محمدشهاب، بازار: کافی است رجوعی به داده ها انجام دهیم تا ارتباط دو متغیر اقتصادی یعنی رابطه کسری بودجه و تورم که مورد سوال ما شده است را متوجه شویم.
با ترسیم روابط این دو متغیر که در سه نمودار بالا نشان داده شده بر عکس تمام فرضیات مرسوم می توان دریافت که هر چه کسری بودجه بیشتر شده است تورم کمتر شده است!
در تصور ما بر اساس فرضیات متداول هر چه پول در جامعه افزایش یابد تورم افزایش می یابد (تلویحاً) و وقتی به پایه پولی می رسیم به شدت نگران رخ دادن همین تورم می شویم یا به انتظار آن می نشینیم. از همین رو است که
در ایران می گویند اگر پول به سمت تولید برود تورم ایجاد نمی شود(البته در نظریه پردازی ها این مساله در کوتاه مدت مورد تایید قرار گرفته است!). ولی مساله این است تا زمانی که نرخ بهره بالا است پول هایی که تولید کنندگان دریافت می کنند چاره ای جز این که به سمت تولید نرود ندارد. به عبارت بهتر نرخ بهره اجازه نمی دهد که پول هایی که به تولید کنندگان داده شده است به سمت تولید برود زیرا اساسا نرخ سود در تولید محدود بوده و اتفاقا نظارت های نیز در همین بخش از اقتصاد قابل رصد و حساب کشی است.
در ایران می گویند که پول اگر به سمت تولید برود تورم ایجاد نمی شود (سوای این که این حرف درست است و نظریه پردازان اقتصاد متعارف به اشتباه این پیامد را در کوتاه مدت متوقف کرده اند) ولی با گفته ها مساله درست نمی شود چون وام ها در اختیار تولید کنندگان قرار می گیرد ولی تورم ایجاد می شود. این تورم ها ناشی از نرخ بهره و تعمیق قانون بازار است.
با این اوصاف و استدلالات ساده باید گفت: اگر وام هایی که بانک ها می دهند از محل هیچ است و اگر می خواهیم که پول به سمت تولید برود، چه لزومی دارد که بر آن خلق پول هایی که از هیچ انجام شده نرخ بهره ای گذاشته شود، به خصوص که این نرخ بهره باعث افزایش قیمت تمام شده پول برای تولید شده و عملا مانع و سدی بزرگ می شود تا پول های خلق شده به سمت تولید کنندگان و تولید برود.
لذا به نظر می رسد اگر دولت قرار است کسری بودجه خود را تامین کند و یا اگر بنا است سیاست های حمایتی از تولید صورت بگیرد باید رانت عجیب افزایش مالکیت بر نقدینگی در بانک ها را محدود کرد. وگرنه این چرخه فعلی موجود خلق پول به همراه نرخ بهره هر روز عمیق تر شده و همچون گردابی همه چیز را به پایین خواهد کشید. تا دیر نشده باید کاری کرد.
نظر شما