بازار؛ گروه استانها: در زیر راهپله بسیاری از بازارچهها و یا در پستوی برخی خانههای این شهر بانوانی سختکوش برای تأمین یکلقمهنان حلال با چرخخیاطی در تلاش هستند تا چرخ زندگی خود را بچرخانند اما متأسفانه پای درد دل آنها مینشینی اغلب از سختی و کندی چرخش روزگار میگویند.
متأسفانه گرانی مواد اولیه برای تولید یک محصول بهقدری در بازار تأثیر گذاشته که حالا چرخهای خیاطی برخی از بانوان و مشاغل خانگی را هم از کار انداخته است، «معصومه پریسوز» متولد ۱۳۵۵ در مشهد مقدس یکی از بانوان کارآفرین و تولیدکننده چادر مشکلی است که در حوزه سایر پوششهای اسلامی و حجاب فعالیت دارد.
این بانوی کارآفرین که کارش را از برش زدن به چادر و قبول سفارش از مغازههای پیرامون حرم رضوی آغاز کرده است حال توانسته پس از سالها تلاش کارگاه ۴۰ متری را در جوار منزل مسکونیاش راهاندازی و افزون بر ۲۰ بانوی سرپرست خانوار دیگر را در این کارگاه به اشتغال وادارد.
تلاش این بانوی کارآفرین که به قول خودش سرمایه کاروبار خود را با یک چرخخیاطی ساده شروع کرده موجب شد تا ساعتی را با وی به گفتوگو بنشینیم تا ضمن آشنایی با رمزهای موفقیت وی با موانع بر سر را تولید نیز آشنا شویم.
* کار خیاطی را از چه زمانی آغاز کردید؟
از نوجوانی به خیاطی علاقهمند بودم اما از سال ۸۹ بهصورت جدی این حرفه را ادامه دادم. با چندین فروشگاه و کارگاه در ۱۷ شهریور و بازار رضا مشهد همکاری می کردم و سفارش دوخت و دوز میگرفتم.
آن زمان چادرها را برش زده برایم میآوردند و من آنها را میدوختم لذا کمکم از روی همان چادرهای برش خورده ،برشکاری را یاد گرفتم.
* یادتان هست چقدر درآمد داشتید؟
در ابتدای کار از ساعت ۶ صبح تا ۱۴ ظهر گلدوزی روبالشی را در کارگاهی انجام میدادم که حقوقم از ۱۵۰ هزار تومان در ماه تجاوز نمیکرد.
پسازآن چرخخیاطی سادهای خریدم و چون فرزندانم کوچک بودند در خانه و در کنار آنها تا ۱۲ شب به کار گلدوزی مشغول میشدم تا بتوانم هزینه خرید یک چرخخیاطی را پسانداز کنم.
* چطور شد که به فکر راه اندازی کارگاه و کارآفرینی افتادید؟
من سرپرست خانوار هستم و لذا احساس کردم برای پیشرفت مالی در زندگی در کنار وظیفه مادری بهتراست،کارم را گسترش بدهم و نهتنها از پس امورات و هزینه زندگی خودم بربیایم بلکه چهبهتر که بتوانم به افرادی مانند خودم هم کمک بکنم و امید را در ل بسیاری از زنان دیگر ایجاد کنم.
* سرمایه کارگاه را از کجا تأمین کردید؟
من برای راهاندازی کارگاه متأسفانه سرمایه ای در اختیار نداشتم لذا با مراجعه به کمیته امداد از آنها کمک گرفتم و در مرحله نخست ۲ میلیون تومان وبری راهاندازی کارگاه سپس ۵ میلیون و مجدد۲۰ تومان وام دریافت کردم. درنهایت موفق شدم چرخهای خیاطی وسایل کارگاه را خریداری کنم.
* برای چند نفر ایجاد اشتغال کردید؟
با راهاندازی کارگاه و همچنین فروشگاه ۱۵ نفر بانو با من مشغول به کار شدند که اکثر آنها زنان سرپرست خانوار و یا بد سرپرست هستند.
