خدیجه ستارزاده؛ بازار: شرکت شیرین گستر آرتمن از سال ۸۸ تاسیس شده و انواع شیرینی، ساقه عروس و غیره تولید داشته و خط تولیدش از دو سال پیش با برند شالی شل تغییر داده و انواع شکلات و اسمارتیز و غیره تولید می کند.
به گفته مدیرعامل این شرکت در حال حاضر تامین مواد اولیه بزرگترین مشکل و چالش تولید است که آسیب زیادی به تولیدکننده ها وارد کرده است.
گفتگوی بازار با «سیامک صالحی» مدیرعامل شالی شل را با هم می خوانیم.
*همه مواد اولیه مورد نیازتان داخلی است یا وارد هم می کنید و برای تامین مواد آیا با مشکل و چالش مواجه هستید؟
مواد مورد نیاز ما بیشتر داخلی است، وارداتی هم مصرف داریم اما خودمان وارد نمی کنیم. در حال حاضر تامین مواد اولیه برای ما چالش بزرگتری نسبت به فروش است. نه اینکه فروش ساده باشد نه، منظورم این است آنقدری که برای تامین این مواد انرژی صرف می کنیم در بحث فروش این مقدار نیست و مشکل نداریم.
*برای تامین مواد وارداتی مشکل دارید یا در تامین مواد داخلی هم این چالش وجود دارد؟
هم مواد داخلی و هم وارداتی، یک روز مشکل تامین شکر داریم، یک روز برای آرد یا روغن، نبود پودر شکلات، گرانی مواد و خلاصه هر روز یک دغدغه و مشکل برای تامین مواد اولیه داریم و متاسفانه این داستان همیشگی ماست و وضعیت با ثباتی وجود ندارد که بگوییم با یک روند و برنامه ریزی جلو می رویم و فعالیت می کنیم.
*این مشکل از اول بوده یا الان تشدید شده است؟
این مشکل به صورت سینوسی کم و زیاد می شود اینکه بگوییم دیگر همه چیز درست شده، اینطور نیست. من در این چند سال فعالیت تولید این مورد را تجربه نکرده ام. شاید تولید کنندگانی که وضعیت مالی بهتری نسبت به من داشته اند، آیتم دیگه ای را تجربه کرده باشند. هرچند بعید می دانم. چرا که با هر کدام از همکاران و تولیدکنندگان که صحبت کردم، دغدغه اصلی شان در حال حاضر تامین مواد اولیه است.
*مشکل اصلی در بحث قیمت و نوسان آن است یا اینکه مواد در بازار یافت نمی شود؟
هر دو مشکل به شدت وجود دارد، چه توجیهی برای تولید کننده وجود دارد که یک روغن ساده ظرف یک تا دوماه از ۲۴۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان برسد. ما جنسی را خریداری می کنیم در انبار گذاشته و تولید می کنیم و تحویل می دهیم، تا تسویه شده و تبدیل به پول شود همان روغن را دیگر نمی توانیم بخریم.
قیمت ها به روز و به شدت تغییر می کند وقتی برای تهیه موادی زنگ می زنم و قیمت می پرسم طرف در پاسخ می گوید، باید قیمت بگیرم خبر می دهم. یعنی قیمت ها انقدر به سرعت تغییر می کند که باید لحظه ای قیمت مواد را گرفت و خریداری کرد.
*پس این بی ثباتی قیمت ها قدرت برنامه ریزی برای تولید را گرفته است؟
صد درصد این اتفاق افتاده، بد تر از این موضوع یکباره برخی از اجناس نایاب می شود. مثل آرد، شکر یا مواد دیگر که یا اصلا نیستند یا کمیاب می شوند. طبیعتا در این صورت بحث بازار سیاه و رقابت نادرست از پیامد هایش است.
*این روند موجب تعطیلی خط تولید شما یا کاهش تولیدتان شده است؟
تعطیل که خیر، اگر هم بوده خیلی چشمگیر نبوده است. در واقع ما سطح انتظار خود را پایین آوردیم. گر شما هر جای دنیا بروید و بگویید که خط تولیدتان به دلیل نبود مواد اولیه یک هفته تعطیل شده است کاملا متعجب می شوند. ولی چون ما در ایران به این قضیه عادت داریم چند روز تعطیلی را مشکلی نمی بینیم و می گوییم پیش می آید، سطح انتظار تولید کنندگان پایین آمده است. در کل تعطیلی موقت چند روزه در تولید هم داشتیم.
