به گزارش بازار، مهدی بستانچی، رئیس هیأت مدیره گروه صنعتی بستانچی و رئیس هیأت مدیره انجمن تهویه مطبوع نوشت: توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهههای پیش رو و آینده دور است. هرچند صنایع بزرگ به جهت داشتن مزیتهای ناشی از اثر مقیاس انبوه، اثر دامنه تولید، اثر تجربه و اثر سازماندهی، هنوز هم موردتوجه سیاستگذاران اقتصادی هستند؛ اما صنایع کوچک و متوسط حداقل از چهار جنبه کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و ایجاد اشتغال و درآمد بر اقتصاد جهانی تأثیر میگذارد.
صنایع کوچک و ایفای نقش کارآفرینی
با جای گذاری صنایع بزرگ بهجای صنایع کوچک و متوسط، تمرکز اقتصادی اثرات منفی بر ارزشهای کارآفرینی، نوآوری و تغییرات فناوری میگذارد. لذا در تصمیمگیری بین صنایع بزرگ و صنایع کوچک باید توجه داشت که بنگاههای کوچک و متوسط با توجه به هزینههای ثابت و متغیر پایین خود، بهراحتی از عهده ایفای نقش کارآفرینی برمیآیند؛ شاهد این مدعا اینکه امروزه درصد زیادی از کارآفرینی در دنیا، از آنِ صنایع کوچک و متوسط است
بنگاه های کوچک نوآورتر هستند
بنگاههای کوچکتر به سبب مزیتهای متعددی که بر شرکتهای بزرگ دارند، نقش فراوانی در نوآوری داشتهاند. یکی از نقاط قوت این شرکتها در دیوانسالاریِ کمتر آنها نهفته است. در صنایع بزرگ، لایههای مقاومت مانع ابراز وجود تشکلهای جدید و باعث محصور کردن آنها در ساختارهای تشکیلاتی پیچیده میگردند. دومین چیزی که اغلب مورد بیتوجهی قرار میگیرد این است که بسیاری از پیشرفتها در فناوری ناشی از اختراعات کوچک و درعینحال دقیق مربوط به تکتک قطعات، مواد و تکنیکهای تولید است. لیکن چون بهکارگیری و فروش اینگونه پیشرفتهای کوچک و دقیق، برای صنایع و شرکتهای غولپیکر قابل توجیه اقتصادی نیست بلااستفاده میمانند. در مقابل، یک کارآفرین، محصول یا فرآیندی نو و برخوردار از چشمانداز فروش خوب را آنقدر مورداستفاده قرار میدهد تا درآمدی معادل میلیونها دلار در سال برای او ایجاد کند. درحالیکه چنین فرصتهای سرمایهگذاری کوچک بهسختی میتوانند به ساختار شرکتهای بزرگراه یابند و در آنجا مستقر شوند.
تحول صنعتی با صنایع کوچک
در طول تاریخ، صنایع کوچک و متوسط نقش مهمی در تحول صنعتی ایفا کردهاند. این فرآیند تحول صنعتی به درختان جوان جنگل تشبیه شده که درراه رسیدن به نور آفتاب باید بکوشند تا از سایه مرگبار رقبای مسنتر خود بگذرند.
بنگاههای جدید در هر صنعت، با تولیدات جدید خود موجب تحول آن میشوند و درنهایت قدرت بازارِ بنگاههای قوی را محدود میکنند. این عملِ بنگاههای کوچک در درازمدت بهمثابه کمکی اساسی، در جهت بهبود و سلامت اقتصاد مؤثر میافتد. البته باید توجه داشت که نمیتوانیم فرض خود را بر این بگذاریم که عملکرد عادی نیروهای بازار، بخش صنایع کوچک را الزاماً آنقدر گسترش میدهد که آنها این وظیفه را در آینده و در هر موقعیتی نیز انجام دهند. لذا اهتمام و مساعدت دولتها در این مجال، ضروری به نظر میرسد.
سهم بنگاه های خرد در ایجاد فرصتهای شغلی و درآمد
صنایع کوچک و متوسط در سالهای اخیر سهم فراوانی در ایجاد شغلهای جدید داشتهاند. بهبیاندیگر در دنیای مدرن کنونی، صنایع کوچک با مشخصات مخصوص به خود در متغیرهای مختلف و مهمی چون رشد اقتصادی، رقابت و همچنین حل بحرانِ بیکاریِ همهگیر، اثرات قابلتوجهی دارند. محققان هر رشته از علم اقتصاد عموماً متوجه مسائلی هستند که مستقیماً به حیطه تخصصی خود آنها بازمیگردد. برای مثال اقتصاددانان مالی میدانند که الگوی بازارهای مؤثر مالی در صنایع کوچک جواب نمیدهد؛ و یا اقتصاددانان کار میدانند که صنایع کوچک برای کارهای مشابه به نسبت دستمزد کمتری را میپردازد؛ و اقتصاددانان صنعتی میدانند که صنایع کوچک، نرخ ورشکستگی بالاتر و درعینحال نرخ رشد سریعتری را نسبت به صنایع بزرگتر دارند؛ ولی متأسفانه آنچه تاکنون موردتوجه قرار نگرفته این است که این قانونمندیها را میتوان به شکل سیستماتیک به هم ارتباط داد. اقتصاد صنایع کوچک میتواند قانونمندیهای مرتبط به مقیاس را به هم مربوط سازد.
ضرورت توجه وزیر «صمت» به خرد جمعی
بههرروی حرکت به سمت صنایع کوچک و متوسط نهتنها امری بهینه و سودآور بلکه در شرایط فعلی کشور، امری لازم و ضروری است. در کشورهای درحالتوسعه، بهطور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که توسعه صنایع کوچک و فنّاوری های متوسط، میتواند بهعنوان استراتژی مناسب برای این کشورها مطرح باشد و از طریق رفع فقر، افزایش درآمد، ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی انسانی غیر ماهر، انباشت سرمایه از طریق افزایش بازدهی، بهبود بهرهوری در بخش روستایی و همچنین از طریق جلوگیری از گسترش شهرنشینی و مهاجرتهای بیرویه، به فرآیند توسعه کشورهای جهان سوم از ابعاد اقتصادی و اجتماعی کمک نموده و رشد اقتصادی این کشورها را تسریع بخشد. اگرچه موارد ذکرشده تنها بخشی از مزایای توجه به صنایع خرد است اما به نظر میرسد وزیر صنعت، معدن و تجارت باید نگاه عمیق و دور از بازهای سیاسی به مقوله صنایع خرد داشته باشد و فرصت سوزی چندماهه را به فرصت تبدیل کند.
استفاده از خرد جمعی و گفتوگو با کارشناسان حوزههای خرد میتواند بازوی فکر و حمایتی برای وزیر و گروه اجرایی باشد. کاهش کاغذبازیهای متعدد، خودداری از ایجاد قوانین یکشبه، کاهش مالیاتهای مستقیم و تأثیرگذار بر فعالیت صنایع خرد، آسانسازی مسیرهای تولید، کاهش دغدغههای کارآفرینان در بخش هزینههای مازاد و مواد اولیه و حمایت از تولید ازجمله مواردی است که باید وزیر نگاه جامعی به آنها داشته باشد.
نظر شما