بازار؛ گروه بین الملل: هوش مصنوعی مزایایی دارد که مستقیماً با نقاط ضعف انسان مطابقت دارد. برخلاف انسان، احتمالات را میفهمد، سوگیری نمی کند، به طور عجیبی سازگار است و از خطرات ناروا اجتناب میکند. بسیاری از مزایای هوش مصنوعی به خوبی شناخته شده، قابل درک و تبلیغ است و محدودیت های آن نیز به خوبی شناخته شده است. اما ویژگی های برجسته دیگری وجود دارد که اگرچه اغلب به آنها اشاره نمی شود، اما در خور توجه هستند.
مزایا
برنامه های کاربردی هوش مصنوعی می توانند کارهای فوق العاده پیچیده را به راحتی انجام دهند. آنها می توانند توصیه هایی را برای آهنگ بعدی که ممکن است از آن لذت ببرید شخصی سازی کنند یا از طریق میلیون ها اشعه ایکس آهنگی که نشان دهنده علاقه شماست را انتخاب کنند. علاوه بر این، آنها می توانند چنین وظایفی را در سطوحی از حجم و دقت انجام دهند که متخصصان انسانی نمی توانند انجام دهند. با استفاده از هوش مصنوعی مشاغل یکنواخت - در عین حال مهم - را می توان بدون نقص و بدون شکایت انجام داد.
محدودیت ها
مقالات زیادی نوشته شده تا اثبات کنند انسان ها توانایی هایی دارند که هوش مصنوعی فاقد آن است. این مقالات اغلب استدلال می کنند که انسان ها و هوش مصنوعی باید با هم کار کنند و هوش مصنوعی توانایی های گسترده تر انسان را افزایش می دهد. ما می توانیم شرایط در حال تغییر را تصور، پیش بینی، احساس و قضاوت کنیم. از آنجایی که هوش مصنوعی گستردهتر هنوز در دسترس نیست، مدلهای هوش مصنوعی فعلی - که در کارهای محدود عالی هستند - هنوز از راهنماییهای انسانی بهره میبرند.
فراتر از بدیهیات، هوش مصنوعی دارای مزایایی است که مستقیماً با نقاط ضعف انسان مطابقت دارد. برخلاف ما، احتمالات را میفهمد، سوگیری نمی کند، به طور عجیبی سازگار است و از خطرات ناروا اجتناب میکند.
باید گفت انسان ها پیامدها را درک می کنند اما عموماً در پردازش احتمالات ضعیف هستند. مونتی هال Let’s Make a Deal مثالی است که در آن انسان ها عدم درک احتمالات و به روز رسانی قبلی ها را نشان می دهند. در این بازی سه در وجود دارد: پشت یک در ماشین وجود دارد و پشت دو در دیگر بز. مونتی یکی از درها که یک بز را نشان می دهد باز می کند. سپس مونتی به شرکت کننده این فرصت را می دهد که درب بسته دیگر را تغییر مکان دهد. معلوم می شود که با باز کردن یک در، مونتی اطلاعات اضافی به شرکت کننده داده است و شرکت کننده اگر همیشه سوئیچ کند، دو سوم مواقع ماشین را برنده می شود. ما انسان ها تمایل داریم که این نوع سؤالات را اشتباه بگیریم، اما هوش مصنوعی می تواند به طور کامل به آن پاسخ دهد.
تعصب – انسانها سوگیریهای زیادی دارند. سوگیری شاید رایج ترین جهت گیری باشد که انسان ها فاقد از هر نژاد یا قومی دارند: ما اغلب به دنبال اطلاعاتی می گردیم و آنها را تفسیر می کنیم که از یک فرضیه یا نظریه از پیش ساخته شده پشتیبانی می کند. دو انسان می توانند یک برنامه خبری را تماشا کنند و ما را با نتیجه گیری های متفاوت در مورد رویدادهای روز مواجه کنند.
در مقابل، سوگیری در هوش مصنوعی فقط از طریق دادههایی که به آن میدهیم برای یادگیری آشکار میشود. تعصب هوش مصنوعی به جای پیچیدگی دائمی در حال تغییر تجربیات، خاطرات، باورها و ترسهای انسانی به مجموعه دادههای خاص محدود میشود. از این نظر، تعصب هوش مصنوعی مسلماً گسسته تر و قابل حل تر از تعصب انسانی است.
سازگاری - هوش مصنوعی به طرز دردناکی ثابت است و آنچه را که به طور مداوم می خواهیم انجام می دهد. یکی از ویژگیهای ثابت انسانها این است که در ورزش، رژیم غذایی، مسیرهایی که برای رسیدن به محل کار میرود، و غیره همیشه به یه شکل رفتار نمی کند و سازگاری با شرایط ندارد. علاوه بر این، انسانها راههایی برای توجیه ناسازگاریهای خود پیدا میکنند. غیرقابل درک نیست که نمایه یک بیمار با علائم مشابه به پزشک مشابهی ممکن است در زمانهای مختلف تشخیصهای متفاوتی داشته باشد. هوش مصنوعی سازگاری رویه و نتیجه را تضمین می کند، مشروط بر اینکه جمعیت اصلی انحراف زیادی نداشته باشد.
ریسک – هوش مصنوعی ریسک نمیکند، اما انسانها ریسک میکنند. البته به همین دلیل است که ما می خواهیم هوش انسانی هوش مصنوعی را تقویت کند. قدرت نبوغ انسان در واقع ریسک کردن و شرط بندی روی آن است. به عنوان مثال، شرطبندی روی خودروهای الکتریکی در حالی که هیچ الگوریتمی انجام این کار را پیشنهاد نمیکند. اما گاهی اوقات این خطر در حرکت ناکارآمد ظاهر می شود، مانند فاجعه شاتل فضایی چلنجر که خدمه آن را کشت.
حتی اگر یک مهندس با اشاره به نگرانیهای ایمنی ناشی از نقص طراحی در مهر و موم حلقههای O-رینگ، به تأخیر در پرتاب تاکید کرد، شاتل طبق برنامه بالا رفت و حدود یک دقیقه پس از بلند شدن منفجر شد. دایان وان، جامعهشناس، در تحلیل خود از آن فاجعه مرگبار سال 1986، اصطلاح «عادیسازی انحراف» را برای توصیف تیمهایی ابداع کرد که نسبت به اقدامات نادرست حساسیتزدایی میکنند. هوش مصنوعی به طور عینی ارزیابی و تشخیص می داد که پرتاب باید به تعویق می افتاد.
بنابراین بله، هوش مصنوعی نمیتواند تصور کند، پیشبینی کند، احساس کند و قضاوت کند، اما هوش مصنوعی احتمالات را نیز درک میکند، سوگیری نمی کند، سازگار است و از خطرات بیرویه اجتناب میکند. این واقعیت که ما می توانیم احساس کنیم و قضاوت کنیم، ممکن است همیشه به نفع ما نباشد.
نظر شما