بازار، گروه استانها: کافی است در مناطقی مانند شهمیرزاد و بسطام که اتفاقاً دو شهر نمونه گردشگری استان سمنان نیز محسوب میشوند و البته جز در نام، خیری هم از این بابت ندیدهاند، قدمی بزنید قطعه قطعه باغاتی میبینید که یا سفره خانه شده و یا به صورت خصوصی در اختیار خانوادهای است که آخر هفتهها را در آن سپری میکنند باغاتی که عمدتاً خبری از چرخه اقتصادی تولید محور در آنها نیست.
خرده مالکی پدیده این قرن جدید است. کارشناسان اعتقاد دارند که باید الگوی کشت و آبیاری در استان سمنان ترویج شود و در واقع حلقه واصلی بین یافتههای علمی، کنشهای مرتبط با جهاد کشاورزی، تحقیقات مرکز تحقیقات کشاورزی و سطح کشت ایجاد شود که آن، ترویج جهاد است. طی سالهای اخیر جهاد با توجه به این مقوله، کارشناسان ترویج خود را فعالتر کرده اما حالا یک مشکل عمده دیگر پیش پای توسعه الگوی کشت و آبیاری نوین است و آن هم خرده مالکی؛ در این گزارش به معضلات خرده مالکی میپردازیم.
اهمیت زمینهای وسیع
کارشناس کشاورزی در گفتگو با خبرنگار بازار، درباره خرده مالکی و مشکلات آن، بیان کرد: جهاد کشاورزی استان سمنان طی یک دهه اخیر نتوانسته در بخش ترویج به ویژه مقوله مهم الگوی کشت، عملکرد خوبی را داشته باشد در نتیجه شاهد هستیم که همچنان کشاورزی سنتی و همچنین کشت خربزه و هندوانه در ششمین استان خشک کشور، رواج دارد و حتی به آن افتخار هم میشود.
محمد تقی رضوانی بیان کرد: رویهای غلط که نه تنها از لحاظ منطقی و خشکسالی بلکه از لحاظ اقتصادی نیز اشتباهی مضحک است چرا که آب گران بها در استان سمنان با هزینهای گزاف استحصال و به زمین خربزه کاری میرسد در واقع برای کاشت یک خربزه ۲۰ هزار تومان ۴۰ هزار تومان آب مصرف میشود و فقط در تصور مسئولان و کشاورزان، این نوع کشت سودمند است.
وی افزود: زمینهای کشاورزی و اراضی باغی و زراعی بزرگترین و مهمترین منبع ارتزاق مردم استان سمنان هستند یعنی تغذیه مردم این استان به زمین بستگی دارد چرا که در این استان دریا و غذاهای دریایی وجود ندارد پس زمین پایه اصلی اقتصاد استان سمنان محسوب میشود. به یاد داشته باشیم که مقصود ما مجموع استان سمنان و اقتصاد مبتنی بر ارتزاق مردم و صنایع غذایی است و لذا صنایعی که در استان پدید آمدهاند، سالها پس از کشاورزی ایجاد شده و بسیاری شأن حتی بر روی اراضی که سابقاً کشاورزی بوده، ایجاد شدهاند لذا ما در مجموع اقتصاد هشت شهرستان استان سمنان میگوئیم.
جهاد کشاورزی استان سمنان طی یک دهه اخیر نتوانسته در بخش ترویج به ویژه مقوله مهم الگوی کشت، عملکرد خوبی را داشته باشد
این فعال بخش کشاورزی که سه دهه از عمر خود را در این زمینه گذاشته، ادامه میدهد: زمین محور اقتصاد استان سمنان است چرا که غذای مردم، دام و علوفه و … را تولید و حتی مازاد آن صادر هم میشود در نتیجه اگر ما بخشی از مرغ استان تهران را هم تأمین میکنیم به این دلیل است که زمین داریم و میتوانیم برای آن طیور غذا بکاریم در صورتی که زمینهایمان از بین بروند و یا آبی برای کشاورزی نماند، اقتصاد استان سمنان با مشکلات عدیده ای روبرو میشود که نخستین آنها عدم توانایی در تأمین نیازها است.
