توحید ورستان؛ بازار: ایران و هند روز سه شنبه بر تعهد خود برای ادامه همکاری در توسعه بندر چابهار به عنوان یک قطب ترانزیتی برای منطقه به ویژه آسیای مرکزی تاکید کردند و گفتند که نمایندگان دو کشور به زودی برای رسیدگی به جنبه های عملیاتی این بندر کلیدی، دیدار خواهند کرد.
این تعهد برای ادامه همکاری در بندر چابهار، در سفر جاری حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به هند صورت گرفت. این اولین سفر عبداللهیان از زمان انتصاب به مقام وزارت امور خارجه است. وزیر امور خارجه ایران در این سفر با نارندرا مودی نخست وزیر و مشاور امنیت ملی آجیت کومار دوال دیدار کرد و در گفت و گو با سوبرانیام جایشانکار همتای هندی خود، وضعیت کنونی مذاکرات هسته ای را بررسی کرد، دو وزیر همچنین درمورد مناقشه اوکراین و پیامدهای آن تبادل نظر کردند.
روابط دوجانبه بین هند و ایران هزاران سال برقرار بوده و هر دو کشور تا سال ۱۹۴۷ دارای مرزهای مشترک بودند و چندین ویژگی مشترک در زبان، فرهنگ و سنتهای خود دارند. پیوندهای دیپلماتیک نیز در ۱۵ مارس ۱۹۵۰ برقرار و هر دو کشور معاهده دوستی و صلح دائمی را امضا کردند. با این حال، پیوستن ایران به پیمان بغداد در سال ۱۹۵۴ و سیاست جنگ سرد، مانع از برقراری روابط نزدیکتر دو کشور تا دهه ۱۹۹۰ شد.
پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، قطع رابطه با امریکا، جنگ ایران و عراق و حمایت تهران از حزبالله و حماس و دیگر موارد منجر به طیفی از تحریمهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران شد. در دهه ۱۹۹۰، منافع هر دو کشور حول محور انرژی، آسیای مرکزی و امنیت، عمدتاً در منطقه پاکستان-افغانستان، همپوشانی داشت. این امر منجر به امضای «بیانیه دهلی» که چشم انداز مشارکت دفاعی و استراتژیک و "اعلامیه تهران" که زمینههای همکاری ممکن را مشخص کرد، منجر شد.
روابط اقتصادی بین هند و ایران پس از باز شدن اقتصاد هند در اوایل دهه ۱۹۹۰ تقویت شد. بر اساس گزارش اگزیم بانک هند، واردات هند از ایران ( در شرایط عادی) تحت سلطه نفت خام است که ۸۵.۹ درصد از کل واردات هند از ایران را تشکیل میدهد. بطوریکه در سال ۲۰۱۴، هند دومین بازار بزرگ صادرات نفت خام ایران بود. اما تحریمهای آمریکا علیه ایران منجر به کاهش تجارت به پایین ترین سطح تاریخی شد. هند به طور پیوسته واردات از ایران را کاهش داده چون تحریمهای ایالات متحده و سایر کشورهای غربی کانالهای پرداخت را مسدود و مسیرهای حمل و نقل را فلج کرده است.
اهمیت ژئواکونومیک ایران
با وجود تحریمها، اقتصاد ایران به دلیل دارا بودن منابع انرژی فراوان با ذخایر قابل توجه نفت و گاز طبیعی که پس از روسیه در رتبه دوم جهان قرار دارند، به عنوان اقتصادی با بخش هیدروکربنی بزرگ محسوب میشود. هند یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد در جهان است و بنابراین، تقاضا برای انرژی در هند افزایش قابل توجهی دارد. هند چهارمین مصرف کننده بزرگ انرژی پس از چین ، آمریکا و روسیه است.
