مهران ابراهیمیان؛ بازار: در حالی که مقاومت های بچه گانه برای فرار برخی پزشکان از مالیات برخی را وادار به انتخاب مطب در نزدیکی دستگاه های خود پرداز بانک ها کرده و بیماران را علاوه بر آلام و دردهای خود گرفتار چنین بروکراسی هایی می کنند دنیا در حال توسعه خدمات سلامت در همه ابعادش از طریق فضای مجازی است به نحوی که چند ده استارتاپ با ارزش چند میلیارد دلاری فعال هستند. همچنین رشد این نوع خدمات بر پایه اقتصاد دیجیتال و بستر اینترنت بسیار قابل تامل بوده به نحوی که تنها در سه ماه اول سال ۲۰۲۱ از رشدی بیش از ۱۵۰ درصد برخوردار بوده است.
برای بررسی ابعاد کسب و کارهای نوین در این حوزه و بررسی مقایسه ای این نوع کسب وکارها با جهان با مهندس مهدی خدادادی، مدیرعامل و بنیانگذار استارتاپ دکتر ساینا به گفتگو پرداخته ایم که یکی از شرکت های پیش رو در ایران است. همچنین در این گفتوگو به موانع توسعه ای و توانمندی های موجود در ایران پرداختیم که متن کامل ان را در زیر می خوانید:
در فضایی که ضریب نفوذ اینترنت و دسترسی به داده و شبکه جهانی در ایران ۹۴.۵درصد است، چرا باید با این ضریب نفوذ برای گرفتن دارو دفترچه کاغذی و هنوز صف برای اعتبار زدن دفترچه وجود داشته باشد، در عصر حاضر این اقدام یک شوخی توهین آمیز بود
*ایده راه اندازی این استارتاپ از کجا آغاز شد؟
شکلگیری این استارتاپ به علاقه و دغدغه شخصی خودم از دوران ک ودکی به مبحث درمان آن و فضای سلامت باز می گردد که بعضا خدمات در این حوزه بهینه نیست و با چالش هایی همراه است، این دغدغه کلی موجب شد که به این بیاندیشم که فضای درمان را در کشور بهبود ببخشیم و کاری انجام دهم که فرآیند درمان برای افرادی که نیاز به درمان دارند، تسهیل شود تا علاوه بر تحمل درد و رنج بیماری درگیرفرآیند های فرسوده و غیر بهینه نشوند به همین دلیل استارت پروژه دکتر ساینا از سال ۱۳۹۵ کلید خورد و در بررسی آن با چند کشور دنیا این نتیجه حاصل شد که می توان در حوزه سلامت دیجیتال در ایران نقش آفرینی کرد.
*فعالیت این استارتاپ از چه زمانی بوده است؟
فعالیت دکتر ساینا از شهریور ماه ۱۳۹۵آغاز شد و یکی از قاعده های کلی در فضای استارتاپی بحث است به طور مثال هنگامی که فعالیتی را در بازار را شروع می کنیم که این بخش تا جایی که نتوان از آن فیدبک لازم را گرفت، در بازار فضای کاری آن را تغییر دهیم. به همین دلیل در سال ۱۳۹۶ یک ایونت بسیار بزرگ برگزار شد و از شهریور ماه ۱۳۹۶ با فیلد کاری وارد فضای Tele haelt شد و به طور تخصصی در این فضا فعالیت می کند.
در فصل اول سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۱درصد رشد سرمایه گذاری در بخش خدمات سلامت را شاهد بودیم که نشان می دهد در دنیا فضای بسیار جذابی است به طوری که ۵۸ استارتاپ Unicorn در دنیا وجود دارد که ارزش آن ها از مرز یک میلیارد دلار گذشته است
*وضعیت این کسب و کار در دنیا به چه صورت است؟ با توجه به فضای دیجیتالی شدن این کسب و کارها با چه چشم اندازی همراه است؟
ابعاد گردش مالی سلامت در دنیا بر اساس بررسی استو گرو، کل فضای سلامت در برابر نفت، مشتقات آن و یا دو برابر هزینه ای است که برای فعالیت های نظامی و جنگ تخصیص داده می شود. پس با یک بازار بزرگ در دنیا مواجهیم و فرصت ها نیز فرصت های بزرگی خواهند بود.