چهره مالکیت در استان سمنان عوض شده است
یک کارشناس اقتصادی نیز در گفتگو با خبرنگار بازار، با اشاره به اینکه خرده مالکی چهره روستاها و تولید استان را تغییر داده است، ابراز کرد: در گذشته اراضی در متراژهای وسیع بودند چرا که اولاً قیمت چندانی نداشتند، ثانیاً برای کشت و کار در نظر گرفته میشدند نه تفریح و ویلا سازی و ثانیاً خانوار فراوانی از آن ارتزاق میکردند امروز به همان اندازه که خانوادهها کوچک شدهاند زمینهای مورد نیازشان هم کوچک شدهاند لذا پدیدهای به نام خرده مالکی پدید آمده است.
مصطفی حاج هاشمی درباره دلایل این امر، میگوید: یک دلیل عمده آن فوت مالکان زمینها است. ما بعد از اتمام سیستم ارباب رعیتی و تقسیم زمینها بین مردم و از بین بردن بورژوازی مبتنی بر زمین، توانستیم زمین را به دست مردمی برسانیم که در آن کار کنند حالا اما دههها از آن موضوع گذشته و اکثر مالکان آن اراضی فوت کردهاند. بنا به دلایلی که در بالا ذکر شد یعنی انگیزههای تفریحی، اقتصادی و حتی مهاجرت به شهرها، دوری از زندگی روستانشینی و … بسیاری از وراث، زمینهای کلان کشاورزی را قطعه بندی کرده و فروختند در نتیجه زمینها ریز ریز شدند.
وی در بیان مصادیقی از این موضوع، توضیح میدهد: وقتی زمین ۱۰ هکتاری به ۲۰ قطعه بدل میشود در واقع به جای یک تصمیم گیرنده ۲۰ تصمیم گیرنده با سلایق مختلف خواهد داشت یکی میخواهد در باغش صیفی کاری داشته باشد دیگری میخواهد آن را سفره خوانی سنتی کند و به مردم جوجه کباب و قلیان بدهد. لذا این بزرگترین مانع در اجرای طرحهای الگوی کشت و آبیاری نوین و … است.
او که دانش آموخته کارشناسی اقتصاد است، میگوید: دومین دلیل مقوله اقتصادی است با گران شدن زمینهای روستایی یک مالک که با مشکلات اقتصادی متعددی روبرو است اولاً محصولاتش سرمازده میشوند، ثانیاً بازار فروش ندارد، ثالثاً گرانی کارگر، سم و کود و بی آبی و … را میبیند کافی است یک قطعه یک جریبی از دو هکتار باغ خود را جدا کرده و بفروشد به یکباره رقمی معادل ۴۰۰ میلیون تومان دست گیرش میشود که میتواند صدها هزینه نپرداخته خود را پرداخت و حتی خودروی بخرد و از دردسرهای باغ و سرمازدگی و بدبختیهایش هم خبری نخواهد بود.
تولید نابود میشود
به سراغ یک کشاورز نیز رفتیم کسی که سالها است در این استان فعالیت دارد. این کشاورز عمده مشکل را در تغییر نگرش و تفکر اقتصادی مولد میبیند و به خبرنگار بازار میگوید: کشاورز روزگاری وضعیت مالی عالی داشت امروز اینگونه نیست شما اگر ۱۰ هکتار زمین داشته باشید باید آرزو کنید که آخر سال فقط بتواند هزینههایتان را جبران و اندک پولی برایتان باقی بگذارد که در قیاس با ده هکتار زمین کشاورزی سابق، هیچی عایدتان نخواهد شد.