سه چهارم تقاضای انرژی هند توسط سوخت فسیلی تامین میشود، سهمی که با دور شدن تدریجی خانوارها از استفاده سنتی انرژی برای پخت و پز افزایش یافته است. برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد انرژی و حفظ نرخ رشد اقتصادی، هند باید منابع تامین انرژی را برنامهریزی کند. ایران یکی از کشورهایی است که به دلیل نزدیکی به هند و برخورداری از منابع انرژی فراوان میتواند این نیازها را تامین کند. علاوه بر انرژی، منافع اقتصادی هند در ایران شامل اتصال به افغانستان و آسیای مرکزی نیز میشود.
البته منافع روابط هند و ایران دوجانبه است. یکی از عناصر مهم در روابط هند و ایران، جایگاه هند به عنوان بازار بزرگ محصولات ایرانی است. انتخاب ایران از سوی هند به عنوان دروازه آسیای مرکزی و افغانستان نیز پیامدهای مثبتی بر آرزوهای ایران برای تبدیل شدن به هاب منطقهای تجارت و ترانزیت دارد. سرانجام، در پس زمینه مناقشات هستهای ایران و تلاشهای ایالات متحده برای منزوی کردن ایران، تداوم روابط جمهوری اسلامی ایران با بزرگترین دموکراسی جهان ارزش ایده آلی دارد.
منافع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در ایران
ایران، یکی از ثروتمندترین کشورها از نظر هیدروکربن و هند، اقتصاد به سرعت در حال رشد با عطش عمیق برای انرژی، نشانههای روابط هند و ایران است. با این وجود، اهمیت استراتژیک ایران برای هند بسیار مهم است و هند را وادار میکند تا در مواجهه با مشکلات غیرقابل حل، با ایران پیوند بخورد. در سناریوی فعلی، اگر روابط صرفاً مبتنی بر انرژی بود، ایران از هند دور میشد. با این حال، موقعیت جغرافیایی ایران برای گسترش ژئوپلیتیک هند، به ویژه به آسیای میانه، که یک منبع غنی از منابع طبیعی است، بسیار مهم است. به طور مشابه، ایران برای دسترسی هند به افغانستان که در آن هند منافع استراتژیک و امنیتی زیادی دارد، حیاتی است.
رقابت هند و چین باعث ایجاد تضاد منافع در سطوح مختلف در همسایگی نزدیک آنها و منطقه اقیانوس هند میشود که از نظر استراتژیک برای هر دو کشور مهم است. در حالی که چین بر BRI تمرکز دارد، هند پروژههای اتصال مانند بندر چابهار و کریدور بین المللی شمال-جنوب (INSTC) را دنبال میکند. هدف از این ابتکارات، اتصال آسیای مرکزی و افغانستان است. افغانستان برای هر دو این قدرتهای بزرگ اهمیت ویژهای دارد چون احتمال خلاء قدرت در کشور پس از خروج ایالات متحده وجود دارد.
هند به دلیل نگرانی امنیت ملی بزرگتر مربوط به منطقه، نگران وضعیت افغانستان است که شامل؛ تسلط طالبان، افزایش تهدیدات افراطی برای هند، نفوذ پاکستان و محاصره استراتژیک توسط چین میشود. بنابراین، ایران برای هند برای تامین منافع خود در افغانستان و آسیای مرکزی حیاتی است چون میتواند هند را به این مناطق متصل کند.
چرا بندر چابهار برای هند مهم است؟
بندر چابهار ایران برای منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی هند در غرب آسیا، افغانستان و آسیای میانه که بخشی از همسایگی گسترده هند بوده، حیاتی است. کریدور تجاری و ترانزیتی به هند اجازه میدهد تا با دور زدن پاکستان از طریق زمین به این مناطق دسترسی داشته باشد. اهمیت این بندر در سالهای اخیر به دلیل تلاش چین برای افزایش نفوذ خود در همسایگی نزدیک و گسترده هند از طریق BRI و سرمایهگذاری در بنادری مانند گوادر افزایش یافته است.