اما در فضای سلامت دیجیتال پس از پاندمی کرونا اتفاق بزرگی در دنیا اتفاق افتاد. به طور مثال بر اساس آخرین بررسی CBSI بیش از ۱۴هزار و ۵۰۰استارتاپ حوزه سلامت دیجیتال در دنیا وجود دارد که مجموع ارزش آن از ۱۵۰ میلیارد دلار می گذرد. در فصل اول سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۱درصد رشد سرمایه گذاری را شاهد بودیم که نشان می دهد در دنیا فضای بسیار جذابی است به طوری که ۵۸ استارتاپ Unicorn در دنیا وجود دارد که ارزش آن ها از مرز یک میلیارد دلار گذشته است. (صطلاح اسب بالدار تکشاخ (یونیکورن Unicornis) برای کسب و کارهای آنلاین به عنوان نماد تمایز، موفقیت و ارزشگذاری بالای مالی است. کسب و کاری که بیش از یک میلیارد دلار ارزش داشته باشد به یونیکورن معروف است. )
به طور مثال teledoc در آمریکا آخرین ارزش آن در بورس بیش از ۳۰میلیارد دلار است که سال گذشته استارتاپی را در فصل دوم ۲۰۲۰استارتاپی که در حوزه بیماری مزمن فعالیت می کرد، خریداری نمود که ارزش آن بیش از ۱۰میلیارد دلار در بورس آمریکا افزایش پیدا کرد. در کشور های دیگر از جمله در آسیا نیز نیز استارتاپ هایی هستند که توانستند اتفاقات بزرگی را رقم بزنند و در حوزه های مختلف استارتاپ های مبتنی بر تکنولوژی کار می کنند.
آمازون، Amazon k را راه اندازی می کند و کل زنجیره سلامت را پوشش می دهد و خود گوگل یک استارتاپ را در حوزه سلامت راه اندازی کرد و تشخیص اولیه بیمار، نوبت دهی و این قبیل خدمات را ارایه داد که همگی اینها نشان می دهد صورت فضای کسب و کار مجازی حوزه سلامت در دنیا یک فضای بکر و خوب است.
کرونا باعث شد تا شورای فناوری اطلاعات سلامت الکترونیک را جدی بگیرد و متوجه برکات آن بشود. موضوعی که تا پیش از این به دلیل برخی منافع اصلا حاضر به شنیدن اش هم نبودند
* گفته می شود که سوء استفاده از دیتا ها و ایجاد فضای انحصاری در استفاده از دارو ها با گسترش خدمات سلامت در فضای مجازی دغدغه بزرگی است، این مشکل را می توان حل کرد؟
این نکته بسیار درست است. داده های سلامت جزو امنیتی ترین دیتاها محسوب می شوند. به طور مثال در مورد موضوع کرونا بحث های بسیاری وجود دارد مبنی بر این که یک ویروس آزمایشگاهی است یا یک ویروس ارگانیک است یا در فعل و انفعالات طبیعی جهش می کندیا در محیط های خاص و بعد انتشار داده می شود.
همچنین زمانی مسئولین آزمایشگاه می گفتند که این ویروس بر اساس ژنوم انسان ها در دنیا طراحی شده است به همین دلیل تاثیر عجیب و غریب را بر بدن می گذارد و هنگامی که به سلول های ریه متصل می شود، می تواند فرآیند امنیتی سلول ها را بشکند و آن ها را مغلوب کند به این نوع دیتاها، دیتاهای امنیتی گفته می شود که از ژنوم، دی ان ای انسان ها گرفته تا رکوردهای سلامت موضوع حساسی را شامل میشود. در دنیا قوانین سختگیرانه در حوزه دیتا رکوردهای سلامت وجود دارد و در کشور های توسعه یافته روی پرونده الکترونیکی سلامت کار می کنند که در ایران هم شروع شده است به طوری که داده ها جمع آوری می شوند اما هنوز به نتیجه و بهره برداری از آن دیتاها نرسیدیم.
