به گزارش بازار به نقل از اتاق تهران، نوآوری عنصری حیاتی در رشد اقتصادی است. چالش بزرگ برای بنگاه ها و دولت ها این است که فضا را برای بروز نوآوری فراهم کنند با اینکه هیچ کس نمی داند چرا نوآوری رخ می دهد، بعضی نظریه ها تلاش می کنند مدلی برای آن بسازند. دلایل درون زا فرض را بر این می گیرند که نوآوری بدون هیچ علت قابل توضیحی اتفاق می افتد اما بعضی نوآوری را حاصل تلاش دانشمندان و دیگر افراد برای دستیابی به دانش و معلومات می دانند.
در عرصه کارآفرینی، نوآوری به ویژه به کارگیری تجاری آن، حاصل تلاش کارآفرین ها برای دستیابی به سود است. یوزف شومپیتر عنوان تخریب سازنده را برای این فرایند در نظر گرفته است. درواقع زمانی که یک بنگاه با موفقیت دست به نوآوری می زند و با سود بالای سالانه پاداش می گیرد، رقبا هم تشویق می شوند با نوآوری های بهتری به صحنه بیایند.
سکوی پرتاب نوآوری در اقتصاد، در سال ۱۹۸۰ میلادی بود که ساخته شد. زمانی که تغییرات قانونی در ایالات متحده به سمت کاهش نقش دولت ها در بودجه رسانی به فرایند توسعه رفت. هدف یکی از تغییرات این بود که توسعه فن آوری از بودجه رسانی دولتی و آزمایشگاه های ملی خارج شود. یکی دیگر از آن ها، به دانشگاه ها این اجازه را می داد که پژوهش های بدون سود برای موسسات و کسب وکارهای کوچک انجام دهند که البته با قراردادهای دولتی امکان پذیر می شد. به لطف همین تغییرها بود که فناوری توسعه پیدا کرد. خوشه های نوآوری شکل گرفت و دره سیلیکون در کالیفرنیا ایجاد شد.
یک نکته مهم درباره نوآوری اثر آن بر بهره وری است. رابرت سالو از برندگان جایزه نوبل اقتصاد زمانی گفت شما این روزها همه جا شاهد عصر رایانه اید، اما آن را در آمارهای بهره وری نمی بینید. او به وضوح می گفت رایانه باعث کاهش رشد بهره وری شده است. اما از سال ۲۰۰۰ به بعد، انقلاب کامپیوتر رشدی که در بهره وری مورد انتظار بود را ایجاد کرد. با این حال شواهد نشان می دهد نوآوری به زمان بیشتری برای تحویل کالای نهایی خود به جهان نیاز دارد.
نظر شما