، کامپیوتر و ... فلج خواهد شد. به نظر شما جنگی میان چین و تایوان رخ خواهد داد و اگر چنین شود سرنوشت صنایع های تک در سطح جهان چه خواهد شد؟
جنگ بین چین و تایوان از بسیاری جهات وحشتناک خواهد بود و برای صنایع فناوری پیشرفته در ایالات متحده و سایر کشورهایی که از تراشه های ساخت تایوان استفاده می کنند بسیار مضر خواهد بود.
ایالات متحده به تازگی قانونی را تصویب کرده است که میلیاردها دلار برای تقویت صنعت تراشه ایالات متحده صرف می کند. اگر چین بخواهد تایوان را به زور تصرف کند، این قانون ممکن است تا حدودی آسیب شرکت های فناوری پیشرفته ایالات متحده را کاهش دهد، اما نه برای مدت طولانی.
*نظم جدید جهانی ار حیث بلوک بندی های اقتصادی به چه صورتی خواهد بود؟
طی ۱۰ سال آینده، چین بزرگترین اقتصاد جهان خواهد شد، بزرگتر از اقتصاد ایالات متحده. چین با سایر نقاط جهان بسیار یکپارچه است و تجارت و جریان سرمایه بسیار زیادی دارد. حتی اگر آمریکا و چین جریان کالا و سرمایه بین خود را کاهش دهند و با کشورهای دیگر ائتلاف کنند، بعید است که اقتصاد جهان به دو بلوک آمریکا و بلاک چین تقسیم شود.
دیگر بلوک بندی مانند بلوک شوروی با اروپای شرقی و بلوک ایالات متحده با اکثر نقاط جهان با تجارت یا سرمایه گذاری اندک بین بلوک ها، وجود نخواهد داشت. کشورهای بزرگی مانند هند و برزیل مانند سایر کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه روابط اقتصادی قوی با ایالات متحده و چین خواهند داشت.
جهان در حال حاضر بیش از آن یکپارچه شده است که نمی تواند به جدایی که در دهه ۱۹۷۰ وجود داشت بازگردد. عربستان سعودی نه تنها به ژاپن و اروپا نفت می فروشد بلکه از فروش نفت به چین خودداری نمی کند.
آمریکای جنوبی و آفریقا فروش مس، سنگ آهن و دانه های سویا به چین را متوقف نخواهند کرد و همچنین خرید پوشاک و لوازم الکترونیکی مصرفی چینی را متوقف نخواهند کرد.
حتی ایالات متحده و اروپا نیز بعید است که فروش هواپیما، ماشین آلات، ذرت و گوشت خوک به چین را متوقف کنند یا از خرید تلفن همراه و سایر کالاهای مصرفی خودداری کنند.
اگرچه رشد تجارت بین چین و سایر نقاط جهان ممکن است کند شود، اما به طور چشمگیری کاهش نخواهد یافت. در نهایت باید گفت مناطق تجاری و اقتصادی جداگانه وجود نخواهد داشت.
نظر شما