*در بحث تامین انرژی «برق و گاز» آیا مشکل و درگیری دارید؟
بله در تابستان که قطعی برق داشتیم، بخش صنعتی بیشتر درگیر بوده زیرا هر جایی که زورشان به دیگران نرسد تلافی اش را سر ما در می آورند و در این بحث قطعی برق در صنعت پیشرو بوده است. در حال حاضر هم با شروع فصل سرما هر پنجشنبه و جمعه قطعی گاز داریم. اما من متوجه نمی شوم طبق چه منطق و برنامه ای گاز را قطع می کنند. به این فکر نمی کنند که این قطعی گاز برای کارخانه ها آسیب دارد.
حداقل این فرآیند این است که سرایدار و نگهبان در سرما می مانند. ما مجبوریم دو عدد بخاری برقی بگیریم تا فقط محل سرایداری گرم شود.
*دستگاه های متولی مثل سازمان صمت و غیره در بحث تامین مواد اولیه رفع مشکل تامین انرژی با تولید کنندگان و شرکت ها هماهنگ هستند؟ آیا کمک و اقدامی دارند یا خیر؟
ما که تاکنون حمایت و اقدامی ندیدیم. در سطح کلان نمی دانم، شاید برای اینکه شرکت بزرگی نیستیم مورد توجه قرار نگرفته ایم. ولی اگر بخواهیم در سطح خرد در نظر بگیریم شرکت های کوچک آسیب پذیر تر هستند که در آخر ممکن است به اتفاقات ناگوار ختم شود. منظور من این نیست که ما بر شرکت های بزرگ اولویت داریم، اما اگر شرکت های کوچک اساسا نادیده گرفته شوند فکر نمی کنم اتفاق خوبی برای کشور و تولید باشد.
*عمده چالش هایی که شما می توانید در بحث تولید یعنی برای تولیدکنندگان و شرکت ها نام ببرید در چه چیزی خلاصه می کنید؟
عمده مشکل در شرایط فعلی تامین مواد اولیه است، چیزی که بیشتر از هر چیز از تولیدکننده انرژی می گیرد. چرا که اتوماتیک وار تاثیرش را برروی سایر موارد می گذارد. اگر من نتوانم بفروشم ناتوانی من در فروش است شاید توان، علم و پشتکارش را ندارم یا شاید هم کیفیت جنس و قیمت من خوب نیست. به هر حال مشکل در فروش وابسته به مجموعه من است، ولی عدم تهیه مواد اولیه وابسته به من نیست از جای دیگری به من تحمیل می شود.
من اگر نتوانم بفروشم باید مدیر فروشم را تغییر دهم. یا این کار را انجام داده و موفق می شوم یا انجام نمی دهم و محکوم به شکست هستم، به هر حال خود من به خودم تحمیل می کنم. اما حقیقت این است که وقتی من تماس می گیرم برای تهیه روغن، کلی تماس بین افراد مختلف رد و بدل می شود و پس از این مراحل نامش را می گذارند «خرید دولتی» که ظاهرا به قیمت دولتی، اما به قیمت بالاتر می خریم حالا اگر گیر بیاید و مبلغش را هم زودتر واریز کنیم می توانیم با این رویه خرید کنیم.
دلال بازی را خود ما ایجاد می کنیم، وقتی برخی مواد سهمیه ای هستند و به منِ تولید کننده نمی رسد اما در بازار آزاد موجود است، در واقع طوری برنامه ریزی و چیده می شود که راه برای دلال بازی باز شود
فکر می کنم سیستم خودروسازی در این بخش موفق عمل کرده، در ها را می بندند خودرو توزیع نمی کنند و در آخر هم حرف، حرف آنهاست. دلال بازی را خود ما ایجاد می کنیم. وقتی برخی مواد سهمیه ای هستند و به منِ تولید کننده نمی رسد اما در بازار آزاد موجود است، در واقع طوری برنامه ریزی و چیده می شود که راه برای دلال بازی باز شود.
مسئله دیگر اررزش افزوده است که تولید کننده موظف به پرداخت آن است و بابت آن باید با هر شرایطی با مغازه دارها و فروشنده ها مدارا کند، در حالیکه اگر ارزش افزوده را از مغازه دار دریافت کنند، در مسیر تولید، توزیع و فروش هرکسی به نوبه خود ارزش افزوده را پرداخت می کند و به تولید کننده هزینه های اضافی تحمیل نمی شود.