موقعیت چابهار به عنوان دروازه ای به اقیانوس هند، آن را به قطب کشتیرانی منطقه ای ایده آل و پرسود تبدیل کرده است. این کشور موقعیت ژئوپلیتیکی را به هند ارائه میدهد که از آنجا میتواند بندر گوادر پاکستان را زیر نظر داشته باشد. بندر گوادر که در فاصله ۹۰ کیلومتری قرار دارد، توسط چین به عنوان محور سرمایه گذاری این کشور در پاکستان و نقطه عطف کلیدی در BRI بلندپروازانه این کشور توسعه مییابد.
در ماه مه ۲۰۱۶، هند موافقتنامههای سه جانبه هند-ایران-افغانستان و هند-ایران را برای ایجاد یک مسیر تجاری با افغانستان محصور در خشکی و جمهوریهای شوروی سابق در آسیای میانه و اروپا از طریق یک مسیر جایگزین زمینی-دریایی امضا کرد که البته کشورهای دگیر مانند ازبکستان و عمان نیز در پی پیوستن به آن هستند. این توافقنامه سه جانبه شامل مشارکت هند در توسعه دو اسکله با سرمایه گذاری ۸۵ میلیون دلاری بود.
در گفتمانهای استراتژیک هند، چابهار اغلب به عنوان یک دستاورد استراتژیک برای هند به تصویر کشیده شده است، به ویژه با توجه به مشارکت چین در توسعه بندر گوادر پاکستان. با این حال، ایران از پیوند دادن هر بعد استراتژی به بندر چابهار اجتناب کرده و تمایل خود را برای باز کردن درهای توسعه بیشتر خود به روی سایر کشورها از جمله چین بیان کرده است. تحولات آتی در عرصه بندر چابهار و عمق مشارکت هند و نیز حضور یا عدم حضور چین، پیامدهایی بر توسعه مشارکت استراتژیک هند و ایران خواهد داشت.
چالشهای روابط دوجانبه
ایران اخیراً اعلام کرده است که به تنهایی کار بر روی یک خط ریلی مهم بین زاهدان و بندر چابهار را آغاز خواهد کرد. هند قبلاً متعهد شده بود که به طور مشترک خط ریلی را در سال ۲۰۱۶ توسعه دهد. ایران این اقدام را با تأخیرهای مالی از سوی هند توجیه کرد. وزارت امور خارجه هند نیز تصریح کرد که پس از نشست بین دو طرف در دسامبر ۲۰۱۹ برای بررسی پروژه راه آهن، تعیین یک نهاد مجاز برای نهایی کردن مسائل باقی مانده به تهران واگذار شده است. اخراج هند از این پروژه مهم احتمالا به دلیل روابط نزدیک هند با آمریکا و روابط چین با ایران باشد که به دلیل تحریمها با بحران اقتصادی فزایندهای مواجه است.
همچنین، قرارداد مشارکت اقتصادی ایران و چین اخیراً علنی شد و به اعتقاد برخی زنگ خطری به ویژه برای هند و ایالات متحده ایجاد کرد. اساس این توافق در سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به ایران در سال ۲۰۱۶ گذاشته شد. این توافق یک موقعیت برد-برد برای هر دو کشور ایجاد میکند؛ چون به اقتصاد تحریم شده ایران کمک و جای پای چین در خاورمیانه را محکم میکند و البته ذخایر عظیم هیدروکربنی ایران به پروژههای توسعه طلبانه جهانی چین کمک خواهد کرد. بنابراین؛ این کشور همچنین سهم استراتژیک هند در پروژه بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان در سواحل جنوبی ایران را به خطر میاندازد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران یکی از چالش های مهم بین روابط دوجانبه است. آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای ایران پس از امضای آن در سال ۲۰۱۵ و اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران خارج شد. تحریمها و سیاستهای تهاجمی آمریکا وضعیتی از عدم اطمینان اقتصادی و ژئواستراتژیک ایجاد کرده است و در این میان سرمایه گذاران هندی از ترس آمریکا از داشتن تجارت در ایران محتاط هستند و همچنین هند با توقف خرید نفت ایران از سیاست عدم پایبندی به تحریمهای یکجانبه خارج شد.
