مهدی جابری؛ بازار: قدرت خرید مردم در آستانه نوروز کاهش یافته است و خانوادهها تمایلی به خرید لباس عید ندارند. بازار قانونی و رسمی پوشاک این روزها چندان داغ نیست و عرضه و تقاضا بیشتر در فضاهای غیرمجاز جریان دارد. در شرایطی که تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در بیکاری به سر میبرند، اوضاع بساط گسترهای کنار خیابان بد نیست و از امکانات و برق مجانی استفاده میکنند. برخی هنرپیشهها نیز با راهاندازی مزونهای لباس در حال فروش پوشاک قاچاق هستند تا همراه با دستفروشان، مهمترین رقبای صنف پوشاک باشند! درباره دغدغهها و مشکلات صنعت پوشاک با ابوالقاسم آقاحسین شیرازی رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک به گفتوگو نشستهایم.
* مردم معتقدند که قیمت پوشاک ایرانی خیلی بالا رفته است و کمتر فردی قدرت خرید لباس بویژه در آستانه نوروز را دارد. شما این انتقاد عمومی را میپذیرید و برنامهای برای تعدیل قیمتها دارید؟
من نمیدانم چرا عدهای میگویند لباس گران است. اتفاقا پوشاک در مقایسه با کالاهای دیگر ارزانتر است و از آنجا که کالای فصلی محسوب میشود، با قیمت مناسب به فروش میروند. لطفا مردم عزیز مدنظر داشته باشند که قیمت مواد اولیه تقریبا ۴۰درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. قیمت یک جوراب معمولی جنس پلیاستر یکسال قبل ۵هزار تومان بود اما الان کف قیمت برای همین جوراب ۱۰هزار تومان است. تولید و فروش البسه قبلا ۲۵درصد برای فعالان این صنعت سود داشت اما اکنون ۱۰درصد هم سود ندارد.
* شاید به این سادگی قابل باور نباشد که تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک به سود ۱۰درصدی قانع باشند. خودتان را جای مردم بگذارید و بگویید که آیا این ادعا پذیرفتنی است؟
چیزی غیر از این نیست. اوضاع صنف پوشاک وخیمتر از این حرفها شده است. تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک این روزها از دریافت سود مجازشان صرف نظر کردهاند. آیا عاشق چشم و ابروی مصرفکننده هستند و دلشان برای مردم سوخته است؟ خیر! دلیلش این است که مردم نمیخرند. مشکل بزرگ صنعت پوشاک این است که تقاضایی برای خرید وجود ندارد. تولید و عرضه لباس بسیار زیاد و فروش و تقاضا بسیار پایین است. درحال حاضر هر نوع لباس با هر قیمت، طرح، اندازه و سلیقه در بازار پوشاک ایران موجود است اما اکثر آنها روی دست تولیدکنندگان و فروشندگان مانده است.
صنف پوشاک سود خود را از ۲۵ درصد به ۱۰ درصد کاهش داده ولی قدرت خرید مردم کم شده و باز هم مشتری نداریم
* وقتی قیمت پوشاک بالاتر از قدرت خرید مردم است و به گفته شما تقاضای چندانی برای خرید لباس وجود ندارد، چطور میگویید که قیمتها مناسب است؟
تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در آستانه نوروز هیچ افزایش قیمتی نداشتهاند و حتی بسیاری از آنها در وضعیت فروش فوقالعاده هستند اما مشتری و خریدار اندک است. بخشی از این موضوع به قدرت خرید مردم مربوط میشود و بخشی هم به کالاهای قاچاق یا تولیدات بیکیفیت کشورهای دیگر ارتباط دارد. از سوی دیگر فعالیت دستفروشانی که مالیات و عوارض پرداخت نمیکنند، اندک امیدهای خرید از فروشندگان مجاز را نابود کرده است. این را قبول دارم که قدرت خرید مردم خیلی پایین است. شرایط اقتصادی بسیاری از خانوادهها در آستانه نوروز طوری است که شاید به سختی بتوانند فقط یک شلوار خریداری کنند!