با وجود اهمیت این فضا ها اما همه این موارد با قانونی گذاری و تعیین سطح ارایه خدمات یا SLA می تواند موضوعات امنیتی اش برطرف شود. در همین سطح دیتاهای بانکی را داریم پس مسأله مهم است وباید حساسیت های زیادی داشت اما نمی توان در مسیر متوقف ماند.
در ارتباط با سواستفاده ها از فرصت که ممکن است، وجود داشته باشد باید گفت در جایی که فرصت بیشتر است، زمینه تهدید بیشتری هم وجود دارد به دلیل بزرگ بودن این فرصت انسان ها می خواهند از این فرصت ها سو استفاده کنند به طور مثال در شرایط جنگ و... شرکتهای خصوصی اسلحه سازی در کشورهای توسعهیافته حتی روی تعیین رییس جمهور و تغییر دولت ها تاثیر می گذارند چرا که یک فضای مالی بسیار بزرگی وجود دارد بنا براین فضای دارو هم یک فضای بسیار بزرگ و پر قدرتی در دنیا است و ممکن است از این چالش ها وجود داشته باشد و نوع نگاه و سیاست گذاری به این موضوع می تواند این مسأله را برطرف سازد.
*آینده این کسب و کارها چگونه خواهد بود؟
در دنیا اگر بخواهیم بیزنس ها را در نمودار PLC را که روند رشد کسب و کار ها، بیزنس ها و خدمات را در مراحل مختلف نشان می دهد، در حوزه سلامت بچینیم و از آن صحبت کنیم واقعیت امر این است که در دنیا بیزنس سلامت مرحله بلوغ ندارد و همه در مرحله رشد gross است و بازاری بکر دقیقا جای رشد دارد. هر چند که باید گفت در ایران یک پله عقب تر و در مرحله معرفی هستیم و به خوبی می توان در صورت کاهش موانع فرصت های بزرگ خدماتی در این حوزه را ایجاد کرد.
وجود فضاهای بسیار مستعد و بکر که می تواند به مردم در کاهش هزینه ها، دسترس پذیری، انتخاب خدمات، گرفتن خدمات بیشتر با هزینه کمتر و حتی در عدالت اجتماعی تاثیر جدی برجای گذارد اما در شرایطی هستیم که کشور توسعه این نوع خدمات را در اولویت قرار نمی دهد
* در توسعه چنین فضاهایی بحث نجات مردم از کرونا در این استارتاپ ها مورد بحث بوده است، به جز این موارد محیط کسب و کار چگونه بوده است، آیا دولت همراه بوده؟ آن نگاه سنتی پزشکان مانع رشد این حوزه نشده به خصوص که برخی همچنان برای مسائلی مانند فرار از مالیات حتی اصرار به دریافت پول نقد دارند و مطب هایشان را نزدیک دستگاه های ای تی ام بانک ها انتخاب می کنند.
فضای سلامت در کشور را می توان به قبل و بعد از پاندمی کرونا تقسیم بندی کرد زیرا واقعا خود کرونا پارادایم های ذهنی ما را تغییر داد و خود ما نیز چند سال قبل از آن به این فضا وارد شدیم و معتقدیم که وجود چنین فضاهایی می تواند به مردم در کاهش هزینه ها، دسترس پذیری، انتخاب خدمات، گرفتن خدمات بیشتر با هزینه کمتر و حتی در عدالت اجتماعی تاثیر جدی برجای گذارد اما در شرایطی هستیم که کشور اولویت بندی می کند و اولویت آن مسایلی است که شاید برای آن فرصت است و شاید به سبب وضعیت کنونی کشور تا مسأله ای مهم تلقی نشود به سراغ آن نرود.
