بازار؛ گروه بین الملل: «ریچارد هاس» عضو شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای برای «پراجکت سندیکیت» نوشت: برغم استقبال گسترده از گفتگوهای آمریکا و ایران درباره برنامه هستهای تهران، به نظر نمیرسد که این گفتگوها به موفقیت برسد و چهبسا زمان جایگزین کردن دیپلماسی رسمی با رویکرد رسمی دیگری فرا رسیده باشد. حتی اگر این گفتگوها به نتیجه هم برسد، هیچ توافقی نمیتواند مانع تلاشهای ایران برای دستیابی به سلطه منطقهای یا سلاح هستهای شود.
سناریوی بازگشت به تعهدات برجام با شرط برداشته شدن تحریمها موانعی دارد. نخست، لغو تحریمها دسترسی ایران به منابع مالی را آسانتر خواهد کرد و باعث گسترش اقدامات این کشور در زمینه تضعیف ثبات در یمن، سوریه، عراق، لبنان، غزه و سایر مناطق خاورمیانه خواهد شد. در برجام هیچ تمهیدی برای مهار این فعالیتها وجود ندارد.
دوم، هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم ایران روزی توافقی «بلندمدتتر و قویتر» (برجام ۲) را امضاء کند، توافقی که در بازه زمانی طولانیتر محدویتهای بیشتری را علیه برنامه هستهای این کشور اعمال خواهد کرد. همچنین، نمیتوان باور کرد که یک دهه پس از توافق احتمالی، تغییر و تفاوتی در ساختار سیاسی یا اهداف ایران ایجاد شود.
سوم، ایران میتواند به برجام بازگردد و همزمان با پایبندی به آن، تولید موشکهای بالیستیک و پس از سال ۲۰۳۰، ذخایر اورانیوم غنیشدهاش را هم به شکل چشمگیری افزایش دهد. بهعلاوه، ایران میتواند بر اساس آموختههایش در سالهای گذشته، توسعه سلاحهای مرتبط را در مکانهای مخفی انجام دهد– فعالیتی که میتواند باعث بهبود کیفیت و کمیت هر نوع سلاح هستهای احتمالی شود.
مساله این نیست که آیا به این نقطه خواهیم رسید یا نه، بلکه پرسش این است که زمان رسیدن به این نقطه کی خواهد بود: اگر مذاکرات شکست بخورد تنها چند ماه بعد و اگر به موفقیت برسد کمتر از یک دهه بعد به این نقطه خواهیم رسید.
اگر به ایران اجازه دهیم که به این نقطه برسد (یعنی کشوری در آستانهی هستهای شدن) یا سلاح هستهای تولید کند، احتمالا در اقدامات منطقهایاش تهاجمیتر خواهد شد.
همزمان، برخورداری ایران از سلاح هستهای یا ظرفیت تولید چنین سلاحی، همسایگان این کشور – به ویژه عربستان، مصر و ترکیه – را به پیروی از تهران تشویق میکند. چنین پیامدی ماشه منازعه در منطقه پرتنش خاورمیانه را میکشد.
بهترین جایگزین توافق هستهای این است که بهجای دیپلماسی رسمی از یک راهکار رسمی دیگری استفاده کنیم. میتوان آن را «دیپلماسی خاموش» یا «کنترل تسلحیات بدون توافق» نامید. آمریکا و سایر کشورهای نگران از برنامه هستهای ایران، محدودیتهای شکیبایی خود در رابطه با ظرفیت برنامه هستهای ایران را به این کشور اعلام خواهند کرد.
ایران، در صورت عبور از این خط قرمزهای کیفی و کمّی، ناگزیر هزینهی هنگفتی پرداخت خواهد کرد. به جز گسترش تحریمها، ایران باید منتظر حملات سایبری و نظامی علیه تاسیسات هستهای و احتمالا اهداف ارزشمند اقتصادی و نظامیاش باشد.
این سناریو هم خالی از خطر و هزینه نیست. با توجه به حفاظت شدید ایران از عناصر مهم مربوط به برنامه هستهای و بازسازی آنان در صورت لزوم، هیچ تضمینی وجود ندارد که این حملات به موفقیت برسد. همچنین ایران گزینهی اقدامات تلافیجویانه از طریق مجموعهای از ابزارهای گوناگون و علیه اهداف انتخابیاش در سراسر منطقه و جهان را هم دارد.
این عوامل باعث میشود که برای بایدن و متحدانش، انتخاب گزینه درست از میان حمله به ایران یا چشمپوشی از آن دشوار شود. باید این تضمین وجود داشته باشد که ایالات متحده هرگونه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای توسط ایران را تلافی خواهد کرد. ایران باعث شده عملی کردن هدف کاهش درگیری نظامی آمریکا در خاورمیانه بیش از پیش ناممکن شود.
نظر شما