توحید ورستان؛ بازار: روابط دوجانبه تهران و باکو در دهه های اخیر با فراز و نشیب همراه بود بطوریکه پس از پایان جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ روابط دو کشور تنش بالایی داشت که در حال حاضر از شدت آن کاسته و دو کشور به سمت همکاریهای اقتصادی و سیاسی در حرکت هستند.
بطوریکه علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه سفرهای برنامه ریزی شده به کشورهای منطقه قفقاز جنوبی ، روز جمعه ۲۴ تیرماه به دعوت رسمی اسوب اف همتای آذربایجانی به این کشور سفر کرد.
پیامدهای ژئوپلتیکی عادی سازی روابط تهران-باکو
عادیسازی روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری و اجتماعی ایران و آذربایجان تأثیر بسزایی بر تصویر ژئوپلیتیک منطقه خواهد داشت. در بیشتر دهه ۱۹۹۰، این منطقه بین محور آذربایجان-گرجستان-ترکیه و محور دیگر روسیه-ارمنستان-ایران تقسیم شده بود. ایران و جمهوری آذربایجان همکاریهای اقتصادی بالایی نداشته و دو کشور عملاً سرمایه گذاریهای متقابل اندکی داشتند. با این حال، این فصل جدید در روابط دوجانبه میتواند فرصتهای تجاری جدیدی را برای هر دو کشور به ارمغان بیاورد.
آذربایجان به سرعت در حال تغییر سیاستهای اقتصادی خود است و تمرکز خود را از اتکا به نفت و گاز تغییر میدهد، از همین روی برای نوسازی صنعت، ظرفیت تولید و توسعه بخش غیرنفتی خود – به ویژه گردشگری، کشاورزی، فناوری اطلاعات و حمل و نقل تلاش میکند. بسیاری از ایرانیان در حال حاضر برای مقاصد گردشگری به آذربایجان سفر میکنند و آذربایجانیها اغلب به دنبال خدمات پزشکی در ایران هستند.
در عین حال جمهوری آذربایجان به دنبال سرمایهگذاری در بخش غیرنفتی خود است و شرکتها و تجار ایرانی میتوانند به منبعی ارزشمند در این زمینه تبدیل شوند. به همین ترتیب، هلدینگها و شرکتهای آذربایجانی میتوانند در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کنند و در نتیجه حضور بین المللی خود را در منطقه گسترش دهند. این سرمایه گذاریها میتواند در بخشهای نفت و گاز، ساخت و ساز، پتروشیمی، مواد شیمیایی و نساجی و سایر بخشها باشد. ایران از سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی استقبال میکند و نزدیکی دو فرهنگ، زبان و سنت، مزیتهایی را برای کارآفرینان آذربایجانی برای ورود به بازار ایران به ارمغان میآورد.
توسعه کریدورهای حمل و نقل و انرژی شمال-جنوب یکی دیگر از اولویتهای مذاکرات دوجانبه میتواند باشد آذربایجان با تکمیل خط راه آهن باکو- تفلیس- قارص، اروپا را به آسیا متصل و امکان حمل و نقل کالا در هر دو جهت را فراهم میکند. همزمان، بندر بینالمللی باکو عملیات خود را آغاز کرده و پیوندهای مفیدی با آسیای مرکزی برای تقویت تجارت، بازرگانی و لجستیک منطقه ایجاد کرده است. اتصال سیستمهای راهآهن ایران و آذربایجان، هر دو بنادر آذربایجان و ایران را به قطبهای کلیدی برای تجارت منطقه تبدیل میکند.
آذربایجان همچنین از طریق خط لوله گاز تاناپ، صادرات گاز خود به بازارهای اروپایی را دنبال میکند. گاز ایران میتواند به این خط لوله بپیوندد و از طریق آذربایجان و گرجستان وارد بالکان شود. در عین حال، گرجستان که با کمبود گاز مواجه بوده، میتواند از گاز ایران هم به عنوان منبع مصرف داخلی و هم بهعنوان منبع ترانزیت بهرهمند شود.
آذربایجان همکاری اقتصادی و انرژی نسبتاً مستحکمی و توسعه یافتهای با اتحادیه اروپا دارد و میتواند دریچهای مناسب و سودمند به سوی ایران برای تجارت اروپایی و آمریکایی باشد. به نوعی آذربایجان می تواند به بستری مفید برای پیوندهای تجاری اتحادیه اروپا و ایران تبدیل شود.
اهمیت ژئواکونومیکی کریدور نخجوان
جمهوری آذربایجان و ایران در ۱۱ مارس امسال یادداشت تفاهمی را برای ایجاد خطوط راه آهن، بزرگراه، ارتباط و تامین انرژی که منطقه اقتصادی زنگزور شرقی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق خاک ایران به یکدیگر متصل میکند، امضا کردند. بر اساس این سند، طرح احداث چهار پل بر روی رودخانه آراز و دو خط ریلی و توسعه زیرساخت های ارتباطی و تامین انرژی برای ایجاد کریدور جدید پیشبینی شده است.
