تهمینه غمخوار؛ بازار: تشدید بحران بین روسیه و اوکراین تنها به اروپا محدود نمی شود، بلکه اثرات موجی قابل توجهی در خاورمیانه و شمال آفریقا (منطقه منا) خواهد داشت. این صفبندیهای ژئواستراتژیک جدید، ناامنی غذایی را آشکار کرده و تهدیدی برای ایجاد درگیریهای نظامی جدید خواهد بود.
در میان کشورهای خاورمیانه، سوریه به طور قابل پیش بینی مواضع ضد غربی اتخاذ کرد. بشار اسد اعلام کرد که سوریه استقلال دو منطقه جداییطلب تحت حمایت روسیه در شرق اوکراین را به رسمیت میشناسد. روسیه در سوریه نیرو دارد. همچنین، این کشور دارای یک بندر دریایی و یک پایگاه هوایی در شهر طرطوس است. با این کار، متحد نزدیک اسد می تواند نفوذ کلی خود را در منطقه افزایش دهد. اساسا روسیه بین المللی ترین بازیگر در سوریه است در حالی که روسیه اصرار دارد که کمکها تنها از طریق مرزهای تحت کنترل اسد به سوریه ارسال شود.
کنترل جریان کمک های بشردوستانه به نوبه خود با حرکت بالقوه پناهندگان مرتبط است. روسیه اهرمهایی در سوریه دارد؛ اگرچه مسیر پناهجویان سوری متفاوت از پناهجویان لیبی است، زیرا روسیه به شدت به رژیم مرزی ترکیه وابسته است
بنابراین، تنش ها می تواند منجر به این مسئله شود که روسیه به عنوان یک خرابکار در سوریه عمل کند. ژنرال مایکل کوریلا فرمانده جدید سنتکام، هشدار داد که روسیه در ماه های اخیر به طور فزایندهای پروتکلهای رفع منازعه با ایالات متحده را در شرق سوریه نقض کرده است. اگر این بحران شدیدتر شود و روسیه از سازوکارهای رفع تعارض اجتناب کند، خطر رویارویی جدیتر افزایش خواهد یافت. برخی از کشورهای منطقه نیز نگرانند که روسیه منابع لازم برای حفظ نقش خود در سوریه را نداشته باشد.
روسیه فرصت روشنی برای تضعیف غرب در ماه ژوئیه خواهد داشت، زمانی که شورای امنیت سازمان ملل در مورد تجدید عملیات انسان دوستانه فرامرزی سازمان ملل در مناطق تحت کنترل مخالفان در شمال غرب سوریه رای داد.
وتوی روسیه چهار میلیون سوری را که به کمک های نجات زندگی وابسته هستند به خطر می اندازد، فشار بر ترکیه را به شدت افزایش می دهد و می تواند موج بزرگی از مهاجرت اجباری را در شرق مدیترانه ایجاد کند. دولت بایدن بر دیپلماسی بشردوستانه تاکید کرده و وتوی روسیه احتمالاً هرگونه امید به همکاری جدی در پرونده سوریه بین ایالات متحده و روسیه را از بین می برد.
روسیه می تواند با دامن زدن به درگیری در لیبی در زمان شکننده ای برای روند صلح، به دنبال افزایش فشار بر اروپا باشد. همچنین، این کشور میتواند به طور مشابه تهدید مهاجرت غیرقانونی از لیبی را برای بیثبات کردن اروپا، درست همانطور که با پناهندگان اوکراینی دست و پنجه نرم میکند، به کار گیرد.
در نهایت، روسیه می تواند دیپلماسی بین المللی را در مورد پرونده هسته ای ایران پیچیده کند. البته تهاجم به اوکراین تاکنون مذاکرات برجام در وین را از مسیر خود خارج نکرده است در حالی که البته مذاکرات موفقیت آمیز همچنان مستلزم فرآیند ظریف اجرایی است.
درگیری اوکراین همچنین می تواند تأثیر قابل توجهی بر شبه جزیره عربستان داشته باشد؛ به ویژه عربستان و اماراتی که از متحدان نزدیک آمریکا هستند. رابطه آنها شامل تامین نفت و گاز از یک سو و فروش تسلیحات از سوی دیگر است.
بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم (SIPRI)، ایالات متحده بزرگترین تامین کننده تسلیحات به کشورهای خلیج فارس است. با این حال، تسلط عربستان بر اوپک و نفت با مشارکت روسیه بوده است.
علاوه بر این، سعودی و روسیه در ماه اوت سال گذشته یک توافقنامه همکاری نظامی امضا کردند. بنابراین، مجبور شدن به سمت و سویی بین روسیه و آمریکا می تواند به یک معضل واقعی تبدیل شود.
در عین حال، کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز می توانند از این بحران سود ببرند. به عنوان مثال، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بهترین روزهای خود را می گذراند در حالی که بایدن اکنون از او می خواهد که تولید نفت را افزایش دهد و قیمت این طلای سیاه را پایین بیاورد.