روابط هند با ایران به دلیل فشارها و تحریمهای ایالات متحده که راههای مالی قانونی به ایران و خروج از ایران را مسدود میکند، اغلب تحت فشار است. هند در ایجاد توازن در روابط خود با ایران و ایالات متحده با مشکلاتی مواجه است، چون اکثر تامین کنندگان پروژهها در این کشور بیم دارند نام آنها در لیست سیاه ایالات متحده قرار گیرد. این کشور همچنین با وجود مسائل متعدد مجبور به جانبداری با ایالات متحده است.
مسیر پیشرو
از آنجایی که هند در موازنه روابط با ایالات متحده، چین و ایران و در عین حال تلاش برای افزایش نفوذ سیاسی خود در غرب آسیا، مسیر ظریفی را طی می کند، بنابراین سیاست خارجی چندجانبه راهگشاست. هند باید مشارکت خود در توسعه بندر چابهار را به دلیل اهمیت ژئواستراتژیک حفظ کند. همچنین در کوتاه مدت، هند باید اعتبار چندجانبه خود را برای جذب سرمایه گذاری در پروژههای بندری از بخش دولتی و خصوصی، تقویت همکاریهای دریایی بین کشورهای ساحلی برای افزایش ترانزیت کالا، و تقویت مشارکت منطقهای برای توسعه بندر چابهار بهبود بخشد.
بنابراین برای درک عمق کنونی و پیشبینی مسیر آینده روابط هند و ایران، میتوان بر سه موضوع اصلی تأکید کرد که نشاندهنده این مسیر است. اولین مورد، میدان گازی فرزاد-بی ایران است که یک شرکت دولتی هندی، ONGC، در مرحله کشف در آن مشارکت داشت. پس از کشف گاز، مذاکرات طولانی دو طرف منجر به دستیابی هند به حقوق توسعه آن نشد و به این ترتیب ایران تصمیم به توسعه مستقل این میدان گرفت.
دومین موضوع مهمی که نشانگر روابط در حال تحول هند و ایران شده است، خط راه آهن پیشنهادی چابهار به زاهدان است. این پروژه برای اتصال بندر چابهار به افغانستان، که دارای منافع استراتژیک قابل توجهی برای هند است، طراحی شد. اخیرا رسانهها از پس گرفتن پیشنهاد ایران از هند خبر دادند. با این حال، هند این موضوع را رد و رسماً ادعا میکند که دو کشور در حال حاضر در حال مذاکره برای به ثمر رساندن این سرمایه گذاری هستند.
سومین موضوع مهم پروژه بندر چابهار است. در این حوزه، هند موفقیت های قابل توجهی به ویژه در زمینه شروع بهره برداری از این پروژه پس از سرمایه گذاری اولیه برای توسعه آن به دست آورده است. تعهد اولیه هند در سال ۲۰۰۳ بود و سرانجام این بندر در سال ۲۰۱۶ به بهره برداری رسید. با وجود موانع ایجاد شده توسط تحریمهای آمریکا، دو کشور پیشرفت چشمگیری در این زمینه داشتند و از سال ۲۰۱۸، یک شرکت هندی بهره برداری از این بندر را آغاز کرد. به گفته وزارت امور خارجه هند تا ژوئیه ۲۰۲۰، این بندر ۸۲ کشتی، از جمله ۵۲ کشتی در ۱۲ ماه گذشته را جابجا کرده است که در مجموع ۸۲۰۰ کانتینر معادل ۱۲ هزار تن محموله فله را جابجا کرده است. دو کشور بیشتر در حال بررسی راه هایی برای افزایش ترافیک هستند تا بندر را از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر کنند و استفاده از آن را برای افغانستان و همچنین آسیای مرکزی افزایش دهند.