پس از کرونا بسیاری از مقاومت های ذهنی دولت ها حذف شد و حتی خود دولت ها کارهای جدیدی را انجام دادند به طور مثال شورای فناوری اطلاعات در کشور تشکیل شده بود که رییس شورا رییس جمهور و دبیر آن وزیر ارتباطات است و در آن یک کمیته ای تحت عنوان کمیته سلامت داشتیم که وظیفه پیگیری الکترونیک کردن سلامت و زیر ساخت های سلامت است. پیش از کرونا به هیچ یک از موضوعات در آن کمیته اهمیتی قایل نمی شدند اما پس از کرونا به یکباره تغییراتی اتفاق افتاد حتی اگر یک سری اتفاقات و منافع گروهی و شخصی باعث شد این اتفاقات رخ دهد اما خروجی آن برای ما خوب بود. حتی در بحث حذف دفترچه ها و الکترونیکی کردن آن در فضایی که ضریب نفوذ اینترنت و دسترسی به داده و شبکه جهانی در ایران ۹۴.۵درصد است، چرا باید با این ضریب نفوذ برای گرفتن دارو دفترچه کاغذی و هنوز صف برای اعتبار زدن دفترچه وجود داشته باشد، در عصر حاضر این اقدام در حد شوخی است و توهین تلقی می شود با عنوان شدن حذف دفترچه ها تغییراتی رخ داد و نگاه به موضوع که سلامت الکترونیک می تواند تحولی را در نظام سلامت ایجاد کند؛ جدی گرفته شد و بخش هایی هم توانستند تغییرات آن را احساس کنند و واقعا هم کمک کننده بود.
هم اکنون بیش از ۵۰ درصد از مراجعات حضوری به مطب ها امکان آنلاین شدن دارند و ۵۰درصد هم به مراجعه بالینی نیاز دارد که بر اساس معاینه پزشک، دارویی تجویز میشود و این خدمات آنلاین می تواند به دولت کمک کند به شرطی که دولت از زیر ساخت ها استفاده کرده و آن را به منزله تهدید قلمداد نکند
ابتدای پاندمی کرونا آن قدر فضاها گنگ بنظر می رسید که بیمارستان ها ظرفیت پاسخگویی نداشتند. ما در آن شرایط از یک ارتباط مردم با پزشک استفاده کردیم و به هزاران نفر سرویس ارایه دادیم که این در نوبه خود کمک بزرگی محسوب می شود به تبع گسترش آن می تواند در این حوزه کمک کننده باشد.
نسبت به تغییراتی که پیرامون ما می افتد می توانیم دو رویکرد فعالانه و منفعلانه داشته باشیم. متاسفانه دولت هنوز نگاه فعالانه به این موضوع ندارد و زمانی که اتفاقی می افتد و احساس خطر کند، وارد می شود در حالیکه می توان فعالانه به این قضیه نگاه کرد. نگاه فعالانه مسئولین و وزارت بهداشت در این حوزه به توسعه ارایه خدمات در کشور کمک می کند.
اگر در استان ها فردی قصد داشته باشد که به یک پزشک متخصص مراجعه کند باید صدها کیلومتر را بپیماید در حالی که با راه اندازی پزشک خانواده و سلامت الکترونیک نظام ارجاع سه سطحی شده (سطح اول پزشک عمومی، سطح دو پزشک تخصصی و سطح ۳پزشک فوق تخصصی) می تواند نسبت به کیفیت خدمات و کاهش هزینه ها بسیار موثر واقع شود. در حالی که اکنون خدمت خوبی را نمی گیرم و مجبور هستم خودم برای درمان اقدام کنم و باید صدها کیلومتر را طی کنم تا پزشک مرا معالجه کند. هم اکنون بیش از ۵۰ درصد از مراجعات حضوری به مطب ها امکان آنلاین شدن دارند و ۵۰درصد هم به مراجعه بالینی نیاز دارد که بر اساس معاینه پزشک، دارویی را تجویز شود و این خدمات آنلاین می تواند به دولت کمک کند به شرطی که دولت از زیر ساخت ها استفاده کنند و آن را به منزله تهدید قلمداد نکنند.
