بازار؛ گروه بین الملل: کمی بیش از دو سال پیش با زلزله کووید ۱۹ جهان تعطیل شد و اقتصاد جهانی به طور چشمگیری کاهش یافت، اما در منطقه یورو و ایالات متحده امریکا، بهبود از بسیاری جهات فراتر از انتظارات بوده است. هر دو نسبت به رکودهای اخیر حمایت بیشتری از کارگران ارائه کردند، اما رویکردهای آنها متفاوت بود. اکثر کشورهای منطقه یورو به طرحهای مرخصی متکی بودند که کارگران را وابسته به کارفرمایان خود نگه میداشت و به آنها پول میداد تا کار نکنند، در حالی که دولت ایالات متحده آمریکا از طریق گسترش بیمه بیکاری و چکهای محرک از درآمد مستقیم حمایت میکرد.
دو سال بعد، مشخص است که هر رویکرد مزایا و معایب خود را دارد. همانطور که سیاست گذاران اقتصادی برای نشست های بهاری صندوق بین المللی پول و بانک جهانی گرد هم می آیند، آنها باید این قسمت را بیشتر مطالعه کنند و زیرساخت سیاست مالی کشور خود را بررسی کنند تا اطمینان حاصل شود که در صورت نیاز می توان از هر دو رویکرد به طور موثر در طول یک بحران آینده استفاده کرد.
در زمان اولین قرنطینه های کووید ۱۹ در بسیاری از اقتصادها ترس از یک رکود بزرگ دیگر وجود داشت. با این حال، برای بخشهای بزرگی از جهان، علیرغم چالشهای ناشی از تورم بالا و اخیراً، حمله روسیه به اوکراین و پیامدهای اقتصادی آن، بهبود اقتصادی قویتر و سریعتر از حد انتظار بوده است.
به عنوان مثال، در آغاز سال ۲۰۲۲، مسیرهای تولید ناخالص داخلی منطقه یورو و ایالات متحده در حال نزدیک شدن به سطوح روند قبل از همه گیری بود. بهبود تا حدی به دلیل هزینه های مالی هنگفت بهتر از گذشته بوده است. در مقایسه با رکود بزرگ، هم منطقه یورو و هم ایالات متحده آمریکا از محرک های مالی به میزان بسیار بیشتری استفاده کردند.
در حالی که هم منطقه یورو و هم ایالات متحده در این زمان بیشتر هزینه کردند، نحوه انجام محرک های مالی به طور قابل توجهی متفاوت بود. در منطقه یورو، بسیاری از حمایت های درآمدی برای کارگران از طریق کارفرمایان آنها انجام می شد. اکثر کشورهای منطقه یورو به کارفرمایان پول پرداخت می کردند تا کارگران مرخصی را در صورت عدم کار در لیست حقوق خود نگه دارند و به آنها درصد بالا اما کمتر از برابری با دستمزد کارشان را پرداخت می کردند (به طور متوسط ۷۵ درصد).
در ایالات متحده، بیمه بیکاری به گونه ای گسترش یافت که تعداد بیشتری از کارگران را نسبت به آنچه قبلاً پذیرفته شده بود شامل شود، مدت زمانی که کارگران می توانستند در بیمه بیکاری باشند تمدید شد و میزان حمایت درآمد ارائه شده بسیار افزایش یافت. در برخی موارد، کارگران ایالات متحده بیش از ۱۰۰ درصد درآمد کاری خود را دریافت می کردند. علاوه بر این، چندین بسته محرک به خانوارهای ایالات متحده ارسال شد.
تفاوتهای ساختاری در بازارهای کار منطقه یورو و ایالات متحده آمریکا، تفاوت در میزان هزینهها و تفاوتها در مدیریت سلامت عمومی باعث میشود که مقایسه تأثیر سیاستها نادرست باشد. با این حال، واضح است که هر دو نظام سیاستی مؤثر بوده و دارای مبادلاتی هستند.
در نتیجه برنامه های مرخصی منطقه یورو، سطح اشتغال بسیار کم و بسیار کمتر از ایالات متحده تحت تأثیر قرار گرفت. بر خلاف ایالات متحده، اشتغال در منطقه یورو به سطح قبل از همه گیری بازگشته است.
به همین ترتیب، این سیاست ها در حفظ کارگران در نیروی کار بسیار موفق بودند. در بسیاری از کشورهای منطقه یورو، نرخ مشارکت نیروی کار در اکثر دوره های بهبود بیماری همه گیر بالاتر از ایالات متحده بوده است. ثبات بازار کار یکی از دلایلی است که تورم در منطقه یورو کمتر از ایالات متحده بوده است.
از طرف دیگر، دستمزدهای واقعی کارگران ایالات متحده در روند بهبودی سریعتر رشد کردند، زیرا آنها کمتر به کارفرمایان قبل از همهگیری وابسته بودند. تغییر شغل و رقابت برای نیروی کار، نیروی محرکه افزایش دستمزدها است، زیرا کارفرمایان در تلاش برای جذب کارگران هستند. علاوه بر این، کارگران خوداشتغال احتمالاً در ایالات متحده با حمایت درآمد مستقیم بهتر عمل کردند. در نهایت، بر خلاف منطقه یورو، موجی از شکلگیری کسبوکار جدید در ایالات متحده رخ داده است که میتواند اثرات بلندمدتی با تکامل اقتصادها پس از همهگیری داشته باشد.
از منظر مالی، به نظر می رسد منطقه یورو کارآمدتر از ایالات متحده بوده است، زیرا منطقه یورو رشد تولید ناخالص داخلی بالاتری به ازای هر واحد بدهی عمومی صادر شده داشته است. این امر نشان دهنده انتخاب های سیاسی از نظر میزان هزینه، اثربخشی سیاست و تفاوت در توانایی های اداری است.
واکنشهای سیاست مالی منطقه یورو و ایالات متحده آمریکا به بیماری همهگیر کووید ۱۹ منجر به بهبود اقتصادی قویتر از آن چیزی شده است که بسیاری تصور میکردند. با این حال، همیشه جایی برای پیشرفت و آموختن وجود دارد.
حرکت رو به جلو سیاست گذاران منطقه یورو و ایالات متحده باید نقاط قوت و ضعف هر دو رویکرد را ارزیابی کنند و در عین حال اجزای دستگاه های سیاست مالی مربوطه خود را در صورت نیاز بهبود بخشند. در پاسخ به بحرانهای آینده، ممکن است هر دو روش حمایت از شغل و درآمد مورد نیاز باشد. سیاستگذاران باید ابزار کاملی در دسترس داشته باشند تا به مؤثرترین و کارآمدترین روش پاسخ دهند.
نظر شما