مهران ابراهیمیان، بازار: بانک مرکزی بهعنوان نهاد سیاستگذار اصلی در حوزه پولی و ارزی وظیفه دارد با استفاده از ابزارهای سیاست پولی و اطلاعرسانی شفاف به تثبیت وضعیت اقتصادی کمک کند. اما درماه های اخیر، عملکرد این نهاد در مدیریت بحرانهای ناشی از تورم و نوسانات بازار ارز و طلا با انتقادات جدی ای همراه بوده است. عدم شفافیت در اطلاعرسانی و ضعف در مدیریت انتظارات روانی عمومی از جمله کاستیهای بزرگ بانک مرکزی در حوزه روابط عمومی و اطلاعرسانی بانک مرکزی به شمار میروند.
اقدامات بانک مرکزی در مواجهه با تورم و نوسانات اقتصادی
بانک مرکزی ایران، طی چند سال گذشته، برای مقابله با تورم بالا و مدیریت بازار ارز اقداماتی نظیر کاهش رشد نقدینگی، افزایش نرخ بهره و اجرای عملیات بازار باز را به منظور کند کردن سرعت گردش پول انجام داده است آنچنان که نرخ رشد نقدینگی که پیشتر بیش از ۴۰ درصد بود، به حدود ۲۰ درصد کاهش یافته است. این اقدامات تأثیراتی بر کنترل تورم داشته است، اما بخش دیگری از مشکلات تورمی مستقیماً بهدلیل ضعف روابط عمومی بانک مرکزی و سیاستهای ناهماهنگ ایجاد شده است.
از دیگر تلاشهای بانک مرکزی میتوان به استفاده از ابزارهایی نظیر فروش اوراق قرضه دولتی، مدیریت عرضه پول و کاهش تقاضای کل اشاره کرد. اما بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که این اقدامات اگر چه نرخ رشد نقدینگی را کاهش داده، اما بهتنهایی نمیتواند راهکار بلندمدت برای مدیریت تورم باشد و حتی ممکن است در بلندمدت منجر به رکود تورمی اقتصادی شود.
اظهارنظرهای جنجالی مسئولان اقتصادی، بهجای آرامشبخشی به بازارها، جریان روانی تورم انتظاری را تقویت و بیاعتمادی عمومی به سیاستهای پولی را تشدید میکند
نقش روابط عمومی بانک مرکزی در مدیریت انتظارات روانی
روابط عمومی بانک مرکزی و نحوه اطلاعرسانی آن نقش بسیار مهمی در کنترل انتظارات تورمی دارد. در اقتصاد ایران که تحت فشار روانی-اجتماعی از داخل و خارج است و جریان های سیاسی داخلی و آمدن ترامپ با عملیات های روانی اش به شدت روان سیاستگذاران و مردم را به هم ریخته، شفافیت در ارائه اطلاعات به مردم و ایجاد امیدواری نسبت به آینده از اهمیت ویژهای برخوردار است.
با این حال، در بسیاری از مواقع، اظهارنظرهای نابجای مسئولان یا بیانیههای بدون پشتوانه و اقدامت عجیبی مانند پیش فروش یک میلیون سکه، بهجای کاهش اضطراب عمومی، منجر به افزایش تقاضای کاذب در بازار طلا و ارز شده است. بهعنوان نمونه، اظهارات جنجالی وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه قیمت طلا کاهش نخواهد یافت، یا نرخ فعلی دلار باید ۷۳ هزار تومان باشد، فضای روانی بازار را تحتتأثیر منفی قرار داده و به افزایش بیشتر تقاضا در این حوزهها دامن زده است.
البته که وزیر اقتصاد احتمالا بر مبنای واقعیات سخنانی می گوید که مورد انتقاد است و حتما جناح های مخالف از خجالت ان در خواهند آمد اما در این میان سکوت بانک مرکزی و عدم مدیریت تورم انتظاری و آثار روانی این نوع اظهارها عملا فراموشی وظیفه ذاتی بانک مرکزی مبنی بر حفظ ارزش پول ملی است.
