بازار؛ گروه بین الملل: اندیشکده کوئینسی اخیرا مقاله ای با قلم «مارک فیتزپاتریک» معاون اسبق وزارت خارجه آمریکا با عنوان «ایران هفتهها پس از انتخابات برای بازگشت به مذاکرات هستهای فرصت داشت» منتشر نموده است.
ایران اعلام کرده که بازگشتش به مذاکرات هستهای حدود ده هفته دیگر طول خواهد کشید و با توجه به اینکه رئیسی از مزیت همکاری در تمامی ارکان حکومتی برخوردار است، به نظر میرسد که این تاخیر هدفمند باشد.
ایران با وقتکشی به انباشت اورانیوم غنی شده و بهره برداری از سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد و به شیوه های گوناگون تلاش می کند تا توانمندیاش در زمینه تولید اورانیوم با غنای بالا را که برای تولید تسلیحات هستهای ضروری است، تقویت کند. میزان پیشرفت ایران در این زمینه هفته آینده و با انتشار گزارشِ فصلیِ تازه سازمان بین المللی انرژی اتمی مشخص خواهد شد. این گزارش احتمالا تکاندهنده خواهد بود.
در این گزارش ارزیابیهای تازه پیرامون میزان نزدیکی ایران به «زمان گریز هستهای» - زمان لازم برای تولید اورانیوم با غنای بالا و مورد نیاز برای تولید تسلیحات هستهای - ارائه خواهد شد. در ژوئن، موسسه علوم و امنیت بین المللی زمان گریز هسته ای ایران را بسیار کوتاه در حد چند ماه تخمین زد.
پیش از برجام، زمان گریز هستهای ایران، در سال 2013، همین حدود بود. واشنگتن و شرکایش با هدف گسترش زمان گریز هستهای ایران و رساندن آن به یک سال وارد مذاکرات برجام شدند، هدفی که اکنون این کشورها امیدوارند بار دیگر به آن دست یابند. با توجه به دانشی که ایران در زمینه بهرهبرداری از سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید اورانیوم فلزی و اورانیوم غنی شده 60 درصد – تنها یک گام کوچک مانده به درجه خلوص مورد نیاز برای تولید تسلیحات - به دست آورده است، احتمالا امکان بازگشت به زمان گریز هسته ای یک ساله وجود نخواهد داشت.
اما اکنون مساله، گریز هسته ای نیست، بلکه «اقدام مخفیانه» اهمیت دارد. زمان گریز هستهای با توجه به توانمندیهای تاسیسات گزارش شده ارزیابی می شود و از این رو به آسانی قابل شناسایی است. اما اقدام مخفیانه به معنای استفاه از تاسیسات سری برای ساخت تسلیحات هسته ای است. کاملا روشن است که یک کشور کوچک با کاستیهای نظامی فراوان چه مسیری را طی خواهد کرد.
بنابراین، مهم تر از زمان گریز هسته ای، توانایی شناسایی اقدامات مخفیانه است. علاوه بر ابزار اطلاعاتی ملی، ابزار بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی باید تا جای ممکن قدرتمند باشند.
ایران از محدودیت های برجام در زمینه غنی سازی، سایر اقدامات راستیآزمایی ذکر شده در این توافق را عقب نشینی و این بسیار هشدار دهنده است. هرچند طبق توافق پادمانهای عادی، ایران همچنان به بازرسان آژانس اجازه بازرسی می دهد اما فراتر از این نمی رود.
طبق مفاد برجام، بازرسان آژانس حق پایش تولید قطعات سانتریفیوژها را داشتند. دوربینهای کارگذاشته شده برای چنین پایشی خاموش نشده اند اما از 23 فوریه آژانس دیگر به آنها دسترسی ندارد. بدون این دسترسی، بازرسان نخواهند دانست که آیا سانتریفیوژها برای بکارگیری در تاسیسات مخفیانه از محل تولید خارج شده اند یا خیر.
از سرگیری حقوق آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمینه راستی آزمایی به تنهایی دلیل محکمی برای لزوم بازگشت کشورها به برجام است. هنوز نمی توان گفت که زمان دیپلماسی سر آمده و برای متوقف کردن پیشرفت ایران باید از سایر اقدامات استفاده کرد اما تاخیر ایران در بازگشت به مذاکرات، موازنه را تغییر می دهد.
بایدن در دیدار با نفتالی بنت ضمن تاکید بر تعهد آمریکا در پیشگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای گفت هرچند ایالات متحده به «دیپلماسی در وهله نخست» پایبند است، اما اگر این سیاست شکست بخورد واشنگتن «آماده استفاده از سایر گزینه ها» است. سخنان بایدن اطمینان خاطری برای اسرائیل و هشداری برای ایران بود. این سخنان همچنین نشان می داد که دیپلماسی می تواند واقعا شکست بخورد.
بنت از راهبرد «مرگ با هزار زخم» در برابر ایران سخن گفت. این راهبرد اسراییل احتمالا به معنای افزایش آن دسته از اقدامات خرابکارانه، ترور، عملیات های اطلاعاتی و اقدامات نظامیای است که اسراییل قبلا علیه تهران استفاده کرده و هیچ موفقیت پایداری در محدود کردن پیشرفت هسته ای ایران به دست نیاورده است.
برجام در محدود کردن پیشرفت هسته ای ایران عملکرد بسیار بهتری داشت – صلح آمیز و بدون نقض حاکمیت ملی ایران. اگر برجام احیا شود تمام طرفین شرایط بهتری خواهند داشت.
نظر شما