۱۲ دی ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۲
«یک کمربند - یک راه»، محصول بسط قدرت نرم چین در آسیای مرکزی
بازار بررسی کرد؛

«یک کمربند - یک راه»، محصول بسط قدرت نرم چین در آسیای مرکزی

کلان پروژه «یک کمربند - یک راه»، نه تنها یک شریان ترانزیتی میان شرق و غرب، بلکه نتیجه دستکم، سه دهه تلاش پکن برای بسط قدرت نرم خود در منطقه آسیای مرکزی است.

بازار - وحید پورتجریشی: مفهوم قدرت نرم، دستکم طی سال های گذشته نیز به شکلی متداول در ادبیات اجتماعی و رسانه ای کشورمان مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند، برداشت ها و تعاریف متعددی برای این مفهوم بسیار مهم به کار رفته، اما اصالت آن به نظریه «جوزف نای»، استاد دانشگاه هاروارد و نظریه پرداز مشهور روابط بین الملل باز میگردد که در سال ۲۰۰۴ در قالب کتابی به همین نام، آن را مطرح کرد. البته وی پیشتر در سال ۱۹۹۰، نیز در قالب کتابی دیگر به نام «تغییر ماهیت قدرت آمریکایی» به این مفهوم به صورت گذرا اشاره کرده بود.

به گفته نای، قدرت نرم شامل شکل‌دادن به ترجیحات دیگران از طریق جذابیت و جذب است. یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده قدرت نرم این است که اجباری نیست. قدرت نرم شامل فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاستهای خارجی است. حتی مفاهیم دیگری همچون دیپلماسی عمومی را نیز می توان به نوعی، از شاخه های قدرت نرم به حساب آورد.

بر همین اساس، قدرت های بزرگ طی سال های اخیر، به ویژه پس از فروپاشی شوروی سعی کرده اند تا استفاده حداکثری از این مفهوم داشته باشند و عمدتا در بسط هژمونی فرهنگی، سیاسی و تجاری خود در مناطق مختلف جهان از آن بهره ببرند.

یکی از قدرت هایی که طی سال های گذشته، هزینه بسیار زیاد و تلاش گسترده ای در کاربرد و بسط قدرت نرم خود در کشورهای عضو جامعه هدف خود داشته، چین است که نمونه عملیاتی آن را می توان در پروژه ابتکاری دوات شی جین پینگ به نام «یک کمربند - یک را» یا همان راه ابریشم جدید به وضوع مششاهده کرد.

بر اساس اسناد منتشر شده از سوی وزارت خارجه و دیگر نهادهای دولتی چین در خصوص یک کمربند - یک راه، این پروژه ابعاد مختلفی را در بر میگیرد که بخش مهمی از آن نیز مربوط به توسعه حضور سیاسی و فرهنگی پکن در کشورهای آسیای میانه به عنوان همسایگان مهم و راه های مواصلاتی میان چین و اروپا از یک سو و همچنین صحنه اصلی رقابت میان پکن و مسکو از سوی دیگر محسوب می شوند.

چین و آسیای میانه در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
باید بدانیم که روابط میان چین و کشورهای آسیای میانه از گذشته به این شکل گرم نبوده است. پیش از فروپاشی شوروی، یعنی دهه های ۶۰ الی ۸۰ میلادی، چین همواره به عنوان رقیب شوروی در شرق مطرح بوده و در نتیجه، تصویر چندان مطلوبی از این کشور در اذهان شهروندان اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت.

اما با فروپاشی شوروی و کاهش سیطره سیاسی مسکو بر کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی مانند ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان، پکن با استفاده از ابزار قدرت نرم، حضور خود را در عرصه های تجاری و فرهنگی این کشورها افزایش داد که این نفوذ، عمدتا از طریق ارائه بورسیه های دانشجویی، برگزاری مراسم و جشن های فرهنگی چین در این کشورها و از همه مهمتر، تاسیس «موسسات کنفسیوس» در سراسر آسیای مرکزی انجام می شد.

این در حالی بود که درگیری میان دولت مرکزی چین با مسلمانان تُرک تبار استان سین کیانگ این کشور که اتفاقا از تبار نزدیک به ملت های آسیای میانه نیز هستند، کار پکن در عرصه نفوذ فرهنگی و سیاسی این کشورها را بسیار سخت می کرد. با این وجود، تلاش های گسترده دولت چین، تا حد بسیار زیادی نتیجه بخش واقع شد.