تاکید میکنم که ما در سه ماه گذشته افزایش قیمت نداشتهایم و حتی قیمتها را کاهش دادهایم. چون در فصل زمستان بازار نداشتیم و از طرفی پوشاک تابع فصل و مد است. بنابراین امروز البسه با نرخ پایین در مغازهها فروخته میشود. پوشاک نوروزی را هم اگر تا ۱۰ روز آینده نفروشیم، روی دستمان خواهد ماند چون بعد از عید خریدار ندارد. بنابراین قیمتها متعادل شده است تا شاید استقبال مردم را به همراه داشته باشد که تا الان اینطور نبوده است.
* آیا صنف شما رقبای خارجی هم در بازار ایران دارد که در ایجاد این شرایط که به قول شما وخیم است، نقش داشته باشند؟
جواب این سوال میتواند آری و خیر باشد. خیر از این جهت که طبق قانون، واردات یا قاچاق پوشاک خارجی به کشور ممنوع است؛ آری از این منظر که برخی افراد به طور غیرقانونی درحال عرضه پوشاک قاچاق در فضاهای غیررسمی هستند. در مجموع باید بگویم که تولیدکنندگان لباس رقیب خارجی ندارند. بلکه خودشان رقیب یکدیگر هستند. امروز ۲۰هزار بنگاه کوچک و بزرگ تولید لباس در تهران با یکدیگر رقابت دارند. همین موضوع باعث شده است که عرضه پوشاک بسیار زیاد و متنوع باشد. هیچ برند خارجی رسمی در ایران نداریم. هر نوع پوشاک که به اسم برند خارجی در کشور فروخته میشود یا قاچاق است یا تقلبی. البته برخی البسه هم تحت لیسانس برندهای خارجی تولید میشوند اما درهرحال محصول خارجی و اصل نیستند.
دستفروشان در میدان، خیابان و پیادهراه اتاق پرو دارند و از برق مجانی استفاده میکنند! شما اگر در خانه یا مغازهات برق غیرمجاز داشته باشی، اداره برق خیلی زود و به درستی اخطار میدهد و جریمه میکند
* در صحبتهایتان به تاثیر منفی دستفروشان بر کسب و کار صنف پوشاک اشاره داشتید. این تاثیرات از چه جنبههایی و چگونه است؟
فعالیت بساطگسترها یا همان دستفروشان همیشه مخل بازار قانونی پوشاک بوده و بویژه در این دو سه ماه پایانی سال افزایش و توسعه زیادی داشته است. آنها در میدان، خیابان و پیادهراه اتاق پرو دارند و از برق مجانی استفاده میکنند! شما اگر در خانه یا مغازهات برق غیرمجاز داشته باشی، اداره برق خیلی زود و به درستی اخطار میدهد و جریمه میکند. چطور است که نه شهرداری و نه اداره برق کاری با اینگونه اقدامات بساطگسترها ندارند؟ حالا از این طرف، شرایط فعالان مجاز پوشاک را مشاهده کنید. مالیات شغلی میدهیم، مالیات ارزش افزوده داریم، مالیات حقوق پرداخت میکنیم و علاوه بر اینها چند نوع عوارض شهری مثل پسماند، مشاغل و نوسازی از ما گرفته میشود. الان مقابل هر مغازه لباس، دو نفر دستفروش بساط کردهاند. هیچکس با آنها برخورد نمیکند اما مدام توی گوش مغازهدار زده میشود!
همه دستگاه ها از مالیات تا آتش نشانی و وزارت کار دم عید می آیند و می گویند: سلام علیکم! چه سلامی و چه علیکی در این وصع بازار؟ بعد هم هر کدام یک بهانه کوچک می آورند و جریمه می کنند و می روند
* منظورتان مفهوم نیست. میخواهید بگویید افرادی در مسیر فعالیت صنف پوشاک مانعتراشی میکنند؟
بالاخره نزدیک عید که میشود مالیات میآید، بیمه پیدایش میشود، شهرداری از راه میرسد، به همه اینها اتحادیه، اتاق اصناف، بازرگانی، آتشنشانی، اداره کار و دیگران را هم اضافه کنید. همهشان میآیند و میگویند «سلام علیکم»! خب چه سلامی، چه علیکی!؟ بعد هم هر کدام که زورشان برسد و یک بهانه کوچک پیدا کنند، مغازهدار را جریمه میکنند و میروند. خب که چه؟ یازده ماه کجا بودید که الان نزدیک نوروز سروکلهتان پیدا شده است؟ حضرت آقا از روی دلسوزی و محبت پدرانهشان در حق تولیدکنندگان داخلی، بارها بر ضرورت حمایت همه قوا از تولید ملی تاکید کردهاند اما برخی از این دستگاهها و نهادها پدر تولید داخلی را درآوردهاند.