سعودی تاکنون از انجام این کار خودداری کرده است، زیرا قیمت های بالاتر درآمدهای آن را افزایش می دهد و بهبود آن را از همه گیری تسریع می بخشد. اما تشدید درگیری ها باعث تشدید مطالبات غرب خواهد شد.
اسرائیل همسایه سوریه نیز از نزدیک شاهد تنش ها است. اسرائیل ممکن است بزرگترین بازنده جنگ بین روسیه و ایالات متحده باشد، در درجه اول به این دلیل که مجبور می شود به گونه ای طرفدار جبهه ای باشد که هر دستاوردی را که به دست آورده را تضعیف می کند. اسرائیل آمریکا را به عنوان متحد اصلی بین المللی خود می داند. با این حال، از زمانی که مسکو ارتش خود را در سوریه مستقر کرد، مقامات اسرائیلی، روسیه را به عنوان همسایه جدید خود در شمال تلقی کردند. آنها به همکاری روسیه برای انجام حملات هوایی علیه اهداف مرتبط با ایران در سوریه متکی هستند.
از هفته های گذشته، معاون وزیر امور خارجه اوکراین، به اسرائیل هشدار داده که مستقیماً تحت تأثیر هر شکلی از تشدید تنش قرار خواهد گرفت. این پیامدها شامل مهاجرت یهودیان از اوکراین به اسرائیل یا کاهش قابل توجه واردات گندم است.
در قطر، ایالات متحده پایگاه هوایی العدید را با نیروهای بریتانیایی و استرالیایی، بزرگترین پایگاه هوایی ایالات متحده در منطقه، حفظ می کند. با توجه به این بحران، ایالات متحده می تواند از شرکای خود عربستان سعودی و قطر بخواهد که موضعی جدی در برابر گسترش عرضه انرژی به اروپا در صورت کاهش صادرات روسیه، اتخاذ کنند.
این مسئله نمی تواند برای قطر آسان باشد ضمن اینکه گاز طبیعی مایع معمولاً به صورت قراردادهای طولانی مدت در قطر، توسط هند یا کره جنوبی منعقد می شود. با این حال، برخی از تحلیلگران معتقدند که قطر ممکن است همچنان علاقه مند به حمایت از ایالات متحده باشد، زیرا این کشور اهرم فشار خواهد داشت و برای دیگران یکی از بهترین گزینه های موجود خواهد بود. با این وجود، احتمال دارد قطر واقعاً نتواند وارد عمل شود و جایگزین گاز روسیه برای اروپا شود.
به طور کلی در میان کشورهای خاورمیانه، هم قطر و هم عربستان سعودی احتمالاً به دنبال استفاده از پویایی انرژی برای تقویت مواضع خود خواهند بود.
ترکیه نیز با توجه به اینکه یکی از اعضای ناتو است و روابط نزدیکی با روسیه و اوکراین دارد، بخش مهمی از معادله خواهد بود. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه توسط اروپا و دولت بایدن طرد شده است. اما درگیری در اوکراین باعث افزایش دید او و افزایش اهمیت جایگاه این کشور خواهد شد.
روسیه و غرب اکنون در حال رقابت هستند تا آنکارا را به سمت مواضع مربوطه خود در مورد اوکراین بکشانند؛ در حالی که واشنگتن مایل است آنکارا به فروش تسلیحات خود به کی یف ادامه دهد. با توجه به روابط پیچیده ترکیه با روسیه، بعید است که به طور کامل با غرب در برابر روسیه همسو شود.
اما این پویایی ها بدون شک منجر به یک سیاست خارجی با اعتماد به نفس بیشتر ترکیه، به ویژه در دریای مدیترانه و سوریه، و انتقاد خفیف غرب از رفتار داخلی اردوغان خواهد شد. اولویت غرب در کنار نگه داشتن ترکیه و سایر کشورهای منطقه احتمالاً نگرانی ها در مورد ارزش ها و حقوق بشر را تحت الشعاع قرار می دهد.
انرژی
قیمت نفت برای اولین بار از سال ۲۰۱۴ پس از تهاجم به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسیده است. برای کشورهای صادرکننده نفت در منطقه، قیمتهای بالاتر باعث کاهش بودجه در کوتاهمدت پس از ضربه اقتصادی کووید-۱۹ خواهد شد.
در درازمدت، قیمتهای بالاتر نفت پایدار میتواند با جذابتر کردن انرژیهای تجدیدپذیر و برقرسانی، انتقال انرژی را تسریع بخشد. در حالی که همیشه در میان کشورهای صادرکننده نفت فشار وجود دارد تا درآمدهای بادآورده را به حقوق عمومی و یارانه ها هدایت کنند، برخی از دولت های خلیج فارس ممکن است از بخشی از سود جدید برای سرمایه گذاری در تلاش برای تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری های انرژی خود، به ویژه در انرژی های تجدیدپذیر و هیدروژن استفاده کنند.