* بهطور متوسط هر یک از این افراد که با شما کار میکند چقدر درآمد دارند؟
حقوق این افراد بر اساس میزان تولید کاری که انجام میدهند متفاوت است اما درهرصورت حقوق آنها از یکمیلیون و پانصد هزار تومان به بالاست.
* کرونا چه تبعاتی برای کار شما داشت؟
کرونا در بعد بهداشتی موجب شد تا تعداد خانمها در کارگاه را کاهش دهیم و لذا با توجه به رعایت فاصله اجتماعی تنها ۵ نفر در کارگاه مشغول به کار هستیم و بقیه خانمها با توجه به تعداد سفارشها در منزل بهعنوان نیروهای کاری بیرون بر مشغول به کار هستند .
* آیا در تعداد سفارشها و فروش هم تأثیر داشته است؟
بله متأسفانه به دلیل اینکه مشهد شهر زائرپذیری است و لذا بیشترین خریداران را بهویژه پیرامون حرم رضوی را زائران تشکیل میدهند افزون بر یک سال است که سفارشها خرید محصولات کاهش داشته است.
* در حال حاضر وضعیت کارگاه و شغل خیاطی چگونه است؟
اگرچه سالهاست که در عرصه بروز بودن چادر تلاشهای بسیاری شده است اما این روزها علیرغم همه این تلاشها به دلیل تورم و بحث شیوع بیماری کرونا بسیاری از کارگاههای تولیدی دچار مشکلات فراوانی شدهاند که تعدادی از آنها مجبور به تعطیلی و یا در آستانه تعطیل شدن قرار دارند و عدهای نیز بهسختی با در سایر کارهای اقتصادی مشغول به فعالیت هستند.
* با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید؟
متأسفانه دچار مشکلات فراوانی هستیم ازیکطرف تورم و بیثباتی در بازار قدرت خرید ،تولید و فروش را بهشدت تحت شعاع خویش قرار داده است و از طرفی دیگر شیوع کرونا و افزایش قیمتها سبب عدم رغبت مردم برای خرید شده است.
در حال حاضر علاوه بر اقساط وامها و بحث پرداخت اجاره کارگاه و هزینههای زندگی و دستمزدها که بردوش من است در صورت عدمحمایت و عدم اعطا ی تسهیلات امکان ادامه کار غیر ممکن می شود.
قیمت پارچه هرروز از روز قبل گرانتر میشود و امکان گرفتن سفارشهای محدود هم وجود ندارد .برای مثال وقتی سفارش میگیریم اما چند روز یا هفته بعد که زمان تحویل کار میرسد قیمت پارچه ، خرج کار و دستمزدها آنقدر افزایشیافته است که عملاً امکان تحویل سفارش باقیمتی که اعلام کردیم وجود ندارد و لذا شرمنده مشتریان میشویم.
* برای تأمین هزینهها شما چقدر دستمزد دوختها را افزایش دادید؟
دستمزد دوخت و دوز بهدلخواه ما نیست زیرا باید نرخها بهگونهای باشد که مردم قدرت خرید داشته باشند و لذا گرانی سرسامآور موجب شده تا ما مدام دستمزدهای خودمان را کاهش میدهیم تا امکان قدرت خرید مردم میسر باشد.
* مواد اولیه چقدر گران شده است؟
بیشترین هزینه تولید متعلق به مواد اولیه است زیرا در گذشته بهترین پارچه چادری را ۲۳ الی ۲۶ هزار تومان خریداری میکردم اما الآن همان پارچه را به قیمت کلی باید سه برابر پول بدهیم.
به همین نسبت سایر ملزومات خیاطی و تولید نیز افزایشیافته است بهطور مثال یک پلاستیک بستهبندی ۵۰که شاید اصلاً به چشم مشتری نیاید تا سال گذشته ۵۰ تومان هزینه در برداشته است اما در حال حاضر همان پلاستیک دانهای ۶۰۰ تومان آب میخورد.
هم چنین قیمت نخ دوک از ۵ به ۲۵ هزار تومان رسیده است و دکمه که جفتی ۲۰۰ تومان بوده است در حال حاضر به دانهای یک هزار و ۲۰۰تومان رسیده است.
