محمدرضا یوسفی؛ بازار: نرخ فرزندآوری که باروری خوانده میشود بیان کننده روند رشد جمعیت یک کشور است. نرخ جایگزینی باروری در جوامع پیشرفته ۲.۱ است دو نفر جایگزین والدین و یک دهم هم متناسب با نرخ مرگ و میر در جامعه تا جمعیت آینده به اندازه جمعیت فعلی باشد. متوسط نرخ جایگزینی جهانی ۲.۳ است و برای کشورهای فقیر بالاتر است.
نرخ باروری در ایران طبق مطالعه مرکز آمار ایران برای سال ۹۵, ۲.۱ و برای سال ۹۶, ۲.۰۹, برای سال ۹۷, ۱.۹۵ و در نهایت برای سال ۹۸ نیز ۱.۷۴ و در سال ۹۹ نیز ۱.۷ بوده است؛ بنابراین شاهد روندی کاهشی و نگران کننده در کشور هستیم. اگر ترکیب سنی باروری نیز دیده شود وضعیت نگران کنندهتر است.
بازار داغ وعده ها روایت ها
برخی مقامات کشوری سال ها است به طور دائم از این وضعیت اظهار نگرانی میکنند برخی نیز تصور دارند که با وعظ و خطابه و حتی بیان پیامدهای منفی پیری جمعیت، میتوان مردم را تشویق به این امر کرد. در حالی که پدیدههای اجتماعی حاصل یک روند اجتماعی و محصول سیاستگذاریهاست و برای مواجهه با این پدیده، نیاز به بهرهگیری از مشاورههای جامعه شناسان، اقتصاددانان و دیگر رشتههای مرتبط است.
دلایل تغییر روند جمعیتی متعدد است از جمله اینکه در جهان قدیم، فرزند از کودکی در امر دامداری، کشاورزی یاری رسان خانواده بوده و عامل تولیدی محسوب میشد. پس از بزرگسالی نیز پشتوانه خانواده در منازعات بود و در زمان کهنسالی والدین، وظیفه نگهداری از والدین را انجام میداد. اما اکنون فرزند تا بزرگسالی صرفاً هزینه محسوب شده، باید مورد حمایت والدین قرار گیرد به عبارتی فرزند از یک کالای سرمایهای و دارایی تغییر نقش داده و به کالای مصرفی تبدیل شده است.
برخی مقامات کشوری سال ها است به طور دائم از این وضعیت اظهار نگرانی میکنند
در کنار این عامل اقتصادی، به تغییر نگرش نسل جدید و رشد فردگرایی افراطی در میان این نسل باید اشاره کرد. برای بسیاری از آنان فرزند نه یک نعمت الهی که مزاحم آرامش زندگی و مانعی در برابر لذت از زندگی تلقی میشود. این امر در دنیای غرب وجود دارد و در نسل جوان ایرانی نیز در حال رشد است؛ لذا انگیزه فرزندآوری نسبت به گذشته کمتر شده است. به عبارت دیگر مطلوبیت نسل جدید با نسل گذشته متفاوت است.
تغییر نسلها
عامل مؤثر دیگر محدودیت درآمدی است. عواملی مانند نرخ بیکاری، فقر، عدم امنیت شغلی، نااطمینانی نسبت به آینده، بی ثباتی اقتصادی و ... از جمله عوامل مهم در تصمیمگیری برای ازدواج و یا باروری است. در نتیجه، افزایش هزینه زندگی مشترک و یا فرزندآوری موجب کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری شده است. کافی است نرخهای تورم و اقلام هزینهای بچه را در نظر بگیریم متوجه کاهش دلایل تمایل به فرزندآوری خواهیم شد.
با توجه به تغییر نگاه نسل جدید، تغییر نقش فرزند در زندگی والدین، بی ثباتی اقتصادی، رکود تورمی و مانند آن طبیعی است که تمایل به ازدواج و فرزندآوری کاهش یافته و جوانان با نگرش یادشده به دنبال یافتن راههای جانشین ازدواج بدون تعهدات لازم خواهند رفت امری که نرخ آن در حال فزونی است.
در کنار این عامل اقتصادی، به تغییر نگرش نسل جدید و رشد فردگرایی افراطی در میان این نسل باید اشاره کرد
بنابراین واقعیت موجود محصول ورود به دنیای جدید، نظام سیاسی با دسترسی محدود و ناکارآمد، سیاستهای خارجی بدون تناسب با توانمندی اقتصاد کشور و در نتیجه رکود تورمی شدید، فقدان سیاست فرهنگی مناسب و... است و راه حل نیز اصلاح روند موجود است.
حال با توجه به نکات یادشده، مقامات تشویق به فرزندآوری کرده که تمامی هزینههای آن توسط خانوار باید تأمین شود و حاکمیت در این راستا هیچ تعهدی بر عهده نمیگیرد این یعنی مسئولیت گریزی. متولیان و مقامات باید نقش و مسئولیت خود را در به وجود آوردن چنین وضعیتی بپذیرند و به جای پیشنهادهای مبتنی بر ساده انگاری به اصلاح سیاستهای خود بپردازند این امر قطعاً بر روند رشد جمعیت مؤثر خواهد بود.
نظر شما