از اینرو اگر قرار است آنچه در فضای مجازی به تصویر کشیده می شود؛ استراتژی بانک مرکزی نباشد، به سرعت نسبت به جریان اطلاع رسانی صحیح و شفاف اقدام شود.
هم اکنون در فضای مجازی این گونه القا می شود که دولت با واردات ۸۱.۶ تن طلا با گران کردن عامدانه قیمت دلارو طلا و دامن زدن به انتظارات تورمی در قالب قیمت گذاری های پیش فروش سکه سعی در جبران کسری بودجه خود دارد.
لایههای پنهان ضعف روابط عمومی بانک مرکزی
در ادامه به ضعف بیشتر جریان اطلاع رسانی و تله سکوت بانک مرکزی که با روان مردم بازی می کند بیشتر خواهیم پرداخت. در یک نگاه کلی هم اکنون روابط عمومی بانک مرکزی دارای ضعف های بزرگ زیر است:
نبود استراتژی هماهنگ ارتباطی: بانک مرکزی عملاً بدون یک برنامه منسجم ارتباطی، در واکنش به شایعات بازار منفعل عمل میکند، که این مسأله منجر به تشدید انتظارات منفی مردم میشود. پیشنهاد می شود به رغم اختلافات مشهود همتی با فرزین که در نشست های مختلف نیز نمود عینی داشته است، برای کنترل انتظارات تورمی به هم افزایی بیشتر میان تو روابط عمومی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بیشتر فکر کنند.
عدم شفافیت در سیاستهای آیندهنگرانه: بهجای ارائه اطلاعات دقیق و شفاف درباره اهداف و سیاستهای آتی، روابط عمومی بانک مرکزی معمولاً واکنشهای مبهمی ارائه میکند که تنشها را بیشتر میکند. این اقدام با توجه به سابقه نادیده گرفتن گرانی ها در بخش اطلاع رسانی سایت در اختیارش همواره بر کاهش قیمت ها متمرکز است. در حالی که سکوت و حذف اخبار منفی بر روی سایت اطلاع رسانی بانک مرکزی (ایبنا) کنترل تورم انتظاری نیست بلکه عملا واسپاری منابع خبری به غیر و فرصت مانور بیشتر به مخالفان داخلی و خارجی است.
حذف شفافیت اطلاعات از بازار ارز و طلا: در حالیکه بازارهای مالی و پولی نیازمند اطلاعات شفاف هستند، بانک مرکزی در ارائه اطلاعات به موقع درباره ذخایر ارزی و روند مناسب مدیریت بازار کوتاهی داشته است. این مسأله منجر به افزایش شایعات و کاهش اعتماد عمومی نسبت به ریال شده است.
سیاستهای دیرهنگام در اطلاعرسانی شایعات: بانک مرکزی در مقابله با شایعات و اخبار کذب در فضای مجازی و رسانهها، واکنشهای دیرهنگامی داشته که در برخی موارد نوسانات بازار را تشدید کرده است. همچنان که در بالا نیز اشاره شد هم اکنون عامل گرانی دلار و طلا در بین اذهان مردم تورم خود ساخته دولت است برای جبران کسری بودجه!