توافق جدید با منافع سیاسی و اقتصادی هر دو کشور در روابط دوجانبه و منافع منطقهای آنها مطابقت دارد. با توجه به کاهش نقش ایران در مسائل منطقه پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ و تیره شدن روابط دو کشور در سال ۲۰۲۱، توافق جدید فرصتهای جدیدی را برای اعتمادسازی بین جمهوری آذربایجان و ایران ایجاد میکند. اولین قرارداد سوآپ گاز و قرارداد جدید حمل و نقل ممکن است به کاهش تنشها و ارتقای روابط سازنده کمک کند. همچنین وابستگی متقابل سیاسی و اقتصادی ایران و آذربایجان را در کوتاه مدت و میان مدت افزایش خواهد داد.
در واقع، در چارچوب فرصتهای سیاسی منطقهای، توافق جدید شرایط بهتری را برای هر دو کشور ایجاد میکند تا منافع ملی خود را دنبال کرده و روابط خود را بهبود بخشند. اولاً، برای ایران توافق جدید به تثبیت روابط این کشور با آذربایجان و کاهش درک تهدید از مرز شمالی کمک میکند. این عامل برای ایران نقش اساسی دارد؛ به ایران کمک میکند تحریمها را بشکند و در مسائل منطقهای قفقاز جنوبی درگیر شود. این امر به نوبه خود باعث کاهش عدم اطمینان در دوران افزایش نقش ترکیه در خاورمیانه و وضعیت ناپایدار افغانستان که مرزهای شرقی ایران را تهدید میکند، میشود.
دوم اینکه با توافق جدید، ایران نقش ترانزیت بین آذربایجان و ترکیه را ایفا خواهد کرد. از طریق کریدور جدید، تهران ممکن است اهرم خود را در برابر آنکارا افزایش دهد و نفوذ سیاسی ترکیه در قفقاز جنوبی را متعادل کند.
سوم، ایران احتمالا یک پیوند حمل و نقل با روسیه به دست آورد. این کشور فرصتی برای استفاده از راه آهن باکو- تفلیس- قارص (BTK) از طریق یک پیوند ارتباطی جدید خواهد داشت که به ایران اجازه میدهد تا برای کاهش وابستگی خود به مسیرهای دریایی، پیوند حمل و نقل قفقاز جنوبی را درگیر کند.
برای آذربایجان، کریدور جدید از طریق ایران، جایگزینی برای کریدور زنگزور ایجاد میکند که قرار است از ارمنستان عبور کند. با این توافق جدید، آذربایجان میتواند ارمنستان را تحریک به تسریع مذاکرات صلح و گشایش کریدور زنگزور کند چون کریدور جدید ارمنستان را دور میزند و آن را از مسیر حمل و نقل منطقهای منزوی میکند. علاوه بر این، کریدور جدید ممکن است رقابتی بین ایران و ارمنستان برای تبدیل شدن به کشورهای ترانزیتی ایجاد و این وضعیت موقعیت آذربایجان را در مقابل دو کشور تقویت کند.
آذربایجان همچنین میخواهد از طریق مسیر کوتاهتری به نخجوان متصل شود. علاوه بر این، میتواند ارتباط خود با ترکیه را از طریق سرزمینهای ایران و گرجستان تقویت و متنوع کند. در نهایت، آذربایجان میتواند نفوذ روسیه را بر پروژههای حمل و نقل منطقهای کاهش دهد. برخلاف کریدور زنگزور که سرویس امنیت فدرال روسیه آن را کنترل میکند، هیچ شخص ثالثی مسیر جدید را کنترل نخواهد کرد.
توافق جدید در صورت اجرا به طور مثبت به روابط اقتصادی آذربایجان و ایران و موقعیت منطقهای آنها کمک میکند. از نظر روابط اقتصادی دوجانبه، حجم مبادلات تجاری بین دو کشور در سال ۲۰۲۱ معادل ۴۴۰.۸ میلیون دلار بوده و پیوندهای ارتباطی جدید میتواند هزینههای حمل و نقل را کاهش دهد و تجارت را تقویت کند. علاوه بر این، ساخت راهآهن و جادهها اثر سرریزی دارد که به ایجاد مشاغل جدید برای هر دو طرف کمک میکند. این عامل برای ایران ضروری است، چون در شرایط افزایش قیمت مواد غذایی و سایر مسائل اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید میتواند به تهران برای تامین ثبات خود کمک کند.