زمانی که خدمتی به فردی که نیاز به جابهجایی ندارد ارایه می شود، مشکلات زیست محیطی، هزینه های حمل و نقل و خسارات جاده ای کاهش می یابد و اگر بخواهیم به لحاظ مدیریتی در لایه های مختلف مزیت های آن را بیان کنیم، بی نهایت است
*در ارتباط با آورده های اقتصادی این خدمات بیشتر توضیح می دهید؟
هزینه رسمی در حوزه سلامت سالانه ۱۴۰هزار میلیارد تومان است و می دانیم که خیلی از هزینه ها به طور غیر رسمی است از خدمات داخل مطب ها گرفته تا معاینات که هیچ گونه ثبت رسمی ندارد.
بیش از ۶۵درصد از ویزیت های پزشکی در مراکز خصوصی و مطب های خصوصی است که این هزینه در آن دیده نمی شود. از این ۱۴۰هزار میلیارد تومان حدود ۲۰الی ۲۵هزار میلیارد تومان هزینه ویزیت و معاینه و ۲۰الی۳۵ هزار میلیارد آن هزینه دارو است و موضوع آزمایشگاه ۱۰الی۱۵هزار میلیارد تومان است این هزینه ها دیده نمی شود و برآورد ما این است که ۱۶۰ هزار میلیارد تومان بیشتر از این عددی است که اعلام می شود و هر خانوار به طور متوسط پنج میلیون تومان هزینه سلامت میکند و ۲۶.۵میلیون خانوار در کشور وجود دارد. (هر ایرانی به طور متوسط ۴.۶بار به پزشک مراجعه می کند.)
بدیهی است که میتوان با تکمیل پروژه سلامت الکترونیک بسیاری از این هزینه ها را کاهش داد و یا حجم خدمات را بیشتر و رضایت عمومی را بالا برد. به عنوان مثال زمانی که خدمتی به فردی که نیاز به جابهجایی ندارد ارایه می شود، مشکلات زیست محیطی، هزینه های حمل و نقل و خسارات جاده ای هزینه زمان های تلف شده و...کاهش می یابد و اگر بخواهیم به لحاظ مدیریتی در لایه های مختلف مزیت های آن را بیان کنیم، بی نهایت است.
به طور مثال یک فردی در تهران به پزشک خود در مطب مراجعه کند، دوز دارو را چک کند باید وقتی را بگیرد، هزینه حمل و نقل و هزینه های بسیاری را متقبل شود حالا با ورود به پلتفرمی مثل دکتر ساینا با پرداخت هزینه ای چهل هزار تومانی با همان پزشک زمان بیشتری را صحبت می کند که صرفه جویی در زمان را به دنبال دارد و در شهری مانند تهران که آلودگی جزو مخاطرات زیست محیطی است، این اقدام بر کاهش ترافیک تاثیر می گذارد و با پلتفرم آنلاین دسترس پذیری افراد به پزشک های مختلف بسیار بالاخواهد بود.
حتی در استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان فرد باید مسافت بسیاری را برای مراجعه به پزشک در تهران طی کند و اکنون در اطراف بیمارستان های تهران افراد چادر می زنند بنابراین می توان با خدمات مناسب از این آسیب های اجتماعی جلوگیری کرد. فضای الکترونیکی طوری است که افراد می توانند با پزشک خود ارتباط تلفنی و ویدیویی برقرار کرده و در صورت لزوم به پزشک مراجعه کنند. به
صندوق های بازنشستگی فکر می کنند که الکترونیکی شدن سلامت دسترس پذیری را راحت تر و باعث تناوب و تکرار مراجعه و افزایش هزینه ویزیت می شود؛ بنابراین عقل معاش اقتصادی با این نگاه می گوید که دسترس پذیری نباید راحت شود در حالی که با دسترس پذیری سخت، فرد شرایط اش بحرانی می شود و هنگامی به مراکز درمانی مراجعه می کند که هزینه درمان اش به شدت افزایش پیدا میکند
* صندوق های بازنشستگی، خدمات درمانی و تامین اجتماعی نسبت به ارایه خدمات این پلتفرم چه واکنشی داشتند با این که الکترونیکی شدن پرونده بیماران و ارایه خدمات دارای مزایای زیادی است و دفترچه ها حذف شده اما به نظر می رسد حذف دفترچه ها با کاهش خدمات از سوی این نهادهای بیمه ای همراه بوده و دچار مشکلاتی است که به عنوان مثال فرد هنگام مراجعه به دارو خانه با قطعی اینترنت و سرور باید از جیب خود بپردازد!