معضل اطلاعرسانی بانک مرکزی، منجر به ذخیره میلیاردها دلار و طلا در دست مردم شده که از چرخه اقتصادی خارج و رکود بازارها را عمیقتر کرده است
مخاطرات کم کاری اطلاع رسانی را جدی بگیرید
عملکرد ضعیف بانک مرکزی در اطلاعرسانی شفاف نقش مهمی در تشدید انتظارات تورمی دارد. برای مثال: عدم کنترل روانی بازارها باعث ذخیره بیش از ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۴۰ میلیارد دلار طلا توسط مردم شده است، که عملاً از چرخه اقتصادی خارج شده و سرمایههای غیرمولد را شکل داده است. و جالب است که سیاست های امسال بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نیز دقیقا بر همین اساس بوده و مردم را صرفا بر اساس تئوری های مربوط به پول به سمت خرید طلای انلاین و سکه های پیش فروش سوق داده اند که اگر چه سرعت گردش نقدینگی را کند می کند اما در نهایت همین نقدینگی پس انداز به همراه میزان سرمایه گذاری در بخش مولد و افزایش نرخ استهلاک هملا ما را نه فقط از مسیر رشد و توسعه پایدار باز می دارد که تورم انتظاری را تشدید خواهد کرد.
همچنین ضعف در تنظیم ارتباطات بهموقع و اطلاع رسانی یکپارچه در دولت و بانک مرکزی باعث شده تا سیاستهای بانک مرکزی نتوانند بهدرستی تبیین و اجرا شوند، و اعتماد عمومی تضعیف شده به نهادهای اقتصادی به حداقل ممکن برسد.
چه باید کرد؟
بنا به انچه گفته شد به نظر می رسد باید موارد زیر را به عنوان اقدامات عاجل ولو بعد از تغییر رئئیس کل و یا استیضاح وزیر اقتصاد به عنوان یک پاسخ به فشارهای مردم در دستور کار قرار داد.
۱- ایجاد استراتژی جامع اطلاعرسانی: بانک مرکزی باید تیم روابط عمومی خود را تقویت کرده و یک استراتژی هماهنگ برای مدیریت اخبار اقتصادی و اطلاعرسانی روانی تدوین کند.
۲- مدیریت انتظارات روانی: ارائه اطلاعات دقیق درباره سیاستهای پولی و مالی و شفافیت بیشتر در مورد وضعیت ذخایر ارزی و نعل وارونه به عملیات روانی مخلان داخلی و خارجی بازار پولی و بانکی نیاز ضروری این روزها در کنار اخبار خوب تعییر و گردش در حوزه سیاست بین الملل است.
۳- افزایش شفافیت در ارائه آمار: انتشار مستمر و شفاف گزارشهایی درباره پیشرفت سیاستهای اقتصادی میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد. این که هر روز بگوییم چند کیلو طلا فروختیم و چند سکه دادیم به تنهایی کافی نیست!
۴- آموزش عمومی درباره اقتصاد: بانک مرکزی میتواند با برگزاری کمپینهای آموزشی در رسانهها، دانش مردم را درباره مسائل اقتصادی افزایش دهد و از تصمیمات احساسی و هیجانی در بازار جلوگیری کند. اکنون هر فردی از جامعه با توجه به سابقه وعده ها و تجربیات فردی به شکلی فردی با پدیده ها برخورد می کند و یا یک لیدر در فضای مجازی او را راهبری می کند. لذا تولید محتوا در این حوزه و احتمال تغییرات سریع در حوزه بین الملل در عین اطمینان بخشی واقعی و بر پایه اعداد و آمار از وضعیت موجود خزانه می تواند مفید فایده باشد.
از یاد نبریم که بانک مرکزی بهعنوان نهاد اصلی سیاستگذاری پولی موظف است علاوه بر اجرای اقدامات مؤثر در کنترل تورم، ارتباطی شفاف و هدفمند با جامعه برقرار کند. ضعفهای موجود در اطلاعرسانی و بیبرنامگی در مدیریت روانی بازار، علاوه بر کاهش اعتماد عمومی، نوسانات قیمتی را تشدید کرده و بهرهوری سایر سیاستها را نیز محدود کرده است. بهبود ساختار اطلاعرسانی و شفافسازی سیاستهای مالی، میتواند یکی از ابزارهای کلیدی برای مدیریت بهتر بحرانهای اقتصادی ایران باشد.
نظر شما