الگوی توافقنامه تجارت آزاد
رابطه هند با کشورهای خلیج فارس، طیف زیادی از بخش های اقتصادی مانند سرمایه گذاری، واردات انرژی، تجارت مروارید، صادرات غلات،...را شامل میشود که یکی از موارد مهم اخیر امضای توافق نامه تجارت آزاد هند با امارات متحده عربی است. این توافق که ۱۸ فوریه امسال و با حضور نارندرا مودی، نخست وزیر هند و محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی در جریان نشست مجازی سران دو رهبر با هدف افزایش حجم مبادلات تجاری دو کشور در بازه زمانی پنج ساله به ۱۰۰ میلیارد دلار به امضا رسید. همچنین براساس این توافقنامه، ۸۰ درصد از عوارض گمرکی کالاهای اماراتی و هندی لغو میشود.
وزارت اقتصاد امارات متحده عربی می گوید که تا سال ۲۰۳۰ این توافق ۹ میلیارد دلار یا ۱.۷ درصد به تولید ناخالص داخلی کشور اضافه میکند و صادرات ۷.۶ میلیارد دلار یا ۱.۵ درصد و واردات ۱۴.۸ میلیارد دلار یا ۳.۸ درصد افزایش مییابد. این توافقنامه برای هر دو طرف از اهمیت راهبردی برخوردار است و پتانسیل آن برای رسیدن حجم تجارت دوجانبه به ۱۰۰ میلیارد دلار در مدت پنج سال است که به نفع هر دو کشور خواهد بود.
روابط اقتصادی بین امارات و هند در سال های گذشته توسعه یافته است. مبادلات تجاری بین دو کشور از ۱۸۰ میلیون دلار در سال ۱۹۷۱ به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در حال حاضر افزایش یافت. امارات متحده عربی سومین شریک تجاری بزرگ هند برای هشتمین سال متوالی در ۲۰۲۰-۲۰۲۱ است و حجم تجارت دوجانبه غیرنفتی از ۱۸۵ میلیون دلار در سال ۱۹۸۵ به بیش از ۴۳ میلیارد دلار در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۲۱ افزایش یافته است.
سرمایه گذاری مستقیم خارجی از امارات به هند نیز از ۳۳۹ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ به ۴.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. امارات متحده عربی به یکی از ۵ شریک تجاری برتر هند ارتقا یافته است و چند سالی است که در رتبه اول قرار دارد. عمده صادرات هند به امارات شامل محصولات کشاورزی، منسوجات، سنگهای قیمتی، جواهرات، خدمات، فناوریهای نرم افزاری، محصولات شیمیایی و چرمی است. مهمترین صادرات امارات به هند شامل نفت و محصولات آن، مواد شیمیایی معدنی، آهن، فولاد، کود و پلاستیک است. امارات سومین منبع مهم واردات هند است و به تنهایی ۴۰ درصد از کل تجارت آن با جهان عرب را به خود اختصاص داده است.حدود ۱۳ درصد از صادرات هند از طریق امارات به شورای همکاری خلیج فارس مجددا صادر میشود.
هدف از آوردن مثال رابطه هند با امارات، تاکیدی بر اهمیت برقراری تجارت آزاد به کشورهای بزرگ مانند هند که میتواند برای ایران نیز الگو باشد چون با توجه به کالاهای وارداتی و صادرات ایران و هند به نوعی هر دو کشور مکمل یکدیگر هستند برای نمونه هند میتواند نیاز انرژی خود را از ایران تامین کند و در مقابل ایران نیز نهاد های دامی و غلات را از این کشور وارد کند تا حجم تجارت دو کشور که در سالهای اخیر به سطح غیرقابل قبولی کاهش یافته، دوباره روند افزایشی به خود بگیرد.
نتیجه
رابطه با ایران از نظر اقتصادی و ژئواستراتژیک برای دهلینو اهمیت دارد. بنابراین یک استراتژی جدید سیاست خارجی چندجانبه برای هند برای حفظ استقلال استراتژیک که به نفع رشد فراگیر و منافع ملی است، حیاتی است.
هرچند در سالهای اخیر روابط دو کشور تحت تاثیر تحریمهای آمریکا بود اما تحولات ژئوپلتیک و ژئواکونومیک به ویژه در اوکراین، قفقاز جنوبی و آسیای میانه باعث شده است که اهمیت ایران برای هند بیشتر شود.
نظر شما