بحث قاچاق هم یکی از آفات تولیدکننده هاست. به ظاهر و در قانون گفته می شود، قاچاق ممنوع است اما مبادی قاچاق باز است و در مغازه ها و فروشگاه ها وجود دارد و همینطور در تلویزیون و ماهواره تبلیغ انواع کالاهایی که ممنوع اعلام شده انجام می شود.
*شما در بحث صادرات هم فعالیت دارید؟
خیر، سابقا" محصولاتی که تولید می کردیم به دلیل داشتن شیره، امکان صادرات آن وجود نداشت و در داخل فعالیت داشتیم و در ۲ سال اخیر هم که خط تولید را به شکلات و اسمارتیز تغییر دادیم چون در پیک و اوج شرایط سخت تولید از نظر تحریم و اقتصادی بودیم، در بحث صادرات وارد نشدیم. اما در برنامه داریم که در آینده با توسعه محصولات در این بخش هم وارد شویم.
*رقابت در بازار شما به چه صورت است؟
رقابت در حد نُرم هست و ممکن است برخی کارهایی هم انجام دهند اما اینکه بگویم اتفاق خاصی که بسیار فرایند پیچیده و آزار دهنده ای باشد خیر نیست. بیشترِ رقابت در توانمندی های یک گروه در تولید یا فروش است. گاهی یک گروه محصولاتشان خوب است و خوب می فروشند، گاهی یک گروه شاید هم محصولاتشان خوب نباشد اما توانایی فروش خوب را دارند. اما اینکه بگویم رقابت ناسالم است خیر نیست و رقابت در این بخش را در حد نُرم می بینم.
*چه راهکاری برای برون رفت از این وضعیت تولید کنندگان در صنف خودتان پیشنهاد می کنید که فکر می کنید نیاز است مسئولان به آن بپردازند؟
به دلیل اینکه من روبروی خریدار قرار می گیرم و خریدار به من فشار می آورد من ارزش افزوده را باید از جیب خودم بدهم اگر یک برنامه ای در نظر بگیرند که ارزش افزوده از مقصد نهایی گرفته شود همه به صورت اتوماتیک وار پرداخت می کنند نه اینکه بگوییم افراد خوبی هستند نه، بلکه مجبورهستند پرداخت کنند. زمانی که مغازه دارها به اجبار از خریدار ارزش افزوده بگیرند، در این ماجرا هم باز با مصرف کننده در ارتباط هستند می گویند که آنها بدهند.
مگر سود ما چقدر است، اگر مغازه دار از مصرف کننده بگیرد ما دیگر رودررو قرار نمی گیریم که مجبور باشیم قیمت هایمان را بِشکانیم این رویه تخلف زاست، اگر مغازه دار از من با فاکتور نخرد من هم نمی توانم فرار مالیاتی بکنم چون باید ارزش افزوده بدهم و به طور رسمی آمار ارائه کنم و تمامی مالیات هایم را بدهم
مگر سود ما چقدر است؟ اگر مغازه دار از مصرف کننده بگیرد ما دیگر رودررو قرار نمی گیریم که مجبور باشیم قیمت هایمان را بِشکانیم. این رویه تخلف زاست. اگر مغازه دار از من با فاکتور نخرد من هم نمی توانم فرار مالیاتی بکنم چون باید ارزش افزوده بدهم و به طور رسمی آمار ارائه کنم و تمامی مالیات هایم را بدهم. برای گرفتن مالیات چرا مسیر درست را نمی روند به جای اینکه روی تولیدکننده فشار بیاورند اگر ارزش افزوده از خریدار گرفته شود، به صورت اتوماتیک وار از تولیدکننده تا فروشنده و خریدار همه موظف به پرداخت خواهند بود.
موضوع دیگر هم تامین مواد اولیه است. یک زمانی هست می گویند محصولی نیست، اگر واقعا نیست برای همه نباشد. ولی چطور می شود مواد اولیه یا محصولی که سوبسید دارد یا ندارد، موجود نباشد اما در بازار آزاد یافت شود و تولید کننده مجبور به خریداری به قیمت بالا باشد؟ گاهی هم در پروسه خرید به طور مستقیم گفته نمی شود نمی فروشند، اما موانعی پیش پای تولید کننده می گذارند.
به عنوان مثال گفته می شود پول مواد واریز شود و جنس را ۳ ماه بعد تحویل می دهند. در واقع کاری می کنند که تولید کننده عطایش را به لقایش ببخشد و کنار بکشد. اینها پازلی است که همیشه یک قطعه آن نیست و تولید کننده را همیشه با چالش مواجه می کند. من امیدوارم در کشور شرایط درست شود و موانع تولید برداشته شود.
نظر شما