محسن هاشمی نیا بیان کرد: زمانی که کارمند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگرفت یک کشاورزی ۱۵۰ میلیون تومان زردآلو یا گندم میفروخت و یک سال کامل مانند یک کارمند، بهترین زندگی را میکرد مسافرت و تفریح را داشت و زندگیاش را میگذراند اما امروز همان کار کند ماهانه ۱۵ میلیون تومان میگیرد و کشاورز ۴۰۰ میلیون تومان هم برداشت نمیکند. در نتیجه کافی است فردی به او پیشنهاد بدهد که ۱۰ هکتار زمینش را به تکههای دو جریبی تقسیم و هر کدام را ۴۰۰ میلیون تومان بفروشد آیا این فرد حق ندارد درباره این پیشنهاد فکر کند؟ ما کاری برای ارتزاق این کشاورز انجام دادهایم که وقتی چنین پیشنهادی میآید بلافاصله آن را رد کند؟
کشاورز روزگاری وضعیت مالی عالی داشت
وی افزود: معضل خرده مالکی مخاطرات بسیاری را پدید میآورد که مهمترین آنها تغییر کاربری تولید محور به تفرجگاه است در واقع به جای اینکه باغات و اراضی دست کشاورزان باشد در اختیار کارمندان و کسبه و … قرار میگیرد که غیر حرفه ای هستند. کسی که به خاطر ویلا حاضر است نیم جریب باغ بخرد واقعاً قرار است در آن نیم جریب باغ چه کاری انجام دهد؟ اصلاً تولید او به چه دردی از اقتصاد میخورد؟
این کشاورز همچنین گفت: زمین نیم جریبی حتی توان تولید مربای یک سال خانه صاحب باغ را هم ندارد و عجیبتر اینکه هر کدامشان هم یک استخر کنار آن ایجاد کرده اند تا آب را حرام کنند و هدر بدهد. خرده مالکی در کنار هدر دادن زمینهای مولد، آب را هم هدر میدهد چرا که شاهد هستیم برای نیم جریب باغ یک استخر سه در چهار متر با عمق یک و نیم متر احداث میشود و آب گران بها را از سفرههای آب زیرزمینی بیرون کشیده و در معرض هوازدگی و تبخیر قرار میدهد. من تعجب میکنم چطور جهاد به این اراضی اصلاً مجوز میدهد.
خرده مالکی چیزی جز ضرر ندارد
در کنار این افراد سراغ یکی از کارشناسان ترویج جهاد کشاورزی نیز رفتیم وی در گفتگو با بازار میگوید: خرده مالکی چیزی جز ضرر ندارد چرا که سبب میشود تا اجرای سیستمهای آبیاری قطرهای و تحت فشار و… هم فاقد صرفه اقتصادی باشد و این بزرگترین مشکل خرده مالکی است. اجرای الگوی کشت و سیستم آبیاری تنها در حالی مزیت است که شما زمین وسیعی داشته باشید چرا که اجرای این طرحها میلیاردها تومان هزینه میطلبد و زمانی جواب میدهد که اراضی کشاورزی وسیع بتواند با محصولات خود، آن را جبران کند.
رضا محمدی میافزاید: شما در واقع باید گندم درو کنید تا پول آبیاری قطرهای را بدهید نه اینکه از حقوق کارمندی را کسب موبایل فروشی و وام بانکی و … بیاورید در یک جریب باغ هزینه کنید که دست آخر آب را هدر بدهید. اصلاً اجرای سیتسم آبیاری در زمینهای زیر یک هکتار اشتباه محض است این موضوع خودش میتواند یک ترمز برای خرده مالکی باشد جهاد اعلام کند برای افرادی که زیر یک هکتار زمین دارند باید برای آبیاری تحت فشار ده برابر قیمت بپردازند آن وقت اگر کسی توانست آب گران بها را برای یک جریب باغ از زیر زمین بیرون بیاورد و هدر بدهد.
وی افزود: کار برای مقابله دشوار است اولاً نباید میگذاشتیم که کار به اینجا میرسید حالا که این اتفاق رخ داده دیگر زور دولت هم نمیرسد تا چارهای بیندیشد. اما اقداماتی همچنان میتوان انجام داد تا از این بیشتر نشود. خرده مالکی یعنی ده تصمیم گیرنده برای یک زمین که روزگاری مولد بود، اقتصاد یک خاندان و یک منطقه و یک شهر را میچرخاند و امروز به جای باغات باید شاهد سفره خانههای سنتی و قلیان سراها باشیم.
در نهایت باید دید آیا مشوقهایی برای سالم نگه داشتن زمینهای بزرگ کشاورزی پدید خواهد آمد یا در پس مشکلات عدیده اقتصادی کم کم باید شاهد باشیم که کشاورزان استان سمنان یکی پس از دیگری اراضی شان را فروخته و در شهرها زمین و خودرو بخرند تا از چرخه اقتصادی زندگی شأن عقب نیافتند.
نظر شما