اگرچه کشورهای حوزه خلیج فارس برای هدایت روابط خود با روسیه و ایالات متحده با مشکل مواجه خواهند شد، اما برخی از آنها می توانند از این بحران به لحاظ سیاسی سود ببرند. بنابراین، عربستان سعودی به ویژه به دنبال تعامل سیاسی عمیقتر با ایالات متحده بوده و ظاهراً از اینکه مقامات ارشد ایالات متحده تمایلی به تعامل با ولیعهد محمد بن سلمان ندارند، ناامید شده است. یک بحران جهانی انرژی ممکن است دست سعودی ها را در این زمینه تقویت کند.
سعودی همچنین ممکن است فرصتی را برای به چالش کشیدن تسلط روسیه بر بازار نفت اروپای شرقی حس کند و از حملات اخیر خود به لهستان برای تصاحب سهم بیشتری از بازار جهانی استفاده کند.
در خصوص گاز، جنگ در اوکراین بر خطرات وابستگی اروپا به گاز روسیه تاکید دارد. تنشهای کنونی ترس از اختلال در جریان گاز روسیه را برانگیخته است. این امر کمبود انرژی موجود را تشدید می کند و منجر به قیمت های بالاتر برای مصرف کنندگان اروپایی می شود که با بحران شدید هزینه زندگی مواجه هستند. در این زمینه، جایگزینی گاز روسیه با گاز خاورمیانه راه حلی جذاب به نظر می رسد. اما گفتنش راحت تر از انجام دادن است.
امنیت غذایی
بر اساس گزارش موسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن (MEI)، اوکراین ۹۵ درصد غلات خود را از طریق دریای سیاه و بیش از ۵۰ درصد صادرات گندم را در سال ۲۰۲۰ به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا صادر کرده است. مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی (CSIS) نیز هشدار داده که یک اختلال با عواقب نامطلوب در خصوص امنیت غذایی در کشورهای از قبل شکننده خاورمیانه و شمال افریقا قابل مشاهده خواهد بود.
کشورهایی مانند لبنان و لیبی حدود ۴۰ درصد گندم خود را از روسیه و اوکراین، یمن حدود ۲۰ درصد و مصر حدود ۸۰ درصد از گندم خود را وارد می کرده اند. در شرایط کنونی، قیمتهای جهانی کالاها افزایش یافته است زیرا روسیه و اوکراین حدود یک چهارم صادرات جهانی گندم را تشکیل میدهند.
همهگیری و چالشهای لجستیکی ناشی از آن، قیمت گندم را از آوریل ۲۰۲۰ تا ۸۰ درصد افزایش داده و قیمت آتی گندم در پاریس در ۲۴ فوریه سال جاری ۱۶ درصد بیشتر شده است. علاوه بر این، روسیه صادرات کود نیترات آمونیوم را قطع کرده است. چندین کشور در خاورمیانه به ویژه در برابر قیمت های بالاتر و اختلال در عرضه آسیب پذیر هستند. مصر بزرگترین واردکننده گندم در جهان است و بسیاری از واردات آن از منطقه دریای سیاه انجام می شود. اگرچه دولت این کشور در آستانه این تهاجم تلاش می کند تا منابع خود را متنوع کند، نشانههایی از کمبود عرضه در حال حاضر آشکار است.
مصر در هفته گذشته تعداد زیادی پیشنهاد برای مناقصه گندم دریافت، اما این هفته پس از دریافت تنها یک پیشنهاد گران قیمت، مناقصه را لغو کرد. ذخایر استراتژیک گندم این کشور کمتر از پنج ماه دوام خواهد آورد. این مسائل در حالی قابل مشاهده است که تقریباً ۳۰ درصد از جمعیت مصر در فقر زندگی می کنند و بسیاری از فقرا برای تغذیه به نان یارانه ای متکی هستند. در سایر نقاط آفریقای شمالی، افزایش قیمت ها و اختلالات عرضه با خشکسالی شدید همزمان شده است.
چالشهای اقتصادی در زمان دشواری برای رئیسجمهور تونس، که پس از انحلال پارلمان در تابستان گذشته در تلاشی دوباره برای تحکیم قدرت است و با رکود اقتصادی سرسختانهای روبهرو است، رخ میدهد. کمبود گندم برای ایالت های شکننده در منطقه آسیب بیشتری خواهد زد. بحران اقتصادی لبنان در حال حاضر توانایی مردم این کشور برای خرید مواد غذایی را تضعیف کرده و قیمت ها در کمتر از سه سال ۱۰۰۰ درصد افزایش یافته است.
لبنان برای تامین بیشتر نیازهای خود گندم وارد می کند که حدود ۶۰ درصد آن از اوکراین تامین می شود. این کشور تقریباً به اندازه یک ماه ذخیره گندم در انبار دارد. لیبی و یمن جنگ زده نیز به طور مشابه در برابر کمبود گندم آسیب پذیر هستند.
بنابراین، هر گونه اختلال در عرضه گندم به شدت خاورمیانه را با کمبود و افزایش قیمت تحت تاثیر قرار خواهد داد و این مسئله به طور بالقوه یک مشکل مهم خواهد بود زیرا زمانی که قیمت نان به حدی بالا میرود که مردم توان خرید آن را ندارند، مردم این کشورها شروع به حضور در خیابان ها و اعلام اعتراضات مردمی خواهند کرد.
نظر شما