پیش از این زیپ مورد استفاده جلو برخی چادرها را فقط ۸۰۰ تومان پول میدادیم اما حالا همان زیپ را باید ۵ تا ۱۰ هزار تومان هزینه کنیم و متأسفانه تمامی مواد مصرفی بیش از ۵ برابر گران شده است.
* این گرانی چه تأثیری در رفتار مشتریان شما داشته است؟
مردم قدرت خرید ندارند و لذا بارها به من مراجعه کردهاند و قیمتها را سؤال کرده و میگویند ماه آینده برای خرید اقدام میکنند اما وقتی ماه آینده برای خرید همان چادر پا به کارگاه یا فروشگاه میگذارند باکمال تعجب مشاهده میکنند که قدرت خرید همان چادر یک ماه قبل را ندارند و قیمتها تغییر کرده است.
سال گذشته بانوان امکان خرید یک چادر مشکی را داشتند اما گاهی با خریدارانی مواجه ایم که پدر خانواده باید برای همسر و چند دخترش چادر تهیه کند که عملاً امکان خرید را ندارد .
نگرانی از آن زمانی است که بانوان به دلیل گرانی چادر ترجیح دهند مانتو را انتخاب کنند .زیرا عملاً بسیاری امکان خرید مانتو و چادر باهم را نخواهند داشت و انتخاب به سمت مانتو که قیمتهایش مناسبتر است ،پیش برود .
* محصولات تولیدی کارگاه شما فقط در مشهد توزیع میشود؟
ازآنجاکه سفارشها کاهشیافته لذا سعی کردیم برای جلوگیری از تعطیلی کارگاه از سایر شهرهای کشور نیز سفارش قبول کنیم لذا بهصورت کلی سفارشها از شهرهای دیگری چون یزد داریم و برای این شهر چادر و مقنعه دوخته و ارسال میکنیم.
* آیا بابت آینده بازار و کارخود نگران هستید؟
تقاضا برای خرید چادر بهشدت کاهشیافته و همچنین در بحث تولید و پخش در حال حاضر در دوران رکود هستیم و لذا تنها نگرانی من این است که بانوان همکارم که از همین طریق امرارمعاش میکنند بیکار شوند زیرا در صورت ادامه این وضعیت به نظرم باید دست به تعطیلی یا حداقل تعدیل نیرو بزنیم.
* راهی برای خروج از این مشکل به نظرتان می رسد؟
ما تا حد امکان آنچه به ذهنمان رسیده مانند کاهش دستمزدها و یا فروش اقساطی را در دستور کار قراردادیم اما مشکل با این رفتارها قابلحل نیست.
چادر بخشی از هویت زن ایرانی است ونمی توان نسبت به آن بیتفاوت بود و لذا بارها این صحبت شده است اما بهراستی برای حمایت از چادر و حجاب در وضعیت فعلی متولیان امر چه راهکاری را در نظر دارند؟متأسفانه بسیاری از صنف ما ترجیح دادهاند و مجبورند به سمتوسوی مشاغلی روی بیاورند که امکان فروش آن راحتتر باشد، برای مثال فروش روسری و لذا به نظرم هرروز از فعالان این حوزه کاسته میشود.
* با این حساب روی این شغل و درآمد آن خیلی نمیتوان حساب باز کرد؟
میزان درآمد در شغل خیاطی بسیار متفاوت است و بسته به میزان تجربه، مهارت و نوع کار خیاط تعیین میشود. با توجه به توانمندی و مهارت فرد، سفارشها او بیشتر میشود و درآمد بهتری خواهد داشت.
از طرفی میزان درآمد خیاطی که در یک کارگاه کوچک کار میکند با خیاطی که بهصورت صنعتی و وسیع کار میکند، متفاوت است اما واقعیت این است که در حال حاضر به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی و کمبود نقدینگی بیشتر مردم پوشاک را در اولویتهای بعدی خانواده خود قرار داده و لذا سفارشها بسیار اندک شده است.
مشاهده میکنید که مدارس تعطیل است و لذا به همان نسبت سفارش چادر و مقنعه کم شده است، مسافری به مشهد نمیآید، مجلس عزا و عروسی برگزار نمیشود و لذا همه این عوامل دستبهدست هم داده تا شغل ما به خطر بیفتد.
نظر شما