حامد شایگان؛ بازار: در حال حاضر بسیاری از سهامداران خرد نگران بازار سرمایه منتظر سیگنال ارزش معاملات هستند و در روزهای اخیر برخی کارشناسان معتقدند در این محدوده باید بازار برگردد، زیرا ارزش معاملات هم کمکم با شیبی کند در حال افزایش است، اما واقعیت این است که بعد از افت اخیری که بازار داشته نمادها به محدوده کم ریسک رسیده اند و باب میل نوسان گیرها شده و شاهد این هستیم که با وجود اینکه تعداد معاملات زیاد شده، اما رشدی در بازار اتفاق نمی افتد، زیرا در واقع ارزش واقعی معاملات بورس کمتر از ۸۰۰ میلیارد تومان است و بخش بزرگی از این ۳ هزار میلیاردی چرخش نقدینگی توسط نوسان گیرها و حقوقی هاست و متفاوت از ۳ هزار میلیارد تومان معاملاتی هست که قرار است در سهام باقی بمانند.
بر این اساس می توان ادعا کرد که همچون پاییز ۱۴۰۰ بورس در حال پیشروی به سمت رکود است و اعداد شاخص کل و ... تحت تاثیر انتقال شرکت های بزرگ از فرابورس به بورس و عرضه اولیه ها رشد کرده و هنوز شرایط برای رشد کلی بازار فراهم نشده است و این موضوع به اراده دولت و حقوقی ها هم بر می گردد شاید بخشی از این مساله به بهانه ابهام برجام و ریسک هایی هست که در تابستان با قطعی برق و ... متوجه شرکت های بزرگ و شاخص ساز شده است، اما به طور کلی سیاست های کلان در مسیر سرکوب رشد نقدینگی و مهار بازارهاست و این مساله بی ارتباط با گزارش اخیر بانک مرکزی نیست که رشد منفی ۹ درصدی نقدینگی در کشور را اعلام کرده است.
چند ماه اخیر بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی صرف عرضه اولیه های مشابه ددانا و سآبیک و ... شده، شرکت های مالک اصلی این شرکت ها در بازار سرمایه حاضر هستند و سودسازی آنها قبلا هم در صورت های مالی شرکت های اصلی تاثیر گذار بوده، از این رو می توان گفت عملاً ورود شرکت های جدید به بازار تنها در مسیر رشد شاخص بود و الا شرکت های دولتی مالک آنها قبلاً هم از سود تقسیمی آنها بهره می بردند و نیازی به عرضه اولیه شان هم نبود و کمکی هم برای بازار نیست و این مساله شاید بزرگترین چالش بازار هست که عملاً عرضه اولیه ها در شاخص تاثیر دارند اما در بازار نقش منفی ایفا می کنند، زیرا نقدینگی در جذب می کنند و همچنان بخش عمده ای از سهام آنها در اختیار دولتی ها باقی می ماند.
از طرف دیگر بخشی از کارمزد معاملات سهامداران شرکتهای کوچک و متوسط وارد صندوق تثبیت می شود، که کار آن مراقبت از پرتفوی تعدادی نماد خاص شاخص ساز هست، در صورتی که به جای این موضوع باید با کارمزد سهامداران، همه نمادها را حمایت کند تا نوعی تکلیف بازار مشخص باشد نه اینکه شاخص بالا بماند و ارزش برخی نمادها افت شدید کند!
حالا این صندوق تثبیت بازار در منفی ها می خرد و در مثبت ها می فروشد، اصلاً فرض کنیم سودی هم نکند، این چه کمکی برای بازار است؟ این اتفاقات در بازار سرمایه ایران در شرایطی رخ می دهد که در مورد سکه، طلا و ارز در حال حاضر قدرت مطلق در اختیار خریداران هست و دولت می توانست در این بازار با معاملات آتی سمت فروشنده را تقویت کند، اما عملاً این اتفاق نمی افتد و این مساله نشان می دهد که بازار سرمایه می تواند، عامدانه در اصلاح قرار گرفته باشد!
به طور قطع با در نظر گرفتن وضعیت بازارهای موازی فقط بورس جا مانده که بیشتر حکایت از دست های کنترل گر بر سر این بازار است، به همین دلیل فعلاً رکود بازار ادامهدار خواهد بود و شرط صعود دوباره ارزش معاملات به سیاست های دولت از جمله سیاست های مداخله گرانه داخلی و سیاست خارجی و... برمیگردد.
نظر شما