بازار؛ گروه بورس: حسن فروزان فر عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی و تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با بازار براین باور است: موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی یک اتفاق مهم در اقتصاد ایران است و چه بخواهیم و چه نخواهیم آثار تورمی باخودش همراه دارد. یک نکته ای است که متاسفانه در سطح حاکمیت انکار می شود و این انکار کمکی به پیشرفت اقتصادی ایران نخواهد کرد و آن هم مفهوم شناخته شده تورم انتظاری و انتظارات تورمی است.
در ادامه متن کامل این گفتگو را می خوانید؛
دارندگان سرمایه های خرد و دارندگان سرمایه های عمده نسبت به آنچه که ممکن است در ۶ ماه آینده در اقتصاد ایران اتفاق بیفتد دچار یک نوع بی خبری و بلاتکلیفی هستند
* در چند هفته اخیر شاهد وضعیت نامناسب بازار بورس هستیم، مهم ترین دلیلی که بورس در این روزها حال خوبی ندارد چیست؟
در حالت ایده آل بورس باید نمایشی از اندیشه های فعالان اقتصادی و صاحبان سرمایه های کوچک و متوسط نسبت به آینده باشد و باید برداشت آنها را نسبت به آینده نمایش دهد. با توجه به چنین نگاهی قرار است بورس نوعی از دماسنج اقتصادی کشور باشد. نمی شود فضایی که در پیش روی فعالان اقتصادی، دارندگان سرمایه های خرد و دارندگان سرمایه های بزرگ است به اندازه کافی روشن نباشد و به موضوعات متنوعی وابسته نشده باشد و بعد انتظار داشته باشیم که همه این ها دور هم جمع شوند و اتفاقات خوب بیفتد. دارندگان سرمایه های خرد و دارندگان سرمایه های عمده نسبت به آنچه که ممکن است در ۶ ماه آینده در اقتصاد ایران اتفاق بیفتد دچار یک نوع بی خبری و بلاتکلیفی هستند. موضوعات مهمی مثل نرخ ارز که در فضای کسب و کار ایران تعیین کننده است و قسمت زیادی از خروجی های دستاوردها و سود بزرگان بورس به این نرخ وابسته شده در واقع ماه ها و سال هاست که در حال تلاطم است به ویژه در این ماه های اخیر که با توجه به تصمیمات اقتصادی و سیاسی که باید گرفته شود در هاله ای از ابهام دیده می شود و متاسفانه طیف این ابهام نیز زیاد است.
متاسفانه سالیان دراز از روش های تامین اعتبار برای کسری بودجه به صورت متوازن استفاده نکردیم. یعنی هر موقع که به کسری بودجه برخورد کردیم مستقیم سراغ بانک مرکزی رفتیم و به روش های مختلف از بانک مرکزی استقراض کردیم
در مورد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی تا ارز ۲۴ هزار تومانی صحبت می کنیم. اگر کشور در کوتاه مدت نتواند ۲ الی ۳ تا از مولفه های اصلی اقتصاد کلان را حداقل یک چشم انداز (perspective )یکساله برای فعالان این عرصه فراهم کند قطعا نمی توان انتظار داشت که در فضای بورسی یک نظم، قاعده و یک منطق اقتصادی حاکم باشد. در حال حاضر وضعیت به گونه ایی شده که مردم ترجیح می دهند دارایی هایشان را بفروشند و آن را به دارایی دیگری تبدیل کنند که دستاورد اقتصادی بیشتری دارد. یعنی حاضر هستند با زیان سهام بفروشند. جایی که می دانند این سهم می تواند در آینده سودده باشد. چون فکر می کنند شتاب تورم در جامعه و بر روی برخی از دارایی ها به گونه ای است که می تواند زیانی که دارند را جبران کند. برخی هم بر اساس هیجان وارد صحنه می شوند که فقط به خودشان آسیب می زنند اما آنهایی که صاحب خرد هستند معمولا تلاش می کنند دارایی های خود را به گونه ای یا در زمانی جا به جا کنند که از آن بیشترین منفعت را ببرند.