از نقطه نظر منطقهای، این پروژه موقعیت ژئواکونومیک کشورها را تقویت میکند. اول اینکه تهران از هزینههای ترانزیت برخوردار خواهد شد که به طور مثبت به اقتصاد ایران کمک میکند. بر اساس گزارشها، هر تن کالای ترانزیت شده از طریق ایران، همان درآمدی دارد که از صادرات هر بشکه نفت بدست میآید. هر تن کالایی که از خاک ایران میگذرد تقریباً ۱۰۰ دلار درآمد دارد که نزدیک به قیمت یک بشکه نفت است. علاوه بر این، ایران از طریق پیوندهای ارتباطی جدید میتواند موقعیت خود را بهعنوان کریدور تجاری شرق به غرب بین آذربایجان و ترکیه تقویت کند.
ثانیاً، به لطف ارتباط راه آهن با آذربایجان، تهران با روسیه نیز ارتباط فیزیکی خواهد داشت. به این ترتیب، شرکتهای ایرانی از حداکثر مزیت توافق تجاری ترجیحی بین جمهوری اسلامی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت سلطه مسکو برخوردار میشوند.
برای آذربایجان، یک راه آهن جدید میتواند بازسازی منطقه قره باغ را تسریع بخشد، چون توسعه زیرساختهای سخت و نرم، جذابیت این منطقه را برای شرکتهای بین المللی افزایش میدهد. به هر حال، بهبود حمل و نقل هزینه را کاهش میدهد، به پیش بینی زمان رسیدن کالا کمک و مزایا را افزایش میدهد.
کریدور جدید، آینده این پروژه به روابط آذربایجان و ارمنستان بستگی دارد. اگر مذاکرات صلح به نتیجه برسد و کریدور زنگزور باز شود، در اهمیت اقتصادی و استراتژیک گذر جدید از ایران تردید وجود خواهد داشت
کریدور جدید میتواند به آذربایجان کمک کند تا مسیرهای خود را متنوع کرده و ظرفیت حمل خود را از طریق تجارت شرق و غرب گسترش دهد. در دوران افزایش تحریمها علیه روسیه و عدم تمایل شرکتهای بینالمللی به استفاده از روسیه به عنوان کشور ترانزیت برای صادرات کالاهای خود از چین به اتحادیه اروپا، ایجاد کریدور جدید از طریق ایران اهمیت استراتژیک و اقتصادی باکو و تهران را افزایش میدهد. ممکن است فرصتی برای آنها ایجاد کند تا نقشی کلیدی در تجارت شرق و غرب داشته باشند.
با وجود فرصتهای متفاوت کریدور جدید، آینده این پروژه به روابط آذربایجان و ارمنستان بستگی دارد. اگر مذاکرات صلح به نتیجه برسد و کریدور زنگزور باز شود، در اهمیت اقتصادی و استراتژیک گذر جدید از ایران تردید وجود خواهد داشت. به همین دلیل است که روابط آذربایجان و ارمنستان ممکن است آینده یک کریدور جدید بین آذربایجان و ایران را تعیین کند.
در واقع توافق جدید بین جمهوری آذربایجان و ایران میتواند به آنها در کاهش تنش، ثبات روابط و تقویت روابط اقتصادی دوجانبه کمک کند. علاوه بر این، آخرین معاملات فرصتهایی را برای روابط دوجانبه آنها ایجاد میکند و به آنها اجازه میدهد موقعیت منطقهای سیاسی و اقتصادی خود را در قفقاز جنوبی تقویت کنند.
جمهوری آذربایجان و ایران این فرصت را دارند که ماهیت روابط خود را بهطور ریشهای تغییر دهند و از دهههای متمادی بدگمانی و تضاد در روابط دوجانبه خود دور شوند
در کوتاه مدت، توافق جدید به هر دو کشور اجازه میدهد تا از مزایای مالی برخوردار شوند و تعادل قوا را در قفقاز جنوبی حفظ کنند. در میان مدت، این کریدور موقعیت ترانزیتی کشورها را تقویت و فرصتی برای ایفای نقشهای کلیدی در تجارت شرق و غرب ایجاد میکند.
در مجموع، جمهوری آذربایجان و ایران این فرصت را دارند که ماهیت روابط خود را بهطور ریشهای تغییر دهند و از دهههای متمادی بدگمانی و تضاد در روابط دوجانبه خود دور شوند که نه تنها تصویر جدیدی را برای ژئوپلیتیک منطقه به ارمغان میآورد، بلکه به طور قابل توجهی تجارت و بازرگانی منطقه را تغییر میدهد و توسعه اقتصادی را تقویت میکند.
در این شرایط، چشمانداز درگیریهای قومی و منطقهای میتواند کاهش یابد و راه را برای پروژههای سودمند متقابل هموار کند. از این نظر، آذربایجان به دنبال تبدیل شدن به هاب مناسب برای انتقال گاز و نفت ایران به بازارهای غربی است.
نظر شما