صندوق های بازنشستگی مانند تامین اجتماعی فکر می کنند که الکترونیکی شدن سلامت دسترس پذیری را راحت تر و باعث تناوب و تکرار مراجعه و افزایش هزینه ویزیت می شود؛ بنابراین عقل معاش اقتصادی با این نگاه می گوید که دسترس پذیری نباید راحت شود در حالی که با دسترس پذیری سخت، فرد شرایط اش بحرانی می شود و هنگامی به مراکز درمانی مراجعه می کند که هزینه درمان اش به شدت افزایش پیدا میکند. هنگامی که مادر خانواده بیمار شود یعنی کل خانواده مختل می شود حالا فرض کنید یکی از بیماری های رایج بین خانم ها سرطان سینه باشد، اگر در مقطع درست تشخیص داده شود هزینه درمان هر قرص که کمتر از بیست هزار تومان هزینه اش است اما هنگام عود کردن بیماری هزینه های سنگین جراحی و درمانی بسیار بالا می رود و تاثیری که بر روان مادر و خانواده می گذارد و هزینه هر جلسه شیمی درمانی برای نظام درمان بالای دو الی سه میلیون است در حالی که اگر دسترس پذیری برای وی راحت بود می توانست در هر جای ایران با کسب آموزش های لازم خود مراقبتی کند تا هزینه درمان برای وی کاهش پیدا کند.
در دنیا یک فرآیندی تحت عنوان کاربر محوری وجود دارد یعنی محور بیمار و کاربر است و خود بیمار باید بتواند در حوزه های مرتبط با سلامت نسبت به حقوق خود آشنایی پیدا کند و فرآیند ها و گام ها را بردارد. به بیان سازمان بهداشت جهانی افراد در دهه چهارم سنی که قرار دارند باید بدانند که چه فرآیندهایی برای سلامت انجام داده اند و چه اقداماتی انجام نداده اند. پزشک باید بتواند با یک تمام انها سوابق ان را بداند. به طور مثال فکر کنید روزی پزشکی ویزیتی را انجام ندهد تمامی مراکز درمانی و آزمایشگاه ها بیکار می شوند. چرا نباید بیمار این فرآیندها را انجام دهد و نسبت به فرآیندهای اولیه و پیشگیری اولیه آن اشراف نداشته باشد. متاسفانه این اتفاقات نمی افتد و نتیجه این میشود که هزینه درمان به مراتب چندین برابر پیشگیری است.
خانم ها یک سری تست های سالانه دارند که انجام نمی دهند در حالیکه انجام آن به نسبت درمان در مراحل حاد هزینه ای ندارد برای آقایان نیز همین طور است. در خانواده های دارای بیماری قلبی دایما باید به طور منظم ریسک سکته های قلبی محاسبه شود و از چیزهایی که آن را به خطر بیماری های قلبی نزدیک کند، باید دور شوند، استرس آنها باید کنترل شود که به ما آموزش ندادند که من به عنوان محور سلامت چه کاری باید انجام دهم در حالی که خودم باید بدانم چه غذاهایی را بخورم و باید آموزش ببینم که سلامت من چطور حفظ شود و این حلقه مفقوده نظام سلامت است.