متاسفانه سالیان دراز از روش های تامین اعتبار برای کسری بودجه به صورت متوازن استفاده نکردیم. یعنی هر موقع که به کسری بودجه برخورد کردیم مستقیم سراغ بانک مرکزی رفتیم و به روش های مختلف از بانک مرکزی استقراض کردیم و در سخت ترین شرایط تصمیم گرفتیم روشی که داریم را ارتقا و بهبود دهیم و به سراغ انتشار اوراق قرضه آمدیم که متاسفانه در آن قسمت نیز بیش از اندازه فشار می آوردیم و ممکن است کار به جایی برسد این چاهی که تازه زدیم؛ خشک شود.
البته قبول داریم که این روش، روش بهتری از سایر روش های دیگر است و در آن نیز تردیدی نیست و آثار تورمی کمتری نیز دارد اما ظرفیت های بازار سرمایه ما برای خرید این اوراق محدودیت هایی دارد و زمانی که به این قسمت کم توجهی کنیم آثار خودش را در بورس بجا می گذارد.
* چه مواردی بر روی فضای بورس تاثیر دارد؟ برخی براین باور هستند مذاکرات و ارائه لایحه بودجه در اوضاع و احوال بورس تاثیر بسزایی گذاشت تحلیل شما در این باره چگونه است؟
هر دو تاثیر دارند. به دلیل اینکه هر دو در نهایت روی قیمت و نرخ تبدیل ارز نقش دارد. فعالان اقتصادی و دنبال کنندگان موضوعات اقتصادی هر دو این موارد را روی نرخ تبدیل ارز تعیین کننده می دانند. نرخ تبدیل ارز روی قسمت عمده ای از فعالیت های بورس نیز تاثیر مستقیم می گذارد. بخش ریاد و مهمی از شرکت ها و منابعی که در بورس وجود دارد شرکت هایی هستند که خروجی ها و ورودی هایشان به این نرخ ها وابسته هستند. بنابراین، هر فعالیت سیاست گذاری و حکمرانی که احتمالا آثاری بر روی تعیین نرخ ارز می گذارد حتما روی موفقیت یا عدم موفقیت بورس و تصمیم گیری هایی که آنجا اتفاق می افتد؛ تاثیر دارد.
امیدواری موفقیت در مذاکرات آثاری دارد و ناامیدی در مذاکرات نیز آثار خودش را دارد. پذیرش این اندازه از کسری بودجه و شکل تامین این کسری بودجه با اصلاح قیمت ارز، با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، با حذف برخی از یارانه ها در حوزه های مختلف آثار اقتصادی خواهد داشت. بنابراین، ما صحبت از یک تغییرات معمولی نداریم و داریم از یک جراحی و تحولات مهم و اساسی در اقتصاد صحبت می کنیم که هم بر روی بورس و هم در روال اداره اقتصادی کشور اثرگذار است.
* آقای خاندوزی قبل از اینکه وزیر شود به عنوان نماینده مجلس و عضو کمیسیون اقتصادی توییت هایی می زند و صحبت های خاصی درمورد رونق بازار بورس ارائه میداند ولی زمانی که بعنوان وزیر اقتصاد در کابینه سیزدهم راه پیدا کرد هیچ خروجی مثبتی از بورس نمی بینیم. این را چطور می بینید؟
من فکر می کنم، زمانی که منظر آدم ها و مسئولیتشان تغییر می کند بی تردید نظراتشان هم می تواند تغییر کند. زاویه نگاه فردی زمانی که در حوزه نمایندگی مجلس هست یک چیز است و فرد یک جایی را نمایندگی می کند ولی در حوزه ای که به عنوان وزیر اقتصاد است منظر دیگری دارد و چیز دیگری را نمایندگی می کند و وظیفه اش متفاوت می شود. بنابراین، کلام هم تغییر می کند. در جایی که نماینده مجلس هستیم و صحبت می کنیم ناخودآگاه به سهامداران خرد و فعالان بازار بورس نزدیک تر هستیم. بنابراین، از منظر آنها صحبت می کنیم. اما موقعی که بخواهیم از صندلی وزارت صحبت کنیم قاعدتا به حاکمیت، به دولت، به موضوعات امنیت ملی و مسائل کلان اقتصادی نزدیک تر هستیم و از آن منظر صحبت می کنیم که این تغییرات طبیعی است و نمی شود به آن خرده گرفت، می شود در مورد اینکه چرا باید نفرات کلیدی ما در دولت لزوما از بین نیروهای مجلس شورای اسلامی انتخاب شوند، صحبت کرد. چون به نظر می آید این ها سنخیت لازم را ندارند. مخاطبین نماینده مجلس با مخاطبین وزیر اقتصاد متفاوت هستند که در همین راستا پیام ها نیز تغییر می کنند.