درباره بیمه هم همینطور است و در شرایطی که ما تاثیر مثبت در اشتغالزایی برای بخشی از افراد جامعه داریم، بلافاصله پس از پرداخت حقوق باید ۳۰درصد حق بیمه کارفرما را بپردازیم. این میزان برای ما که قصد اشتغالزایی داریم و از شرایط سخت بازار رنج میبریم، خیلی زیاد است. همه این مالیاتها، عوارض و حق بیمهای که اشاره کردم، سربار قیمت نهایی پوشاک میشود. این در شرایطی است که شما کاسبی درست و حسابی نداری و این هزینهها را هم متحمل میشوی. با این حال، قیمت البسه نسبت به کالاهای دیگر افزایش قیمت آنچنانی نداشته و ارزانتر است.
* با این اوصاف صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک شرایط دشواری را به گفته شما پشت سر میگذارند. البته ما نمیتوانیم اظهارات شما درباره نهادهای مالیاتی، بیمهای و شهری را به صورت یکطرفه تایید کنیم.
عمق فاجعه حتی بیشتر از چیزی است که من اشاره کردم. فعالان صنعت پوشاک با سرمایه خودشان تولید میکنند و از آن طرف به مردم التماس میکنند که شما را به خدا محصولات ما را بخرید! اکثر کالاهای دیگر مثل لوازم خانگی اگر موقتا به فروش نرسند نهتنها از ارزش ریالی آنها کاسته نمیشود بلکه قیمتشان ماه به ماه بالاتر میرود و گرانتر میشود. اما پوشاک اگر روی دست ما بماند باید در راه خدا بدهیم و برود! خیلی وقتها حجم زیادی از پوشاک فروشنرفته را به خیریهها میدهیم!
در این شرایط اگر همکار ما به فعالیتش ادامه بدهد صرفه اقتصادی ندارد؛ اگر فروشگاه یا تولیدیاش را تعطیل کند، خودش و کارگرانش بیکار میشوند. پس باید چه کار کند؟ ما به شغل، کارگران و خانوادهمان تعصب داریم. نمیتوانیم دستمزد کارگر را کم یا قطع کنیم؛ مواد اولیه را هم باید نقدی خریداری کنیم و کارت بانکی بکشیم. هرطور که تصور کنید، فعالیت در این شرایط سخت است.
طی چند سال اخیر در ذهن مردم اینطور جا افتاده است که دستفروشها ارزانتر میفروشند. حتی اگر قیمت لباس در فروشگاهها به همان اندازه بساطگسترها باشد باز هم مردم به قیمتهای مغازهدار اعتماد ندارند!
* اینکه شما پوشاک تولیدیتان را به خاطر فروش نرفتن، تحویل خیریهها میدهید ماجرای قابل تاملی است. یعنی حاضر نیستید البسه را با قیمت خیلی پایینتر به مردم بفروشید؟
مردم حاضر به خرید پوشاک از فروشگاهها و مغازهدارها نیستند. چون تصور میکنند قیمت فروشندهها در هر حالت بالا است و همین لباسها را میتوانند با قیمت پایینتر، از طریق بساطگسترها بخرند! طی چند سال اخیر در ذهن مردم اینطور جا افتاده است که دستفروشها ارزانتر میفروشند. حتی اگر قیمت لباس در فروشگاهها به همان اندازه بساطگسترها باشد باز هم مردم به قیمتهای مغازهدار اعتماد ندارند! بنابراین ریسک خرید از دستفروش را میپذیرند و توجه ندارند که چه جنسی را با چه کیفیتی از کنار خیابان و پیادهراه خریداری میکنند.
متاسفانه سود فعالیت ما به جیب افراد دیگری میرود که مجوزهای قانونی را ندارند. آنها جوابگوی هیچ شخص و نهادی نیستند و حق عضویت به جایی پرداخت نمیکنند. البته نمیدانم؛ شاید هم حق عضویتهای غیرقانونی و پنهانی به بعضیها میدهند که کاری به کارشان نداشته باشند!