نیازمند یک پارادایم ذهنی در نظام سلامت هستیم تا هزینه های درمان را کاهش بدهیم. چرا ما فقط در حوزه دانش سلامت تنها در طول دوران تحصیل تنها دو واحد درس تنظیم خانواده داشتیم؟ چرا نباید در متون درسی درباره دانش سلامت چیزی بیاموزیم؟
*برای این حلقه مفقوده نظام سلامت چه کاری باید انجام داد؟
این موضوع یک مقوله بزرگی است یعنی یک تغییر پارادایم ذهنی در نظام سلامت است و خودمان به عنوان بیزینس در دکتر ساینا به دنبال این هدف هستیم و در حال پیاده سازی آن در محدوده خود هستیم اما این که حاکمیت میخواهد برای آن چه کاری انجام دهد این نیازمند تغییر بنیان های فکری نظام سلامت است. چرا نباید در مرحله مدارس، دبیرستان و دانشگاه یک درس تحت عنوان سلامت ارایه شود، تنها یک درس سلامت دو واحدی در دانشگاه تدریس میشود و چرا در مورد سلامت گفت و گو نمی شود و این قبیل موضوعات نیازمند تغییر سیاست های نظام سلامت و البته بسیار هزینه بر است.
افرادی که به حوزه سلامت وارد می شوند باید حداقل قانون هایی که پنجاه سال پیش نوشته شده را در فرآیند نظام دارو خوانده ودر نظر بگیرند. در عصر تکنولوژی که باید کسب و کار تحول آفرین داشته باشیم این برای استارتاپ های حوزه سلامت فاجعه است و افراد را دلزده می کند
*ریسک ها و فرصت های استارتاپهای حوزه سلامت چیست؟
فضای کسب و کار به ویژه حوزه سلامت در ایران فضای نوپایی است و هنوز در اول راه هستیم و اگر فضای سلامت را صد در نظر بگیریم با توجه به بررسی های که انجام دادیم کمتر از ۱۰درصد این بازار فعال شده است پس فضای بکر است. اگر کسی علاقه مند به ورود به حوزه سلامت است از مقالات این حوزه استفاده کنند.
در فضای سلامت متاسفانه یک فرهنگ وجود دارد که بیشترین آسیبی که ممکن است فعالان استارتاپی در این حوزه به عنوان ریسک در فضای سلامت با آن مواجه بشوند بروکراسی است. متاسفانه در این حوزه و برای مسئولان بحث ترک فعل به هیچ وجه مد نظر نیست. در کشور افراد بابت کاری که انجام می دهند مواخذه میشوند. بسیاری از مدیران به دلیل همین موضوع محافظه کار شدند کسی نمی آید بگوید تو نقشه راه داشتی و باید ظرف سه روز پاسخگو می بودی و اگر پاسخی ندادید تخلف مرتکب شده ای.
به نظرم افراد همان قدر که در قبال امضا کردن مسئولیت دارند در قبال امضا نکردن و سنگ اندازی در مقابل استارتاپ ها باید پاسخگو باشند. ترک فعل جایی خوب و جایی بد است از یک جایی به بعدخوب است که با ترک فعل دست طرف باز می شود و ممکن است اتفاقات بدی بیفتد. این ترک فعل ریسک های حاکمیتی دارد که باید شناسایی شود و فردی که به حوزه سلامت وارد می شود باید حداقل قانونی هایی که پنجاه سال پیش نوشته شده را باید در فرآیند نظام دارو خوانده ودر نظر بگیرد. در عصر تکنولوژی که باید کسب و کار تحول آفرین داشته باشیم این برای استارتاپ های حوزه سلامت فاجعه است و افراد را دلزده می کند.
فضای درمان فضای بسیار پیچیدهای است که باید با آن آشنا بود اما از نظر سرمایه گذاری فضای بسیار بزرگی است. کسب و کارهای نوآور که از مرحله ریسک خارج شدند و کارآفرینان می توانند بررسی نسبت به این فضا داشته باشند و در فضا و خلأهای جدی حوزه های مختلف سلامت ورود پیدا کنند.