بودجه ما حاوی تحولاتی مثل تحول در قیمت ارز و به رسمیت شناختن ارز بالای ۲۰ هزار تومان در کشور است. بودجه ما صحبت از دریافت قابل توجه مالیات می کند هم در عرصه مالیات بر درآمد و هم در عرصه مالیات بر ارزش افزوده. فکر نمی کنم شرایط اجتماعی ما با دولت همراهی کند
* تاثیرات بودجه پیشنهادی را در بورس چطور می بینید؟
در لایحه بودجه اتفاقات مهمی دیده می شود. موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی یک اتفاق مهم در اقتصاد ایران است و چه بخواهیم و چه نخواهیم آثار تورمی باخودش همراه دارد. یک نکتهای است که متاسفانه در سطح حاکمیت انکار می شود و این انکار کمکی به پیشرفت اقتصادی ایران نخواهد کرد و آن هم مفهوم شناخته شده «تورم انتظاری» است. با انکار کردن این مفهوم چیزی حل نخواهد شد بلکه ما بیشتر عقب می افتیم. اینکه دولتمردان ما، حوزه های سیاست گذاری ما تاکید کنند که اقتصاد ما ربطی به مذاکرات ندارد، اقتصاد ما ربطی به نتیجه برجام ندارد، با واقعیتی که در جامعه وجود دارد و درک تورمی بیشتر از ۴۰ سال در کشور که این را ایجاد کرده و در ذهن همه رسوب کرده است، هماهنگی لازم را ندارد. به نظر من، هرچه بیشتر این تاکیدها اتفاق می افتد جامعه نسبت به آن واکنش های سخت تری به خرج خواهد داد. بنابراین، بودجه ما حاوی تحولاتی مثل تحول در قیمت ارز و به رسمیت شناختن ارز بالای ۲۰ هزار تومان در کشور است. بودجه ما صحبت از دریافت قابل توجه مالیات می کند هم در عرصه مالیات بر درآمد و هم در عرصه مالیات بر ارزش افزوده. فکر نمی کنم شرایط اجتماعی ما با دولتبرای اینکه بتواند به اصناف یا کسانی که کمتر مالیات پرداخت کردند فشار بیشتری در این فضای اقتصادی و فضای اجتماعی بیاورد؛ همراهی کند.
از نظر من، اتفاق خوبی است که ما بتوانیم مراکز تولید منابع را برای درآمد در بودجه دولت تغییر دهیم و این که بتوانیم از فروش منابع نفتی برای دولت کمتر استفاده کنیم. گرفتاری اینجا است که ما در یک شرایط پیچیده و بحرانی و به اجبار داریم این تغییر را اعمال می کنیم. بنابراین، از آثار منفی بیشتری برخوردار هستیم و تبعات آن، تبعات کمی نخواهد بود و آثار متنوعی را روی فضای عمومی اقتصاد و توسعه اقتصادی ما باقی خواهد گذاشت.