* مصاحبه ما با شما در هر سوال یک نکته عجیب و غریب به همراه دارد! آیا باز هم نکته دور از ذهنی هست که به مخاطبان ما شوک وارد کند!؟
شاید این هم یک واقعیت تلخ باشد که مغازهداران و فروشندگان پوشاک بخشی از لباسهایی که روی دستشان میماند را با یک سوم قیمت به دستفروشها میفروشند! فرض کنید اگر قیمت یک محصول ۹۰ هزار تومان است، آن را به قیمت ۳۰هزار تومان به دستفروش میدهیم. دستفروش همان محصول را با قیمت ۵۰هزار تومان کنار خیابان میفروشد! یعنی فروشنده مجاز در این میان متضرر میشود اما بساطگستر به سود میرسد. همکاران من متحمل هزینههای قانونی شدهاند درحالی که دستفروش از امکانات رایگان بهرهمند است.
* به غیر از دستفروشها رقیب جدی دیگری هم دارید؟
بله؛ عدهای از افراد جامعه که توان خرید خوبی دارند، اصلا سمت فروشندههای مجاز نمیآیند. یعنی از یک طرف دلمان خوش است که این افراد از دستفروشان خرید نمیکنند اما از طرف دیگر نفعی هم برای ما ندارند. نکته جالب این است که برخی خانمهای هنرپیشه و به اصطلاح سلبریتی، مزون پوشاک و شوی لباس راه انداختهاند و تقاضایی که از سمت اقشار پردرآمد برای خرید پوشاک وجود دارد را پاسخ میدهند! اگر این شرایط یکی دو سال دیگر ادامه داشته باشد، صنف پوشاک و صنعت پوشاک کشور به کلی نابود میشود و طوری با سر به زمین میخورد که به این سادگی قابل احیا نخواهد بود.
* چه اتفاقی باید رخ بدهد که صنف و صنعت پوشاک از این شرایط دشوار و تاسفبار که شما توصیف میکنید، خارج شود؟
چالش اصلی ما نبود مشتری است. درخواست ما از رسانهها و مدیران این است که برای تحریک تقاضا در بازار قانونی و مجاز پوشاک به ما کمک کنند. اینجا بحث تولید ملی است و همه باید پای کار باشند وگرنه تولیدکنندگان آسیب غیرقابل جبران میبینند. نکته دیگر اینکه درآمدهای تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک بسیار کمتر شده ولی عوارض و مالیات پرداختیمان بیشتر شده است! مخصوصا در دوران کرونا، با فروش کمتر مالیات بیشتری دادهایم. به نظر شما تولیدکننده پوشاک تا کجا میتواند دوام بیاورد؟ این فشار وحشتناک بالاخره یک روز کمر تولید ملی در بخش پوشاک را میشکند. مغازهدار و تولیدکننده، یک مرحله را با فروش خودروی شخصیاش پشت سر میگذارد و مرحله بعد را با فروش خانهاش؛ سپس سراغ فروش چرخ خیاطی و مغازهاش میرود. آخر سر هم جمع میکند و میرود!
* سوال آخر من درباره کشف پوشاک قاچاق در برخی انبارها و مکانها است. چه قدر احتمال دارد که برخی همکاران شما که اتفاقا مجوزهای قانونی فعالیت را دارند، در این قاچاق سهیم باشند؟
مشکل اصلی ما در بحث قاچاق پوشاک فقط آن چیزی نیست که در برخی انبارها کشف میشود. معضل مهم مربوط به فروش البسه قاچاق در فضای مجازی و صفحات اجتماعی است که ارتباطی به همکاران ما ندارد. جالب است که همین پوشاک قاچاق توسط اداره پست تحویل خریدار اینترنتی میشود! البته اداره پست اینجا مقصر نیست و فقط به تعهد خود و مطابق یک توافق قبلی عمل میکند اما آیا نباید نظارتی بر این روند وجود داشته باشد؟ این روزها که تولیدکننده و فروشنده قانونی پوشاک در بیکاری به سر میبرند، بازار فروش اینترنتی لباس قاچاق داغ است! همانطور که گفتم برخی هنرپیشهها هم بازار ما را با پوشاک قاچاق خودشان غصب کردهاند. حالا شاید در این میان، یک نفر از همکاران ما اشتباه کند و مرتکب خطا شود که احتمال آن اندک است. در این صورت نیز به خاطر چند تکه لباس قاچاق، مغازهاش بسته میشود تا زندگیاش نابودتر از این شود.
نظر شما