بنده خودم دو ماه پیش ایمیلی از دولت کانادا دریافت کردم که پیشنهاد همکاری در حوزه سلامت الکترونیک را داشتم. به نظر من دو الی سه مرحله بنیادی در این باره وجود دارد که راحت ترین کار این است که غر بزنیم و بگوئیم قدر نمیدانند، حمایت نمی کنند و برویم. در حالی که فرصت های بکری در این باره وجود دارد اما باید مسئولان هم از خود بپرسند که چه طور می توان از نخبگان و جوانان بهره برد
* با وجود این اظهارات که فضاهای بسیاری در حوزه سلامت دیجیتال وجود دارد، چگونه ممکن است که بسیاری از استارتاپ های سلامت ترجیح می دهند مهاجرت کنند و فرد کانادایی برای یک استارتاپ سلامتی که در ایران برای آن زحمت کشیده شده و پزشکان بسیاری برای آن سرمایه گذاری کردند را شناسایی و جذب می کند اما در ایران دفع کننده استارتاپ های حوزه سلامت هستند؟
بنده خودم دو ماه پیش ایمیلی از دولت کانادا دریافت کردم که پیشنهاد همکاری در حوزه سلامت الکترونیک را داشتم. به نظر من دو الی سه مرحله بنیادی در این باره وجود دارد که راحت ترین کار این است که غر بزنیم و بگوئیم قدر نمیدانند، حمایت نمی کنند همه این موارد وجود دارد و همه می دانیم. فعالان این حوزه می توانند درباره مشکلات و بروکراسیو موانع کتاب بنویسند اما به نظرم بهتر است و کارشناسی تر تحلیل کنیم که چرا شرایط به این گونه است؟
گام دوم این است که با درک شرایط تصمیم بگیریم که می خواهیم بمانیم و از فضای بکر موجود استفاده کنیم با همه سختی های آن ویا این که زمین بازی را عوض کنیم. مهاجرت کنیم و یا به سراغ کارهای دیگر برویم.
خودم هنگامی که یک سری موضوعات و شرایط را که می بینم؛ متوجه میشوم که اوضاع آن قدر بد نیست و باید نسبت به آن آگاهانه رفتار و حداقل آگاهانه تصمیم بگیریم. یعنی انتخاب کنیم و شرایط را بپذیریم و در عین حال برای بهبود محیط کسب و کار تلاش کنیم و موانع را برداریم.
در کشور ما چالش های متعددی وجود دارد و باید بپذیریم که در کشوری زندگی می کنیم که به دلیل اتفاقات سیاسی در چهل سال اخیر رخ داده، دچار چالش های عمیق سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی است که بخشی ماحصل اشتباهات مدیریتی است و یک بخشی هم از بیرون است.
در دنیا تفکر تغییر کرده است به طوری که آن ها یک سری افراد را نخبه می دانند که دانش اکادمیکشان را در یک فضای اقتصاد استفاده می کنند. نگاه ما هم در کشور باید به گونه ای باشد که فضای دانشگاه و درس را تنها نباید برای درس خواست ...
بنابراین ما با چالش های نظام آموزشی مواجه هستیم که واضح است یعنی در نظام آموزشی افراد نخبه جذب نظام آموزشی نمی شوند و جذب فضای اقتصادی می شوند و کسی وارد فضای آموزشی می شود که به جز فضای صنعت نمی تواند کاری انجام دهد زیرا میزان درآمد هر دو این ها باهم همخوانی ندارد. اگر می گوییم استادیار یک دانشگاه در دانشگاه های سطح یک ۱۷ میلیون تومان حقوق می گیرد یک فرد دیگر با همان سابقه در فضای حرفه ای داخل ایران حداقل ماهی سی الی چهل میلیون است پس چرا باید بماند؟ نظام آموزشی ما ایرادات فاندامنتال اساسی دارد.
اتفاقا مسأله ما در کشور علوم انسانی است و مسأله فنی و مهندسی نیست. اینقدر علوم انسانی را ضعیف به پیش بردیم که پزشک می گوید خودم از مدیر بهتر می توانم مدیریت کنم. تحلیل بنده از شرایط فعلی این است که با مشکل علوم انسانی مواجه هستیم. کسی دوست ندارد که نخبگان از کشور مهاجرت کنند اما در عمل اتفاق می افتد چون دانش مدیریت انها را ندارد. بزرگترین پرسشی که مدیران حاکمیتی باید پاسخ دهند دقیقا همین است: چرا برای جذب و استفاده از توان جوانان و نخبگان نمیتوان کاری انجام داد؟
نظر شما