با باز کردن یک گره می توان همه مشکلات اقتصادی برطرف شود آن هم؛ سلسله ای از موضوعات وابسته به هم هستند که اگر نگاه سیستمی بر روی بورس داشته باشیم و بین متغیرها ارتباط برقرار کنیم می توانیم به یک نتیجه واحدی برسیم
* گره کار بازار بورس کجا است؟
ما یک گره نداریم در واقع مجموعه ای از گره ها است که کنار هم جمع می شوند و چون موضوع بزرگ است عوامل تاثیر گذار در آن فراوان است. موضوع بلاتکلیفی نسبت به تعیین اِلمان های اصلی اقتصاد کلان برای یک دوره مالی پیش روی شرکت هایی که در بورس فعالیت می کنند از همه عناوین مهم تر است. یعنی اینکه پیش بینی ها درمورد سال آینده مبتنی بر اینکه چه نرخ دلاری داریم یکی از مهم ترین مولفه ها است که خود نیز به چند مولفه دیگر وابسته است و این فضای عمومی امید به آینده یا ناامیدی به آینده هم تاثیرات منفی را روی سهامدار خُرد در جامعه می گذارد. سهامدار خرد اگر امید به آینده داشته باشد، می تواند فروشنده نباشد، می تواند حاضر نباشد که در شرایط زیان از بازار خارج شود اما اگر امیدش را نسبت به آینده از دست دهد آمادگی فروش در قیمت های نامناسب را دارد. سهامدار عمده هم اگر تحت سیاست های حاکمیت مجبور باشند که خریدار اوراق قرضه باشد؛ مجبور می شود در قیمت نامناسبی که اقتصادی نیست، بفروشد و همین فروش به بازار آسیب می زند که نمونه هایی از این دست فراوان است. به نظرمن، با باز کردن یک گره می توان همه مشکلات اقتصادی برطرف شود آن هم؛ سلسله ای از موضوعات وابسته به هم هستند که اگر نگاه سیستمی بر روی بورس داشته باشیم و بین متغیرها ارتباط برقرار کنیم می توانیم به یک نتیجه واحدی برسیم.
مجموعه بورس کاملا مستقل از دولت و مستقل از دستورات سیاست گذاری ها و حکمرانی های دولتی اداره نمی شود و تحت تاثیر است. علیرغم اینکه یک شرکت جداگانه است و اجازه نمی دهد همه تصمیمات و رفتارهایش را مبتنی بر تصمیمات اقتصادی بگیرد و به همان اندازه که این اتفاق نمی افتد دستاوردهایش و موفقیت هایش کمتر می شود و به شکلی ما این موضوع را پذیرفته ایم
* خیلی از کشورها بورس را یک بنگاه اقتصادی می دانند و از آن نهایت استفاده را می برند ولی متاسفانه در ایران چنین دیدی وجود ندارد، این چقدر به ما لطمه می زند و باید چکار کرد؟
بورس می تواند خودش را به صورت یک بنگاه اقتصادی اداره کند و همین الان سهام شرکت در بورس خرید و فروش می شود. یعنی اگر یک بنگاه اقتصادی نبود خرید و فروش سهام بی معنی بود. بنابراین، ما قالب آن را پذیرفتیم، اگر نمی پذیرفتیم امکان خرید و فروش سهام در بورس وجود نداشت. پس چهارچوب آن را قبول کردیم اما به دلیل اینکه مجموعه بورس کاملا مستقل از دولت و مستقل از دستورات سیاست گذاری ها و حکمرانی های دولتی اداره نمی شود و تحت تاثیر است لذا به تناسب دخل و تصرف ها، دستاوردها و موفقیت هایش کمتر می شود. به عبارت بهتر با دست اندازی که مجموعه دولتی برای رسیدن به اهداف خودش روی این مجموعه داشته، متاسفانه از دستاوردهای ارزنده اداره اقتصادی مقداری فاصله داریم و بخاطر محدودیت هایی که در فضای اقتصادی به وجود آوردند؛ مجبور هستیم دستورهایی را صادر کنیم که در بورس این صدور دستورها ماهیت اقتصادی بورس را تحت شعاع قرار می دهد.
نظر شما