به عنوان مثال، تنها در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۲۲۲۷۰ دانشجو در موسسات کنفسیوس مشغول به تحصیل بودند که البته سخت بودن یادگیری زبان آوایی چینی، منجر به این شد که تنها حدود ۷ هزار نفر از این تعداد دانشجو در امتحانات نهایی زبان چینی شرکت کنند. از بابت اختلافات زبانی، چین شاید نتوانست به اندازه کشورهای غربی موفق عمل کند و در حال حاضر نیز علیرغم حضور گسترده چینی ها در کشورهای آسیای میانه، زبان انگلیسی، همچنان پر طرفدارترین زبان خارجی در این کشورها محسوب می شود.

اما با تصویب اصول لزوم بسط هژمونی و قدرت نرم چین در کشورهای همسایه در دهه ۲۰۰۰، تلاش های پکن نیز برای این اقدام فزونی یافت. «هو جینتائو»، رئیس‌جمهور وقت چین در هفدهمین مجمع حزب کمونیست در سال ۲۰۰۷ گفت: چین نیازمند افزایش قدرت نرم خود است.

لذا در سال ۲۰۱۹، دقیقا ۵۳۵ مؤسسه کنفوسیوس و ۱۱۳۴ کلاس درس کنفوسیوس در ۱۵۸ کشور در سراسر جهان مشغول به کار بودند که یک مؤسسه دولتی وابسته به وزارت آموزش چین، در همان سال اعلام کرد که ۱۳ مؤسسه کنفوسیوس از جمله ۵ مؤسسه در قزاقستان، ۴ مؤسسه در قرقیزستان، ۲ مؤسسه در ازبکستان و ۲ مؤسسه در تاجیکستان، در منطقه آسیای مرکزی فعال هستند. اگرچه چین هنوز مفهوم موثر دیپلماسی فرهنگی را توسعه نداده، اما ترویج زبان چینی در سال‌های اخیر به نتایج ملموسی دست یافته است.

یادگیری زبان چینی به طور فزاینده ای در میان جوانان آسیای مرکزی محبوب شده و به عنوان وسیله ای برای افزایش فرصت های شغلی و رقابت در بازار کار تلقی می شود. چینی پس از انگلیسی در آسیای مرکزی به دومین زبان خارجی مورد مطالعه تبدیل شده و علاوه بر این، چین برنامه های بورسیه برای دانشجویان آسیای مرکزی را راه اندازی کرده است.

بر اساس داده های وزارت آموزش چین، در مجموع، ۴۹۲۱۸۵ دانشجوی بین المللی از ۱۹۶ کشور در ۱۰۰۴ موسسه آموزش عالی در چین در سال ۲۰۱۸ فارغ التحصیل شدند. قزاقستان با ۱۱۷۸۴ دانشجو دهمین کشور مبدأ بود و دانشجویان سایر کشورهای آسیای مرکزی نیز دومین رتبه را دارند.

قزاقستان، مرکز توسعه درت نرم چین در آسیای میانه
با نگاهی به آمار ترانزیت، صادرات و واردات کالا از/به چین، به خوبی در می یابیم که بیشترین میزان سرمایه گذاری خارجی چین در آسیای میانه، در کشور قزاقستان انجام شده که بخش عمده ای از آن به بسط زیرساخت های عمرانی، ارتباطی، مخابراتی، و بانکی مورد نیاز برای ابتکار یک کمربند - یک راه مربوط می شود.

دقیقا بر اساس اطلاعات مطرح شده در بالا، بیشترین تعداد دانشجوی اعزامی بورسیه به چین را نیز قزاقستان داشته و در حال حاضر، بیشترین مراودات اقتصادی چین در آسیای میانه با همین کشور است.

در حال حاضر، بسیاری از مدیران ارشد دولتی و بخش های خصوصی تجاری قزاقستان، همان فارغ التحصیلان چین هستند که از سویی، نقش بسزایی در توسعه روابط دو کشور داشته و از سوی دیگر نیز، به دلیل تسلط احتمالی این فارغ التحصیلان به زبان چینی و همچنین آدب و رسوم چین، این دسته از افراد می توانند نقش بسزایی در توسعه روابط تجاری دو کشور نیز ایفا کنند. چنین پدیده ای، دقیقا ایده آل ترین کارکرد بسط قدرت نرم چین نه تنها در قزاقستان، بلکه در تمامی کشورهای آسیای میانه محسوب می شود.

کد خبر: ۱۲۶٬۳۳۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha