الهام رئوفی فر؛ بازار: موضوع کم آبی برای استانی مانند گلستان تا جایی جدی است که در روزهای سرد پائیزی هم این معضل هنوز حل نشده و شهروندان از قطعی آب گلایه دارند. شرکت آب منطقهای استان علت این کم آبی را بارش ناچیز بارندگی در سدهای استان میداند و شرکت آب و فاضلاب گلستان هم مصرف بیرویه مشترکان را عامل ایجاد این شرایط میداند.
با این حال یک کارشناس مدیریت منابع آب معتقد است نبود مدیریت درست در بخش منابع آبی وضعیت استان را به اینجا رسانیده و با راهکارهایی بسیار کم هزینه میتوان کمبود آب را به درستی مدیریت کرد در قطعی آب امسال تنها فروشندگان تانکر آب سود بردند زیرا قطعی آب در تابستان تغییری در مصرف مشترکان ایجاد نکرد فقط مقدار آب مصرفی در زمان قطعی در تانکر ذخیره شد و در این بین تنها اقشاری که توان خرید تانکر نداشتند متضرر شدند. در این گفتگو حمید شجاع رستگاری کارشناس مدیریت منابع آب، از راهکارهایی برای مقابله با کم آبی برایمان میگوید.
* چه راهکارهایی برای مقابله با کم آبی و تامین آب مورد نیاز هم استانیها به نظرتان میرسد؟
یکی از موارد جمع آوری آب، از طریق باران است که اصلیترین منبع تامین آب هم به شمار میرود. در بارندگی طبیعتا یک قسمتهایی از آب باران به آبهای زیرزمینی تبدیل میشود و یک بخشی در جریان سطح زمین حرکت میکند که در مناطق شهری به آن آبهای سطحی و در خارج شهر جریان حرکت این آبهای سطحی به آبراه و رودخانه وارد میشود که بشر برای ذخیره آبی خود بر این رودخانهها سد احداث کرد.
ایجاد سد یا آبندان که سال ها است در ایران رواج دارد در بسیاری از کشورهای دنیا منسوخ شده و جای آن را هدایت و ذخیره آب در زیرزمین مناطق کاسهای شکل در قالب سد یا سفره زیرزمینی است با این تفاوت که امکان تبخیر این آب وجود ندارد.
در تمامی کشورهای دنیا از چنین روشهایی برای نگهداری و ذخیره آب استفاده میشود تا ضمن حفظ اکوسیستم طبیعت، آب در بهترین شرایط ممکن نگهداری شود. رویدادی که در کشوری مانند ترکیه رخ داده است. در ترکیه پس از شناسایی منابع زیرزمینی بررسی اراضی مستعد سد زیرزمینی را در دستور کار قرار میدهند و سپس رواناب حاصل از بارندگی را در زیرزمین جمع میکنند تا در زمان استفاده حتی درصدی از آن تبخیر نشود.
ایجاد سد یا آبندان که سال ها است در ایران رواج دارد در بسیاری از کشورهای دنیا منسوخ شده است
اما اجرای سیاستهای نادرستی نظیر سدسازی برای استانی مانند گلستان که پیش از تغییر اقلیمش، به عنوان دومین استان پربارش به شمار میرفته، باعث شد امروز با معضل کم آبی مواجه شویم. هرچند که استفاده نادرست از منابع آبی مانند سفرههای زیرزمینی و چاههای غیرمجاز به موضوع کم آبی امروز دامن زده اما سیاست سدسازی را در تشدید این مشکل نمیتوان نادیده گرفت.
جالب است بدانید که امروز قطعی آب استان یزد که سومین استان کم بارش کشور است از قطعی آب گلستان که در دهه ۹۰ جزو پربارشترین استانهای کشور بود، کمتر است. چگونه میشود بارش زیادی داشته باشیم اما در عین حال قطعی آب هم در این منطقه بیشتر باشد؟ تنها پاسخ آن استفاده نادرست است.
* چه اتفاقی افتاد که ظرف ۱۰ سال گلستان به چنین وضعی مبتلا شد؟
ما الگوی مصرف نادرست و برداشت آبهای غیر مجاز را داشتیم و همینقدر بلد نبودیم آب را به چرخه برگردانیم اما در کنار همه این ناکارآمدیها بارش متوالی باران داشتیم که تمامی این نقایص را پوشش میداد اما اکنون که به سمت کم آبی میرویم مدت بارندگی کاهش یافته و شدت آن افزایش؛
درچنین شرایطی امکان جذب باران در منابع زیرزمینی کاهش مییابد بنابراین ما به بارانی نیاز داریم تا با شدت کمتر و زمان طولانیتری ببارد. موضوعی که این روزها به واسطه تغییر اقلیم از آن برخوردار نیستیم. ولی برای مقابله با کم آبی ما به جای اجرای سیاستهای درستی مانند احداث سد زیرزمینی، بر روی رودخانهها سد زدیم درحالیکه علم سدسازی شاید در بسیاری از کشورها بیش از ۵۰ سال است که منسوخ شده است. در بسیاری از کشورها به واسطه تخریب اکوسیستم سدها را نابود میکنند اما ما همچنان درحال ساخت سد هستیم.
برای کشوری مانند ژاپن یا آلمان یک قطره از باران هدر نمیرود. این روانابها به کانالهای زیر مجموعه شهری ریخته میشود که با مصرف مشترکان باز هم پس از تصویه به چرخه استفاده برمی گردد. تمانی این مواردی که تا الان گفته شد مجموعه جمع آوری آبهای سطحی و حفظ آن بود اما جدای از این موضوع الگوی اشتباه مصرف یک بخش عمده مشکل ما است.
* اما کشاورزی در این زمینه چطور؟
به عنوان مثال همین موضوع آب مجازی که بارها به آن اشاره شده، یکی از چالشهای امروز ما در حوزه کشاورزی است. یک باغدار برای کشت هر هندوانه شاید ۳۰ لیتر آب نیاز داشته باشد درحالیکه فروش این محصول، با توجه به آب مصرف شده بسیار ناچیز است. مثال دیگر زمینهایی هستند که که مستعد شالی نبودند اما بیش از ۳۰ سال از این اراضی شالی برداشت شد. چقدر آب باید صرف این اراضی شود و چقدر از چاههای غیرمجاز باید آب برداشت شود تا در این زمینها شالی رشد کند.
ما به بارانی نیاز داریم تا با شدت کمتر و زمان طولانیتری ببارد
مشکلی که ما داریم و هنوز بسیاری از افراد به آن پی نبردند این است که آب را نمیتوان احیا کرد. شاید برای جبران کمبود برق با کمک انرژیهای تجدید پذیر، سوزاندن گاز یا نیروگاههای خورشیدی بتوان آن را تولید کرد اما آبی که از دست برود امکان تولید آن وجود ندارد دقیقا به همین خاطر است با کمبود آن بحران ایجاد میشود.
ما متاسفانه الگوی مصرف درست را نمیدانیم، بزرگترین مشکل ما سیستم لوله کشی شهری است زیرا از سرویس بهداشتی تا آشپزخانه و حمام یک خط لوله و آن هم آب شرب استفاده میشود که این اشتباه است چراکه فاضلاب آن از یک لوله خارج میشود که برای تصفیه این آب باید هزینه زیادی صرف شود درحالیکه با گزینه ارزانتر میتوان این فاضلاب خانگی را دوباره به چرخه استفاده مشترکان بازگردانید.
* این رویکرد چه تغییری در صرفه جویی یا کمک به هدررفت آب میکند؟
در این رویکرد که چرخش آب نام دارد آب مصرفی را راحتتر به چرخه باز میگردانند. کافی است که به سازمان نظام مهندسی بگوییم که حین طراحی ساختمان با این سیستم کار کنند خروجی آب به جای اینکه در چاهها به روش سنتی روانه شود، از طریق کانال کشی انجام شود تا بتوان آب را پس از تصفیه دوباره برای مصارف خانگی استفاده کرد. در این صورت هدررفت آب خیلی کم میشود.
اگر این کار را انجام ندهیم عملا همین هزینه را باید در تصفیه بدهیم چراکه در این صورت فاضلاب خانگی و فضولات انسانی باهم ترکیب میشوند درحالیکه با یکبار هزینه به روش سادهتر میتوان فاضلاب خانگی را به چرخه مصرف دوباره بازگردانید.
نظر شما